کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۹۶۰۶۸
تاریخ خبر:

‌اوج‌گیری اختلاف دولت و عبدالناصر همتی

روزنامه هفت صبح | بخشی از مناظره سوم نامزدها به اوج‌گیری اختلاف دولت و عبدالناصر همتی و ادامه دعوای او با بخش اقتصادی دولت بر سر «عامل ریزش بورس» اختصاص داشت. همتی تنها عضو دولت محسوب می‌شود که توانست از سد شورای نگهبان بگذرد و به صورت جدی وارد میدان رقابت انتخاباتی شود اما این عضویت در دولت نه تنها باعث نشده که روحانی و اطرافیانش از او حمایت کنند بلکه به نظر می‌رسد بدشان هم نمی‌آید زیر پایش پوست هندوانه بیندازند، البته همتی هم نشان داده که از هیچ فرصتی برای اعلام برائت از دولت چشم‌پوشی نمی‌کند و چه چیزی می‌تواند برای روحانی که حالا احساس می‌کند از پشت خنجر خورده و در برابر اتهامات هر هفت نامزد بی‌دفاع مانده ناراحت‌کننده‌تر از این باشد؟

*** دعوای سابقه‌دار
اختلاف دولت و همتی یکی دو ماه قبل از شکل‌گیری حواشی انتخاباتی و ثبت‌نام رسمی نامزدها شروع شد و انصافا هم دعوا را همتی شروع کرد وقتی گفت که دولت بزرگ‌ترین بدهکار به بانک مرکزی است و بارها به هوای رسیدن طلب‌های دلاری از کشورهایی مثل عراق و کره، از بانک مرکزی استقراض کرده است.این یعنی چه؟ یعنی اتهام مستقیم چاپ پول بدون پشتوانه به دولت که می‌شود همان افزایش نقدینگی و بالا رفتن تورم.

این ادعا را محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه و فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد به تندی جواب دادند و گفتند که کدام چاپ پول؟چاپ پول بدون پشتوانه در کار نبوده و طلب‌های ایران از کشورهای دیگر پشتوانه این پول‌هاست و وقتی دلارها برسند حواله‌ها به بانک مرکزی بر می‌گردند. همتی هم کوتاه نیامد و دوباره در اینستاگرامش نوشت که پولی که معلوم نیست کی می‌رسد پشتوانه استقراض از بانک مرکزی محسوب نمی‌شود.

این دعوا کمی بعد خوابید و حتی دولت در برابر اتهام مجلس به همتی در مورد پولپاشی به بازار ارز تمام قد دفاع کرد و با عدد و رقم اعلام کرد که اتفاقا دوران تصدی همتی در بانک مرکزی یکی از دوره‌هایی بوده که کمترین پولپاشی در بازار انجام شده است. اینجا بود که به نظر می‌رسید رابطه دولت و همتی رو به بهبودی می‌رود و شاید رئیس کل بانک مرکزی بتواند نماینده خوبی برای دولت در انتخابات باشد اما کنایه روحانی در اولین جلسه هیات دولت بعد از ثبت‌نام‌های انتخاباتی نشان داد که چنین نیست.

او خطاب به همتی گفت که چه بی‌خبر برای نامزدی اقدام کرده است. آقای رئیس کل هم از همان روز اول ثبت‌نام سعی کرد راهش را از دولت سوا کند و بگوید که تمام اتفاقات و اشتباهات اقتصادی دولت با وجود مقاومت‌های او انجام شده و اگر همین مقدار مقاومت هم نبود تحریم‌ها کمر کشور را می‌شکست و دلار ۵۰ هزار تومانی را هم به چشم می‌دیدیم.

*** بورس، استخوان در گلو
اگرچه همانطور که گفتیم رابطه دولت و همتی رو به تیرگی گذاشت و او از سمت ریاست کلی بانک مرکزی هم عزل شد اما دیگر کسی فکرش را نمی‌کرد که دولت در بحبوحه رقابت همتی با رقیب دیرینه روحانی علیه او جریان راه بیندازد اما انگار ضربه‌ای که دولت از دوست خورده برایش گران‌تر از ضربات رقیبان آمده و همتی هم از طرح دعواهای چهره‌های مختلف دولت علیه نامزدهای انتخابات مصون نمانده است و ادعایی که علیه او شده چنان بزرگ بوده که بخشی از حرف‌های همتی در مناظره آخر به توضیح دادن درباره این موضوع گذشت.

ماجرا از این قرار بود که روز قبل از مناظره فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد در حرف‌هایش بانک مرکزی را یکی از مقصران سقوط بورس معرفی کرد آن هم از طریق بالا نگه داشتن نرخ بهره بین بانکی. او گفت: «نرخ سود بین بانکی در اختیار یک دستگاه یعنی بانک مرکزی است و مدیریت این نرخ با سوء مدیریت مواجه شد و اگر در این حوزه سوء مدیریت نداشتیم، با بهبود بازار سهام و استفاده از ظرفیت بورس می‌توانستیم در هدایت نقدینگی به بانک کمک کنیم.

در زمانی که نرخ بهره بین بانکی پایین بود هفته‌ای ۸ هزار میلیارد تومان اوراق فروخته می‌شد اما با افزایش نرخ بهره بین بانکی، فروش اوراق دولت به شکل وحشتناکی افت کرد. در واقع انحراف در سیاست پولی بر تحولات اقتصادی موثر بود. اگر الزامات استقلال و نظارت بانک مرکزی بر بانک‌ها لحاظ نشود به انحرافی منجر می‌شود که تبعات غیرقابل جمع کردن است. این انحراف از سال ۱۳۹۷ به نوعی شروع شد.» توجه داشته باشید که این دقیقا همزمان است با روی کار آمدن همتی در بانک مرکزی.

البته دژپسند به این حمله قانع نبود و یک اتهام دیگر هم به همتی زد و گفت: «هیأت عالی ثبات اقتصادی در همه جای دنیا وجود دارد که وزیر اقتصاد رئیس آن است، چون وزیر اقتصاد همزمان بازار بانکی، بیمه، بدهی و بورس را زیر نظر دارد. اما ما اینجا نظارت مجمعی داریم، به عنوان یک مثال از نظارت مجمعی، بانک مرکزی برخی مؤسسات اعتباری مشکل‌دار را که زیر نظر گرفته بود، در اسفندماه برای حل مشکل آن مؤسسه … ۱۱ هزار میلیارد تومان اوراق آن را خریداری کرد تا مشکلش حل شود اما همین بانک مرکزی حاضر نبود کمتر از ۱۱ هزار میلیارد تومان برای حل مشکل بورس ارز صندوق توسعه را خریداری کند.»

همتی هم سعی کرد به این اتهام در بخشی از مناظره‌اش جواب بدهد و نه تنها توپ را به زمین وزیر اقتصاد برگرداند بلکه به یکی از نامزدها یعنی قاضی‌زاده هاشمی هم حمله کند. او گفت: «من در زمان اوج‌گیری شاخص بازار سرمایه نامه خصوصی نوشتم به رهبری؛ ایشان هم به رئیس‌جمهور گفتند هشدار رئیس بانک مرکزی درمورد بورس مهم است. وزیر اقتصاد اما گفت حبابی در کار نیست؛ دخالت نایب رئیس مجلس یعنی همین آقای قاضی زاده، همین‌ها باعث ریزش بورس شد.»

البته او قبل‌تر به شکل دیگری سقوط بورس را به گردن وزرای دولت انداخته و گفته بود:«سقوط بورس به دلیل دعوای وزیر اقتصاد و وزیر نفت بود آن هم بر سر ارائه سهام‌های پالایشی به بازار که نقطه شروع سقوط بورس شد.آنها در ظرف یک سال سه بار رئیس بورس را تعویض کرده‌اند و با دخالت‌های سیاسی بورس را به بازاری غیرقابل کنترل تبدیل کردند. من اواسط تیر در نامه‌ای به رئیس‌جمهور گفتم که قضیه بورس دارد خطرناک می‌شود و رونوشت این نامه را به رهبری هم دادم. بعد از نامه‌ من باز مسئولان مردم را تشویق به حضور در بورس کردند. رهبری نظر من را تایید کرده بودند و به رئیس‌جمهور گفتند برای بورس تدبیر کنید. از زمان بالا رفتن سود بین بانکی تا زمان سقوط بورس یک ماه و نیم فاصله بود.»

*** ماجرا به زبان ساده
این را بگوییم که حرف‌های دژپسند و ارتباط بر قرار کردن بین افزایش نرخ بهره بین بانکی و سقوط آزاد بازار سرمایه اتهام تازه‌ای علیه همتی نیست و مدت‌هاست که مخالفان همتی و سیاست‌های بانک مرکزی روی آن مانور می‌دهند چراکه دقیقا یک و ماه و نیم بعد از خرداد سال ۹۹ که بانک مرکزی دست از تعیین دستوری نرخ بهره بین بانکی برداشت و برای آن یک دامنه تعریف کرد، بازار سرمایه رو به سراشیبی گذاشت.

برای اینکه بفهمیم اصلا ماجرا از چه قرار است اول باید بدانیم که نرخ بهره بین بانکی چیست، در واقع این میزان بهره‌ای است که بانک‌ها از دادن وام به همدیگر دریافت می‌کنند. حالا چرا بانک‌ها هم وام می‌گیرند؟ برای تامین نقدینگی مورد نیازشان در کوتاه مدت. یعنی مثلا بانک تجارت برای دادن تسهیلات یا رفع نیازش به نقدینگی از بانک ملی وام کوتاه‌مدت دریافت می‌کند و کمی بعد این پول را به همراه بهره‌ای که همان بهره بین بانکی نام دارد به بانک ملی بر می‌گرداند.

این یک اقدام کاملا معمول بین بانک‌ها در سرتاسر دنیاست و معمولا دولت‌ها در این زمینه دخالت نمی‌کنند اما اینجا اینطور نیست و تا قبل از خرداد سال ۹۹، دولت این نرخ را حدود ۸درصد تعیین کرده بود اما بانک مرکزی از این تاریخ به بعد گفت این سود می‌تواند در دالان بین ۱۰ تا ۲۲ درصد در نوسان باشد و خود بانک‌ها می‌توانند در این زمینه تصمیم بگیرند.آن هم با این استدلال که شاید از این طریق نقدینگی و تزریق آن از طرف بانک‌ها به بازار کنترل شود.

درست از یک هفته بعد از این تصمیم نرخ سود بین بانکی به ۱۰درصد رسید و تا کمی بیشتر از ۲۰درصد هم بالا رفت. منتقدان همتی می‌گویند این کار باعث شد که افزایش نرخ سود بین بانکی به افزایش نرخ سود بانکی منجر شود چراکه بانک‌ها سعی کردند با افزایش نرخ سود بانکی سرمایه‌های نقدی مردم را جمع کنند و به این ترتیب بازار سرمایه سقوط کرد اما بعضی از کارشناس‌های اقتصادی اغلب نظر دیگری دارند. آنها می‌گویند که اگرچه افزایش نرخ بهره بین بانکی و سقوط بورس به صورت همزمان اتفاق افتاده اما ارتباط معناداری بین آنها نیست.

آنها می‌گویند بالا رفتن نرخ سود بین بانکی به دلیل این بود که دولت بانک‌ها را ملزم به خرید اوراق «بدهی دولت به بانک‌ها» کرد تا کمبود نقدینگی خودش را جبران کند و به این ترتیب بانک‌ها مجبور به دریافت وام و استقراض از هم شدند. وام بین بانکی هم که در همه جای دنیا متاثر از عرضه و تقاضاست و طبیعتا وقتی تقاضا برای دریافت وام بین بانکی بالا برود سود بهره بیشتر می‌شود. اگر هم بانک مرکزی اجازه این کار را نمی‌داد با عدم وام دهی بانک‌ها به همدیگر مشکل دیگری به وجود می‌آمد اما مجموع اینها به سقوط بورس ارتباط ندارد.

کدخبر: ۳۹۶۰۶۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر