گنگ صدام (بخش دوم)
روزنامه هفت صبح، مهسا مژدهی | یک: یکی دیگر از باند تکریتیهای صدام، علیحسن المجید، پسر عمویش بود. اگر عدی حسین را فاکتور بگیریم، حسن المجید یکی از بدنام ترین چهرههای نزدیک به رئیس جمهوری پیشین عراق است تاجایی که خود صدام هم به پای او نمیرسد. این پسر عموی کوچکتر، سالها به عنوان مامور شورشها در عراق شناخته میشد.
او تا آخر عمر به صدام وفادار ماند و البته وفاداری او را هم با خود داشت و برای همین هم جان سالم به در برد. شهرت علی شیمیایی به دلیل دست داشتنش در بمباران شیمیایی حلبچه است. میگویند ساعتی پیش از حملات شیمیایی به این شهر کردنشین، او به همراه چند فروند هواپیمای دیگر از فاصله نزدیک از زمین بر فراز شهر پرواز کرده و باعث شکسته شدن شیشه خانهها شده بودند.
نشریه آلمانی اشپیگل در ۲۶ ژوئن ۲۰۰۷ نوار صوتی را از او منتشر کرد که در آن درباره کردها گفته بود: من همه آنها را با سلاح شیمیایی نابود خواهم کرد. او در سال ۱۹۸۸ هم به دستور صدام دست به قتلعام کردها زده بود. احمد حسنالبکر، کسی که پیش از صدام رئیس جمهور عراق بود، درباره علی حسن المجید میگفت:" المجید انسان نیست. او حتی ویژگیهای جانوران دردنده را نیز ندارد؛ او موجودی پست است که تنها هنرش جنایت است."
* دو: حسن المجید در قیام شعبانیه در سال ۱۹۹۱، که در آن هزاران عراقی کشته شدند، مامور سرکوب شیعیان در جنوب بود و خوش خدمتی اش در قتل عام عراقیها، به کام صدام خوش آمد. در عراق معروف است که بر سر ماجرای انفال، حسن المجید به متهمان دینامیت میبست و در شعبانیه تیر خلاص بر سرشان شلیک میکرد. او با این پرونده چرک، تا مدتها بعد از صدام زنده ماند و حتی به نظر میرسید دستهایی در پشت پرده ترجیح میدادند که اعدام نشود. اما بالاخره در سال ۲۰۰۹ پرونده حسن المجید هم بسته شد.
حسین کامل المجید یکی از بدشانس ترینها بود. میگویند رغد صدام، بزرگ ترین دختر خانواده در سبعیت هیچ کم از پدرش ندارد. حسین کامل همسر رغد بود. وقتی حسین کامل المجید با دختر عزیزدردانه صدام ازدواج کرد، پای بسیاری از یاران قدیمیصدام از دو و برش بریده شد. خیرالله، برادر زن صدام هرگز نتوانست این مرد را به خاطر اینکه قلب صدام را ربوده بود ببخشد. برزان تکریتی برادر خوانده دیکتاتور هم نظر مشابهی در مورد او داشت. حسین کامل در دهه هشتاد میلادی مسئول گارد ویژه صدام بود و همزمان تشکیلات امنیتی هم برای خودش راه انداخته بود که جدای از تشکیلات رسمیفعالیت میکرد.
حسین کامل المجید در سال ۱۹۹۶، یک روز دست زن و بچه اش را گرفت و راهی اردن شد. آنجا در گفتگویی با نشریه السفیر در مورد جنایاتش گفت:«در حقیقت من به خاطر دورانی که با صدام بودم، نادم و پشیمان هستم. نسبت به کشتارهای دسته جمعی اسیران ایرانی که به دست من انجام میشد،پشیمان هستم.»
او وزارت صنایع نظامیرا در دوران جنگ با ایران در دست داشت و دستش برای جنایت بیش از هر فرد دیگری باز بود. اما خروجش از عراق به دلیل اختلافات شخصی اش با عدی صدام بر سر قاچاق سیگار دانسته شد. عدی بعدها گفت شبی که عشیره برای کشتن شوهرخواهرش(که همزمان پسرعمویش هم بود) میرفتند، زودتر از همه آماده شده و سلاح به دست گرفته بود.
میگویند صدام یک روز امان نامه ای به اردن فرستاد تا حسین و برادرش صدام که همسر دومین دختر رئیس جمهور به حساب میآمد، به بغداد برگردند. با برگشتن دختران به بغداد، دامادها بی توجه به اماننامه، به دست علی حسن المجید و نیروهایش کشته شدند. همراه این دو برادر، خواهر، پدر و فرزندان خواهر آنها هم به قتل رسیدند. جسد او که در قیام شعبانیه ۱۹۹۱ دست به کشتار زده و دستور تیراندازی به حرم امام حسین(ع) را صادر کرده بود، پس از مرگ به ماشینی بسته و در خیابانهای بغداد کشیده شد.