یک سیمرغ ویژه برای عطاران کنار بگذارید
روزنامه هفت صبح | « روشن» ساخته روح الله حجازی داستان تحقیر است.داستان فرو رفتن و سقوط در تاریکی، در گم کردن عزت نفس و ماجرای به خاک افتادن. همان دستمایه ای که موتور محرکه فیلم زیبای پرویز ساخته مجید برزگر بود و همینطور فیلم رگ خواب ساخته حمید نعمت الله.در پرویز لوون هفتوان شخصیت اصلی بود و در رگ خواب لیلا حاتمی.
حالا در روشن رضا عطاران چنین نقشی را ایفا می کند.مردی بیکاره و رویاباف که زندگیاش در شرف از هم پاشیدن است و همسرش بیوفایی را شروع کرده است و مرد در فرایند تحقیر به بنبست میرسد.میخواهد طغیان کند اما جز خود را نابود کردن راهحلی پیدا نمیکند.روشن مثل دیگر فیلمهای حجازی نمایشی از تسلط تکنیکی حجازی است و علاقهاش به درآوردن موقعیتهای احساسی و دراماتیک.
بیابانهای پر از برف، خانههای خالی و نیمه کاره،دستشوییهای تنگ و اتاقهای کم نور. فیلم در چنبره چنین موقعیتهایی،رشته روایت را از دست میدهد مثل یک دانشجوی همه فنحریف سینما، بازیگوشیهای مثلا احساسی را سرلوحه کار خود قرار میدهد و در گرداب جاذبه این بازیگوشیهای دراماتیک فیلم خود را در تلخترین و «با معنا»ترین پایان ممکن تمام میکند.
با استفادهای نمادین از نشانهها گاه درست و با معنا مثل استفاده از موتیفهایی مثل فندک و آتش و دود یا فیلم زندگی زیباست روبرتو بنینی و گاه اشتباه و سوءتفاهم زا مانند استفاده از المانهایی مثل کفش پاشنه بلند و موی قرمز و بازی بولینگ برای ارسال این پیام که این خانم شغل شریفی ندارد.
روشن نشان میدهد سیمرغ حق رضا عطاران است (همانگونه که سیمرغ بازیگری هم حق شاکردوست است) و حجازی هم مستحق نامزدی در رسته بهترین کارگردان. فیلم در طراحی صحنه و فیلمبرداری و موسیقی هم این شایستگی را دارد،اما در عین حال روشن فیلمی بیهوده،تلخ و بیفایده است و نشان از کاستیهای فیلمساز در گنجاندن موقعیتهای دراماتیک احساسی در بدنه یک اسکلت روایی مطمئن است.
منصور درباره منصور ستاری فرمانده شهید نیروی هوایی در سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۴ ساخته شده است.مردی که نوآوریهای نظامی در صنعت هوایی را با پشتکار و حمایت خود کلید زد. فیلم اما سرد است و دور و نامفهوم.البته میتوانید بگویید که فیلم شریفی است اما این پاسخگوی داستان زندگی مردی چنین سرنوشتساز در صنایع نظامی و هوایی ایران نیست.