قصیده گلمکانی و فاطمه احمدی؛ دو زن سینماگر ایرانی
روزنامه هفت صبح | دو زن سینماگر ایرانی ازتفاوتهایتحصیل سینما و فیلمسازی در ایران و اروپا میگویند .
*** قصیده گلمکانی: پس از اخذ دیپلم ریاضیفیزیک، برای ادامه تحصیل، به فرانسه مهاجرت کرد. رشته تحصیلی او در پاریس در مقطع کارشناسی، «تاریخ هنر» و در مقطع کارشناسی ارشد سه رشته «بازرگانی هنری»، «مطالعات فرهنگی» و «مدیریت فرهنگی» بوده است. او همچنین از دانشجویان آزاد رشتهسینما در دانشگاه سوربن بوده است و موضوع رساله دکترایش در رشتهمطالعات فرهنگی، «منابع الهام فیلمسازان جوان ایران در دهه کنونی» است.
قصیده که تنها سه سال است به طور جدی به فیلمسازی پرداخته، از فعالترین سینماگران سینمای کوتاه ایران در عرصه جهانی است. ساخت هشت فیلم کوتاه در عرض یک سال موجب شد در چهاردهمین جشن تصویر سال، از او به عنوان «فعالترین فیلمساز سال ۱۳۹۶» تقدیر شود. آثار او همچنین در جشنوارههای معتبر و متعددی از جمله «دراما»ی یونان، «زینهبی» بیلبائو، «ریگارد» کانادا، «سینهکوئست» و «سانتاباربارای» آمریکا و همچنین جشنوارهجهانی فیلم فجر برنده جایزه و تقدیر شده و یا حضور داشتهاند.…
از جمله جوایز قصیده گلمکانی، سیمرغ بهترین فیلم کوتاه سی و پنجمین جشنواره جهانی فجر برای فیلم «آگهی فروش»، تقدیر ویژه پنجاه و نهمین جشنواره فیلم بیلبائوی اسپانیا برای «برزخ» و جایزه « افقهای جدید» هفتمین جشنواره «دیدار» تاجیکستان برای «مراقبت از ژوناس» است.
*** فاطمه احمدی: متولد اسفند ۱۳۶۲ در شیراز و دارنده مدال طلای المپیاد ادبیات کشور در سال ۱۳۸۰ است؛ امتیازی که امکان تحصیل همزمان دو رشته را بدون شرکت در کنکور برایش فراهم کرد. او فارغالتحصیل کارشناسی ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، کارشناسی سینما از دانشکده سینما-تئاتر و کارشناسی ارشد زبانشناسی از پروهشگاه علوم انسانی است. در سال ۱۳۸۸ از مدرسه فیلم لندن بورسیه گرفت.
فیلم فارغالتحصیلی او انیمیشن ــ مستندی است به نام «هزار و یک قطره اشک» فیلم دوم فاطمه احمدی بعد از فارغالتحصیلی، «چاندرا»، محصول آکادمیفیلم آسیا (۱۳۹۴) است که زیر نظر نائومیکاواسه و در کشور نپال (با همکاری یک فیلمساز نپالی) ساخته شده است...«دریای تلخ»، سومین فیلم کوتاه او پس از فارغالتحصیلی است که با بودجه موسسه ملی فیلم بریتانیا و در رقابت با بیش از ۱۰۰ شرکت کننده انتخاب و ساخته شده است.
تازهترین فیلم کوتاه فاطمه احمدی، «لیلا و شب»، محصول مشترک دوهفته کارگردانان جشنواره کن و بنیاد ملی فیلم تونس است که در جشنواره کن سال ۲۰۱۸، همراه با سه فیلم دیگر فکتوری تونس نمایش داده شد…به تازگی از سوی فیلم-لاندن (بخشی از موسسه ملی فیلم بریتانیا) به عنوان یکی از ۲۵ استعداد جوان سینمای بریتانیا انتخاب شده است.
*** در بین شش فیلم «اکران تیرماه » سینماهای گروه هنر و تجربه، شما دو فیلمسازی هستید که خارج از کشور کار و تحصیل کردهاید. میتوانید کمیاز تجربههای فیلمسازیتان در خارج از ایران بگویید؟
* فاطمه احمدی: من در نپال، انگلیس و تونس فیلم ساختهام و به جز انگلیس، تجربیاتم در دو کشور دیگر، بسیار شبیه همان چیزی بوده که در ایران تجربه کرده بودم. حتی میتوانم بگویم بضاعت سینمای تونس و نپال در مقابل سینمای ایران بسیار اندک است. ما در ایران صنعت سینما داریم. ایراداتی وجود دارد اما فونداسیون ماجرا درست است. در تونس و یا نپال، قصههای انسانی و فیلمهای خوب زیادی ساخته میشود اما سنگ بنای محکمیوجود ندارد و کسانی که از سینما ارتزاق میکنند بسیار اندکند. در انگلیس ماجرا بالکل متفاوت است و شرحش هم زمان بیشتری نیاز دارد. در کل لیگ دیگری است.
* قصیده گلمکانی: زمانی که در فرانسه زندگی میکردم کار و تحصیلاتم در زمینه هنرهای مدرن بود و کمتر به فضای سینمایی آنجا دقت میکردم چون دغدغهام هنر مدرن بود. تا زمانیکه علی عباسی (تهیهکننده قدیمی) موتور اصلی شروع فیلمسازی من شد و در اصل باعث فیلمساز شدنم و همچنین بازگشتم به ایران. تفاوت اصلیای که بهطور فاحش به چشمام میآید و میتوانم به آن اشاره کنم مربوط به موضوع سرمایه فیلمهاست و سرعت جذب آن. در فرانسه طبیعتاً فاندهای دولتی زیادی هست ولی برای دریافت آنها رقابت هم به همان نسبت بالاست. چند کمیسیون در سال بیشتر وجود ندارد که باعث میشود افراد در صفهای طولانی، منتظر جواب بمانند. در ایران اما به دلیل وجود سرمایههای خصوصی متعدد، سرعت کار بالا میرود، درست همانچیزی که برای من اهمیت زیادی دارد.
*** در این تجربههایی که در ایران و خارج داشتید، جز این مواردی که گفتید، به چه تفاوتهای عملی دیگری میتوانید اشاره کنید؟
* احمدی: همانطور که گفتم من در ایران بیشتر فیلم دانشجویی ساختهام. فضای کارهایم به جز یکی که عوامل حرفهای هم داشت، همه مطلقاً دانشجویی و دوستانه بود. با آزمون و خطا سعی میکردم خودم یاد بگیرم که چهطور باید فیلم ساخت! آخرین فیلمیکه در ایران ساختم سال ۸۶ بود؛ «اکازیون» فیلم فارغالتحصیلیام از سینماتئاتر. بنابراین تجربه بهروز و جامعی ندارم از فیلمسازی این روزها در ایران. این قدری که از دور میتوانم دستی بر آتش داشته باشم میبینم و میدانم که چیزهای زیادی عوض شدهاند.
از ذائقه سینمایی فیلمسازان گرفته تا اتصال بیشتر به جهان بیرون و تلاش برای روزآمد بودن. دیگر هیچکس در پوسته گردو زندگی نمیکند. مرز جغرافیایی کمرنگتر از همیشه است و جوشش خوشایندی در اهل سینمای ایران میبینم که خود کسانی که در ایران با تمام سختیهایش فیلم میسازند کمتر متوجهاش هستند. همه همیشه گلایه دارند و حق هم دارند ولی در نهایت، اگر بخواهند همین ماه آینده فیلمشان را بسازند، میتوانند. همانطور که قصیده گفت سرعت فیلمسازی در ایران به دلیل شرایط موجود بسیار بالاتر است. خارج از ایران، اینطور نیست. مرحله جنینی و بسط و پرورش هر فیلمنامه و پروژهای ممکن است سالها طول بکشد.
* گلمکانی: دقیقاً من هم میخواستم به همین بوروکراسی طاقتفرسای موجود در اروپا اشاره کنم که با فرهنگ ایران بسیار متفاوت است. اینکه برای فیلمبرداری از کسی که حتی چند ثانیه از جلوی دوربین شما رد میشود باید اجازه کتبی بگیرید و اینکه حق استفاده دیگری از تصویر آن فرد جز در آن فیلم نداریم و در غیر اینصورت پیگرد قانونی دارد. اینکه کودکان را بیش از چند ساعت نمیتوانی سرصحنه فیلمبرداری نگه داری و اینکه در برخی از کشورها به ازای هر بچه، یک روانشناس باید سر صحنه باشد.
*** متن کامل این گفتوگو را در نسخه پی دی اف صفحه ۹ روزنامه به تاریخ ۹۸/۰۵/۱۷ بخوانید.