کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۸۱۲۰۶
تاریخ خبر:

حاشیه‌های سخنرانی یوسف اباذری‌ درباره ‌براهنی و ‌نامجو

روزنامه هفت صبح، علی رستگار | یوسف اباذری استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران که معمولا با اظهارنظرها و مواضع خاصش بین افکار عمومی‌شناخته می‌شود در تازه‌ترین سخنرانی خود تعابیری را درباره رضا براهنی و محسن نامجو به کار برده که بازتاب وسیعی داشته.

او محسن نامجو را عربده کش لقب داده و سواد موسیقایی‌اش را زیر سوال برده و در مورد رضا براهنی شاعر و نویسنده ساکن کانادا از صفت دلقک استفاده کرده. در مورد نامجو و سبک و ساختارشکنی‌های او از قدیم بحث زیاد است .. در مورد رضا براهنی اما با توجه به تاثیری که او بر جریان نقد ادبی و شعر فارسی داشته، دیدگاه یوسف اباذری با واکنش‌های منفی بیشتری مواجه شده.

به خصوص که با توجه به شرایط جسمانی و بیماری براهنی به زعم عده‌ای اصلا این نوع حمله به او غیراخلاقی هم بوده. اباذری البته در سال ۹۳ هم بعد از درگذشت مرتضی پاشایی از کلمات تندی درباره شیوه و سبک موسیقی پاشایی و سلیقه طبقه متوسط استفاده کرده بودذکه بازتاب وسیعی داشت.

اباذری هم مثل خیلی از جامعه شناسان و اقتصاددانان چپگرا رویدادهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی کشور را با عینک ظهور و نفوذ نئولیبرالیسم می‌بیند و تحلیل می‌کند. و در این میان فرهنگ و علایق طبقه متوسط طعمه ای ایده آل برای این شمشیرزن همیشه چپگرا است. ایرادی هم ندارد. مثلا فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی هم از همین دریچه موضوعات اقتصادی را آنالیز می‌کند که در جامعه هم با اقبال مواجه می‌شود.

اما این انتقاد وارد است که واکنش های اباذری بیش ازآنکه در عرصه جامعه شناسی باشد به نوعی ژورنالیستی و شبه ژورنالیستی محسوب می شوند . انگار که او به عنوان نماد سلبریتی ستیزی ، بی علاقه نیست که از خود شمایل یک سلبریتی خشن دانشگاهی را به تصویر بکشد. در ادامه چند نمونه از نظرات یوسف اباذری که در سال‌های اخیر بیان شده را مرور می‌کنیم.

* برای من خیلی جالب است که یک ملتی، یعنی دویست، سیصد هزار یک میلیون نفر می‌افتند به این ابتذال! می‌افتند به ابتذالی که می‌روند در مجلس ترحیم یک همچین خواننده مسخره‌ای شرکت می‌کنند، گریه می‌کنند، توی سرشان می‌زنند و یک‌نفر در فیس‌بوک می‌نویسد که من تا ابد می‌سوزم! (سخنرانی در انجمن جامعه‌شناسی ایران. آذرماه ۹۳٫ منبع: روزنامه اعتماد)

* ایرانی‌ها بیماری را دوست دارند و کوچکترین تردیدی نسبت به این مسئله ندارم. با این حال جالب است هیچ‌کدام از پزشکان و حتی روان‌پزشکان و روان‌شناسان کوچک‌ترین اشاره‌ای به این مسئله نمی‌کنند. اصلا بیماری از نظر جامعه ایرانی رمانتیک است. بین بیماری و آزادی رابطه مستقیم وجود دارد، افراد بیمار آزاد هستند و از هرگونه مسئولیت و وظیفه‌ای در هر زمینه‌ای راحت می‌شوند. پس هر کس بیمار می‌شود نتیجه‌اش کسب آزادی است. (نشست تخصصی نقد اجتماعی مرگ چهره ها و امر پزشکی. اسفند ۹۵٫ منبع: خبرگزاری ایلنا)

* ما شعار مرگ بر آمریکا سر می‌دهیم، ولی همه چیزمان تا مفرق آمریکایی است. (نشست تخصصی نقد اجتماعی مرگ چهره ها و امر پزشکی. اسفند ۹۵٫ منبع: روزنامه شرق)

* در مورد پرونده عباس کیارستمی‌ دو مسئله قابل بحث است، اول اینکه گفته شده کادر درمانی او را نشناخته و به همین دلیل توجهات لازم در طی درمان صورت نگرفته است. یعنی مثلا سیستم درمانی ما به سلبریتی‌ها توجه کامل دارد و به مردم عادی خیر. نکته دیگری که از این توجیه می‌توان دریافت کرد و از قبلی هم وحشتناک‌تر است آنکه جامعه درمانی و پزشکان ما مطلقاً از فضای فرهنگی جامعه به دور هستند. متاسفانه پزشکان ما در حیطه اطلاعات عمومی‌در پایین‌ترین سطوح قرار دارند. حالا کیارستمی‌را به چهره نمی‌شناختند، اما ندانستن نام او واقعا وحشتناک است. (نشست تخصصی نقد اجتماعی مرگ چهره ها و امر پزشکی. اسفند ۹۵٫ منبع: خبرگزاری ایلنا)

* اخیرا عده‌ای از جوانان بر سر قبر کوروش رفتند و شعارهایی دادند. آنچه مرا وحشت زده کرد شعارهایی ضد عرب و ابراز نفرت به اعراب بود. فاشیسم همیشه همین طور مشروع می‌شود. شاید کسانی که در آن جمع بودند خود نمی‌دانند که چه عمل فاشیستی مرتکب شده‌اند، شاید خود آنان هم اکنون از منتقدان ترامپ باشند. نئولیبرالیسم و فاشیسم تا به خود بیایید بر سر شما هوار می‌شوند. (سخنرانی در همایش همایش عقلانیت و اعتدال در جهان معاصر. آبان ماه ۹۵٫ منبع: خبرگزاری مهر)

* همه فکر می‌کنند برنامه ۹۰ خیلی انتقادی است، اما نه، این برنامه یک برنامه بازارآزادی است و بنابر مصلحت افرادی را آورده‌اند که از زمین و زمان انتقاد می‌کنند، منتها در جهت هدف خصوصی‌سازی باشگاه‌ها و به همین خاطر هم تحمل شده و می‌شود، اما مردم بیشتر حواشی مدنظرشان است و به این مسائل نمی‌پردازند. (سخنرانی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات. آذرماه ۹۷٫منبع:روزنامه شرق)

* آیا آقای قالیبافی که این شهر را به مدت ۱۴ سال بر اصول نئولیبرالی می‌چرخاند، می‌داند که در انتخابات ریاست جمهوری نباید بگوید چهار درصد و ۹۶ درصد. یا نمی‌دانی چی اجرا کردی یا می‌دانی داری دروغ می‌گویی. (سخنرانی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات. آذرماه ۹۷٫منبع:روزنامه شرق)

* ملت ما از نظر سوژه رقابتی است، کجای خودشان را دیگر عمل نمی‌کنند. رقابت کنی زیبا شوی، الان زن ۶۰‌ساله باید با دختر ۱۸‌ساله رقابت کند تا شوهر خود را نگه ‌دارد. طبقه متوسطی که پول دارد و کار نمی‌کند و شب تا صبح و صبح تا شب مشغول خوش‌گذرانی و نوشتن لاطائلات در مجازی و جو درست کردن است؛ «چرا زنان نمی‌روند ورزشگاه؟» برای اینکه تمام رستاخیز جهان را در آزادی جنسی،‌ آزادی خرید، آزادی مصرف می‌داند و نه آزادی سیاسی. چنین آدمی‌اصلا نیاز به آزادی سیاسی ندارد، مگر می‌خواهد چه بگوید؟! چیزی ندارد! (سخنرانی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات. آذرماه ۹۷٫منبع:روزنامه شرق)

* نقش محمد قوچانی و نشریات او در هژمونیک کردن ایده بازار آزاد در ایران است. گسترش ایده ایرانشهری در سطح جامعه مرهون تریبونی دانست که نشریات قوچانی در اختیار سید جواد طباطبایی قرار داده‌اند. ایرانشهری و باستان‌گرایی رایج تفکراتی اقتدارگرا و تداوم جریان ایران‌پرستی بعد از مشروطیت هستند که نمود سیاسی آن احزاب سومکا و پان‌ایرانیست بود و تجلی آن در دوران شاه سابق تابلوی مشهور شاه-خدا-میهنی بود که سرکار استوارها بالای سر خود آویزان می‌کردند. (سخنرانی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران. مهرماه ۹۷٫ منبع: ایراناپلاس)

* با تمسک به دلقکی مثل براهنی و نمی‌دونم از این حرف‌ها بخوای بیای اصلا تو مفهوم چیزی رو اونقدر بیای توی کثافت که بیای اون هم برای موسسه یا جامعه‌ای که تو می‌گی فرهنگی. اینها مودهایی‌ان. همین مود… مود نامجو اومده موسیقی ایران رو بشکنه. یه آدمی‌که نه صدایی داره نه سازی بلده نه دو تا نت بلده نه هیچ چی… فقط عربده می‌کشه می‌خواد موسیقی ایرانی رو تغییر بده. نیمایی که موسیقی ایرانی رو تغییر داد، شعری می‌گفت که در چیز در استحکام به اندازه حافظ و فردوسی و سعدی و اینها بود.

کدخبر: ۲۸۱۲۰۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر