۱۰سریال برتر تلویزیون در دهه ۹۰
روزنامه هفت صبح، وحید سعیدی / احمد رنجبر | سریالهای تلویزیونی در دهه ۹۰ تجربهای خاص را پشتسر گذاشتند. در این دهه رقیبی به نام شبکه خانگی کنار آنها بود و همزمان بازار سریالهای زیرنویسدار و محبوب خارجی بیش از پیش رونق یافت. طبعا در این شرایط، ساخت سریالهایی که با اقبال عمومی مواجه شوند، کار سختی است. از آنسو در چند برهه تلویزیون با مشکل شدید مالی مواجه شد که روی روند تولید سریالها تاثیری منفی میگذاشت.
تنگتر شدن فضا به دلیل سیاستهای درونی صداوسیما و نیز فشارهای بیرونی، هم باعث خروج برخی کارگردانهای مطرح از تلویزیون شد و هم افت کیفی سریالها را رقم زد. در این دهه شاهد سریالهای تاریخی مثل مختارنامه و در چشم باد نبودیم. از آنطرف کلاهپهلوی نتوانست مخاطبان حداکثری را راضی کند، معمای شاه کیفیتی پایین داشت و سرزمین کهن مهر توقیف خورد. اتفاق مهم دیگر این دهه، رشد دنبالهسازی است؛ تا جایی که پایتخت به فصل ششم رسیده. حیف است به چند سریال خوب دیگر اشاره نکنیم؛ مثل لیسانسهها، آبپریا و بچههای نسبتا بد. سهم مهران مدیری ساخت سریال دوفصلی درحاشیه است که به دلیل اعتراض جامعه پزشکی گرفتار سانسور و افت کیفی شد.
*** پایتخت | سیروس مقدم| ۱۳۹۰
فضای آن چیست: پایتخت با زبان کمدی، زندگی آدمهای معمولی را روایت میکند. سریال درعینحال شمایی از جامعه و مردمان است و شرایط روز اجتماع را میتوان در آن مشاهده کرد.
چرا موفق شد: تنها چند قسمت کافی بود تا تکیهکلامهای پایتخت سر زبانها بیفتد: حساس نشو، مسیج مسیج، ناهار نخردمه و … این موفقیت باعث شد فصلهای بعدی ساخته شود و هربار بیننده اثری پختهتر را شاهد باشد. حالا پایتخت در کنار محبوبترین سریالهای تاریخ تلویزیون قرار گرفته است.
چه دستاوردی داشت: پایتخت فرصتی فراهم کرد تا بازیگرانش بیش از پیش بدرخشند. آنها پیشتر در سینما، تئاتر و تلویزیون صاحب موفقیت بودند، اما این پایتخت بود که شهرتشان را عمومی کرد. محسن تنابنده و نقی حالا دیگر از سوی مخاطب غیرقابل تفکیک هستند. احمد مهرانفر، ریما رامینفر، نسرین نصرتی، مهران احمدی، بهرام افشاری، هومن حاجیعبداللهی و علیرضا خمسه با پایتخت به اوج محبوبیت رسدند. این سریال، همچنین کمدیهای فراموششده روستایی را بار دیگر زنده کرد. از آنسو تکیهکلامهایش وارد ادبیات رسمی شد و گویش مازندرانی را به مخاطب گسترده شناساند. سریال به فصل ششم رسید و از این منظر صاحب رکورد است. دیگر امتیاز پایتخت، کارگردانی باطراوت سیروس مقدم است که هر فصل آن پختهتر از قبل شده. او در این سریال بارها قدرتنمایی کرد که اوج آن در فصل پنجم نمود یافت.
****
*** ستایش| سعید سلطانی| ۱۳۹۰
فضای آن چیست: سعید مطلبی که پیش از انقلاب نویسنده و کارگردانی پرکار بود، بعد از انقلاب گوشه عزلت برگزید. او در اواخر دهه ۸۰ و پس از سالها دوری از فعالیت حرفهای، دست به قلم برد و سریال ستایش را نوشت. سریال، زندگی یک دختر به نام ستایش در سه مقطع را روایت میکند. پخش فصل اول ستایش سال ۹۰ تمام شد و در ادامه دو فصل دیگر آن روی آنتن رفت.
چرا موفق شد: سعید مطلبی به عنوان نویسنده و سعید سلطانی در مقام کارگردان میدانند چطور مخاطب را سرگرم کنند. مطلبی در سریال ستایش دست روی موضوعاتی مثل تقدیر و سرنوشت، عقوبت کار، بازی روزگار و … گذاشت؛ یعنی همانهایی است که مخاطب ایرانی دوست دارد بشنود. در ستایش یک شخصیت محبوب هم خلق شد: حشمت فردوس با بازی داریوش ارجمند. او به تنهایی بخشی از جذابیت سریال را رقم زد و تکیهکلامهایش ورد زبان مردم شد: افتاد؟، دکی، ببین و …
چه دستاوردی داشت: ستایش سریالی عامهپسند است که مخالفانی جدی هم دارد. حتی در برههای شایعه شد که عزتالله ضرغامی، رئیس وقت صداوسیما، از کیفیت فصل دو راضی نیست و خواستار بازنگری آن شده. بااینحال ستایش جزو سریالهای پرمخاطب دهه ۹۰ است و فصل سوم آن با سروشکلی بهتر روی آنتن رفت. این سریال اسباب شهرت نرگس محمدی را هم فراهم کرد.
****
*** ساختمان پزشکان | سروش صحت| ۱۳۹۰
فضای آن چیست: در قصهای که پیمان قاسمخانی طراحی کرد، پزشکان سهم زیادی داشتند. البته او داستان را طوری پیش برد که پزشکان نسبت به شوخیها حساس نشوند. بااینحال برخی رسانههای اصولگرا نقدهایی به درونمایه سریال وارد کردند و به همین خاطر فصل دوم آن هرگز ساخته نشد. داستان ساختمان پزشکان با محوریت یک روانشناس (بهنام تشکر) پیش میرود.
چرا موفق شد: امتیاز فیلمنامه ساختمان پزشکان به شخصیتهای جذاب، موقعیتهای فراوان کمدی و شوخیهای کلامی است. سروش صحت از این مواد اولیه به خوبی استفاده کرد و در نتیجه سریال تبدیل به اثری موفق و بهیادماندنی شد.
چه دستاوردی داشت: در کنار همه ویژگیهای مثبت ساختمان پزشکان باید به کاراکتر خانم شیرزاد اشاره کنیم. هدف از طراحی یک منشی که حتی دست چپ و راستش را تشخیص نمیدهد، صرفا خنداندن نیست. او مثل غالب شخصیتهای سریال بازتابی اغراقآمیز از خود ماست که فکر میکنیم عقلکل هستیم! خانم شیرزاد با بازی تحسینشده شقایق دهقان را باید میان کاراکترهای مانای تلویزیون جستوجو کرد. بعید است به این زودی چنین فرصتی برای بازیگران زن پیش بیاید که شخصیتی محبوب ارائه دهند. در وصف ماندگاری خانم شیرزاد همین بس که در فرهنگ عامه نماد آدمهای حواسپرت شده. بهنام تشکر با ساختمان پزشکان به شهرت رسید و حالا بازیگری مطرح است.
*** وضعیت سفید |حمید نعمتالله| ۱۳۹۰
فضای آن چیست: سریال وضعیت سفید آینه سالهای جنگ است؛ روزهایی که خیلیها بهخاطر شرایط بحرانی مجبور به ترک شهر و زندگی در جایی امنتر بودند. حمید نعمتالله راوی داستان چند فامیل شد که در حاشیه پایتخت زندگی میکنند. این همنشینی اجباری، در کنار جذابیتهای خود، آبستن تنشهایی هم هست.
چرا موفق شد: بخش اعظمی از سرگذشت شخصیتهای سریال شبیه چیزی است که خودمان تجربه کردهایم. در این همنشینی اجباری، هم شادی هست و هم دلخوری و البته آدمهایی صاف و زلال که حتی بهرغم اعتیاد، بامرامند و خانوادهدوست. بهروز (عباس غزالی) یکی از آنهاست. لحن حرفزدنش که تحتتاثیر فیلمهای فارسی است، دنیای سرخوشانه، نوع خاص عشقورزیاش به همسر، نحوه راه رفتن و تیپ ظاهری مثل شلوار گشاد و سبیل، این شخصیت را در خاطرمان زنده نگه داشته است. در سریال وضعیت سفید شخصیتهای جذاب دیگری هم هستند؛ مثل امیر (یونس غزالی). نمایش دقیق حالات کاراکترها به همراه فضای باورپذیر دهه ۶۰، از جمله عوامل موفقیت وضعیت سفید هستند.
چه دستاوردی داشت: وضعیت سفید باعث شهرت عباس و یونس غزالی شد. دومی بازیگری را رها کرد، اما عباس غزالی به راه خود ادامه داد و حالا بازیگری مطرح است. از آنسو این سریال به عنوان یکی از آثاری که بازتابدهنده جامعهشناسی دهه ۶۰ و روانشناسی مردم این دوران است، شناخته میشود.
*** دزد و پلیس | سعید آقاخانی| ۱۳۹۱
فضای آن چیست: دزد و پلیس یک اتفاق را در قالب داستانی ادامهدار روایت میکند. نقطه شروع قصه، تصمیم یک پلیس (بهنام تشکر) برای به دام انداختن دزدهاست. به سرش ضربه میخورد، حافظهاش را از دست میدهد و بقیه داستان حول این ماجرا پیش میرود. این پلیس به دلیل از دست دادن موقتی حافظه، با خلافکارها همراه میشود و همین گره اصلی و وجه جذاب قصه است.
چرا موفق شد: امتیاز دزد و پلیس فقط به گرهافکنیهای پیدرپی نیست. در این مسیر شخصیتهایی که مخاطب با آنها مواجه میشود، هم بر جذابیت سریال افزوده است. حاصل اتفاقات بیشمار و غافلگیرکننده در دزد و پلیس (با فیلمنامه مهراب قاسمخانی و همراهی پیمان قاسمخانی) یک کمدی پلیسی جذاب شد که شخصیت داوود ززز (هومن برقنورد) از جمله کاراکترهای محبوب آن است. رفتار و گفتار برقنورد شناسنامه سریال است و کم پیش میآمد که موجب خنده نشود. بازی بهنام تشکر در دو نقش متفاوت و نیز شقایق دهقان را از یاد نبریم. دهقان خودش به تازگی گفته دزد و پلیس را حتی بیش از ساختمان پزشکان دوست دارد.
چه دستاوردی داشت: هومن برقنورد و بهنام تشکر بعد از سریال ساختمان پزشکان در دزد و پلیس خالق یک زوج موفق کمدی دیگر شدند. آنها در سریال دودکش و نیز فیلم زندانیها در کنار هم قرار گرفتند. ساختمان پزشکان دیگر همکاری موفق آنهاست.
*** پروانه| جلیل سامان| ۱۳۹۲
فضای آن چیست: جلیل سامان بعد از ساخت سریال موفق ارمغان تاریکی، پروانه را هم در فضای دهه ۵۰ ساخت. قصه سریال در برههای تاریخی روایت میشود که در کنار مبارزات مردم، عقاید متنوع در جامعه زیاد است. سامان برای روایت سریال خود داستان دختری به نام پروانه را محور قرار داد که وارد مبارزات میشود.
چرا موفق شد: رفتن سراغ تاریخ معاصر، اتفاقی سهل و ممتنع است. سهل از این جهت که مواد اولیه کافی وجود دارد. سخت به این خاطر که ابتدا باید فضایی باورپذیر از نظر تصویری ارائه کرد. بعد از آن اماواگرها شروع میشود. خاصه اینکه ملاحظات تلویزیون هم هست و بیان برخی واقعیتهای تاریخی، به زعم برخی مدیران مصلحت نیست. جلیل سامان در این شرایط موفق شد سریالی بسازد که هم ایراد تاریخی به آن وارد نشد و هم مخاطب از دیدنش لذت برد. پروانه تداعیکننده دهه ۵۰ است و همین حس، اولین عامل موفقیت آن محسوب میشود. علاوهبرآن خط پررنگ عاشقانه، مخاطب عام را جذب کرد و قرائت تاریخی از دهه ۵۰ خالی از سوگیری بود.
چه دستاوردی داشت: پروانه فرصتی در اختیار سارا بهرامی قرار داد تا خودش را نشان دهد. جلیل سامان در ادامه، نفس و زیرخاکی را با موضوع انقلاب ساخت. حجاب بازیگران زن در نفس برای آن حاشیهساز شد و قصه هم قدرت سریالهای دیگر سامان را نداشت. زیرخاکی روایتی تازه از روزهای مبارزه با حکومت پهلوی است.
*** پژمان | سروش صحت| ۱۳۹۲
فضای آن چیست: پژمان روایتی اغراقشده از زندگی فوتبالیستی به نام پژمان جمشیدی است. قصه از جایی شروع میشود که پژمان در آستانه بازنشستگی است و هیچ تیمی او را نمیخواهد. پژمان حالا باید بپذیرد که ستاره بختش رو به افول است.
چرا موفق شد: سریال پژمان به دلیل متن خوب پیمان قاسمخانی و کارگردانی درخشان سروش صحت خیلی زود جای خود را در میان مخاطبان باز کرد. ارجاعات سریال به دنیای واقعی و بهویژه فوتبالیستها به همراه بازی غافلگیرکننده پژمان جمشیدی از این سریال اثری محبوب ساخت. حضور سام درخشانی در کنار جمشیدی منجر به خلق یک زوج طناز شد که بخش اعظمی از شوخیها حول بدهبستانهای آنها شکل میگیرد .
چه دستاوردی داشت: دستاورد مهم سریال کشف استعداد پژمان جمشیدی و تبدیل او به یک شخصیت است. از ابتدا عهد صحت با قاسمخانی این بوده که جمشیدی نقش اول این سریال را بازی کند. طبعا بازی گرفتن از او کار آسانی نیست؛ خاصه آنکه ساختمان سریال بهکلی بر ماجراهای پژمان جمشیدی بنا شده بود. نقش جمشیدی هم حرکت بر لبه تیغ است، او پژمان جمشیدی است، اما باید نقش یک پژمان جمشیدی را بازی کند که با خود واقعیاش فاصله دارد. جمشیدی حالا جزو بازیگران پرکار ماست که هم فیلم پرفروش در کارنامه دارد، هم فیلم هنری و هم کلی تئاتر بازی کرده است. ویژگی دیگر سریال، ساخت فیلم و سریال موفق «خوب، بد، جلف» بر اساس آن است. موفقیت زوج جمشیدی و درخشانی هم ریشه در سریال پژمان دارد.
*** پردهنشین | بهروز شعیبی| ۱۳۹۳
فضای آن چیست: سریال پردهنشین داستان چند طلبه را روایت میکند که هرکدام چالشهای خود را دارند. این چالشها در قالب یک سریال داستانگو روایت میشوند.
چرا موفق شد: اولین سریال شعیبی تبدیل به بهترین سریال درباره روحانیون شد. رفتن سراغ زندگی روحانیون امری سهل و ممتنع است. این قشر در جامعه حضوری پررنگ دارند، اما وقتی قرار است بخشی از این حضور در یک اثر نمایشی به تصویر درآید، باید سازندگان شناخت کافی درباره آنها داشته باشند. پردهنشین نگاهی متفاوت به روحانیت دارد؛ وارد کنه زندگیشان شد و مراوداتشان را ملموس و واقعی به تصویر کشید. برای همین شاهد شک در پوشیدن لباس، عاشق شدن، چگونگی تعامل با همسر و فرزند، منبر رفتن، خلوتهای شخصی، مشاجره زن و شوهری و … در سریال بودیم. این اتفاقات ملموس و باورپذیر به نمایش درآمد.
چه دستاوردی داشت: شعیبی تمرکزش را از روی زندگی شخصی یک روحانی خاص برداشت و جمع این قشر و روابطشان را محور قرار داد. چفتوبست داستان را بهگونهای طراحی کرد که پتانسیل جذب مخاطب و همراهی با داستان مرکزی را داشته باشد؛ دست به آشنازدایی زد و نقش روحانی را به دو بازیگر کمدیکار؛ یعنی فرهاد آئیش و هومن برقنورد سپرد. مجموع عوامل باعث شد پردهنشین از کلیشههای صرف عبور کند و تصویری ملموس از سبک زندگی روحانیون عرضه شود.
*** پدر | بهرنگ توفیقی| ۱۳۹۷
فضای آن چیست: پدر حکایت عاشق شدن یک دختر و پسر (لیلا و حامد) را روایت میکند. آنها از نظر عقیدتی و موقعیت اجتماعی نسبتی با هم ندارند؛ پسر معتقد است و دختر در دنیای دیگری سیر میکند. عشق حلقه وصلشان میشود.
چرا موفق شد: سازندگان پدر دست روی موضوعاتی گذاشتند که مخاطب با آنها احساس قرابت میکند. بااینحال مواجهه نویسنده (حامد عنقا) و کارگردان (بهرنگ توفیقی) با دو عنصر عقیده و عشق متفاوت از سریالهای دیگر است. این تفاوت از همان اول به چشم آمد؛ جایی که پسری مومن (حامد با بازی سینا مهراد) از دست شیطنت دختران میگریزد و خود را از پنجره به بیرون پرت میکند. تفاوت بعدی جایی پررنگ شد که لیلا (ریحانه پارسا) تحتتاثیر حامد قرار میگیرد و انقلابی درون او رخ میدهد. عشق او را به باور میرساند و با میل خود چادر سر میکند.
چه دستاوردی داشت: «پدر» الگویی تازه از «مذهبیسازی» را به مخاطبان و مدیران سیما پیشنهاد داد. این سریال چهرهای متفاوت از انسانهای معتقد به نمایش گذاشت که در عین مذهبی بودن، صاحب ثروت هستند؛ یعنی توجه به دنیا و معیشت در عین داشتن ایمان و باور به قیامت. پدر زمینه شهرت سینا مهراد و ریحانه پارسا را هم فراهم کرد. هرچند پارسا بعد از چند فیلم و سریال حالا مسیری دیگر را برای خود برگزیده است…
*** لحظه گرگومیش | همایون اسعدیان| ۱۳۹۷
فضای آن چیست: قصه سریال لحظه گرگومیش از دهه ۶۰ شروع میشود؛ زمانی که کشور درگیر جنگ تحمیلی بود و سایه آن روی همه ارکان زندگی قرار داشت. همایون اسعدیان در سریال خود داستان یک خانواده را روایت کرد که سرنوشت هرکدام به جنگ و تبعات آن گره خورده است.
چرا موفق شد: شخصیتهای همراهیبرانگیز، یکی از برگ برندههای اصلی سریال لحظه گرگومیش است. چهره بازیگرها قرابت کاملی با مردمان دهه ۶۰ دارد که صداقت و روراستی مشخصه اصلی آنهاست. این خصوصیت ذاتی در ظاهر شخصیتها هم نمود دارد؛ یعنی در کنار مدل لباس، مدل مو، نوع آرایش و دیگر ویژگیهای ظاهری، مناسبات آنها بر اساس مدل رفتاری دهه ۶۰ طراحی شده بود. پایبندی به اصول، دیگر مشخصه مردمان دهه ۶۰ است که مصادیق آن را در رفتار شخصیتهای سریال لحظه گرگومیش شاهد بودیم. علاوهبر شخصیتپردازی، خلق فضا در سریال منطبق با حالوهوای دهه ۶۰ است. فضاسازی دقیق باعث میشود بیننده درک بهتری از مختصات آن دهه پیدا کند و با قصه بیشازپیش همراه میشود. داستان لحظه گرگومیش فاقد اوجوفرودهای فراوان بود، اما همایون اسعدیان با خلق یک فضای جذاب، مخاطب را سرگرم کرد. نقدهای سیاسی - اجتماعی سریال نیز به شکل غیرکلیشهای بیان شد.
چه دستاوردی داشت: لحظه گرگومیش فرصتی مغتنم برای درخشش دوباره المیرا دهقانی و حسام محمودی بود. از آنسو این سریال بازگشت همایون اسعدیان به روزهای اوج کارگردانی لقب دارد.