گفتگو با دختر نابینایی که به قله دماوند صعود کرد
روزنامه هفت صبح، هانیه درویش | نزدیک به دو سال برای هدف و رویایش جنگید و وقتی به بلندای قله دماوند رسید نمیتوانست از بالاترین نقطه سرزمینش را نظاره کند.لاله عربزاده هفته پیش پس از حدود دو سال تلاش به همراه تیمی ۲۱ نفره که به جز خودش هفت نفر نابینای دیگر همراه خود داشته موفق به فتح قله ۵۶۷۱ متری دماوند شد. با او و حس و حالش از این کار بیشتر آشنا شوید.
لاله عربزاده دانشجوی دکترای رشته حقوق خصوصی است و هم اکنون به عنوان کارشناس و مشاور حقوقی در مجتمع قضایی شهید بهشتی مشغول به کار است. او از کودکی طبع شعری هم داشته و کم و بیش شعر سراییده و از زمانی که قصد کرد به صورت حرفهای به دماوند صعود کند قطعه شعری را آماده کرد تا در زمان ایستادن روی بام ایران، آن را برای دیگران بخواند و این کار را هم کرد.
او میگوید:« حدودا یک سال و هفت ماه در تیم بودم اما از اول سال ۹۸ برنامه فشرده ما رفتن به قلل مختلف مثل کهار، هفت خوانی، دارآباد ، پهنه سار و قلعه دختر بود که بعد از طی آنها و اعلام آمادگی جسمی و روحی برای صعود به دماوند، این صعود امکان پذیر شد. همچنین من به شخصه و طور مجزا با تمرینات دیگر مثل نرمش، شنا، دوچرخه ثابت و رکاب زدن سعی کرده بودم تا آنجا که امکان دارد خودم را برای این صعود آماده کنم.»
*** صعود به دماوند هم جسم توانا میخواهد هم روح قوی
صعود به دماوند اما به جز قوای جسمانی، روح قوی و انگیزه بسیار بالایی را هم میطلبد. نکته دیگر این است که در ارتفاع امکان غذاخوردن هم کم میشود به همین دلیل توان بدنی افراد کاهش پیدا میکند و اینجاست که باید از تواناییهای دیگر استفاده شود. نکته دیگری که صعود به دماوند را با سایر قلل متفاوت میکند آخرین مرحله آن یعنی بخش تپههای گوگردی است.
در دماوند وقتی ارتفاع زیاد میشود همه حرکتشان کند میشود چراکه هم تراکم اکسیژن کم است و هم در ارتفاع بالا تپههای گوگردی شروع میشود و گازهای گوگرد که از دهانه آتشفشان متصاعد میشود تنفس را سخت میکند. به همین خاطر باید آرام حرکت کرد و تنفس را دقیقتر انجام داد یعنی بعد از هر قدمی باید یک یا دوبار تنفس صورت بگیرد که کوهنورد دچار ضربان قلب یا ایست قلبی نشوند.
لاله عربزاده که این بخش را سختترین قسمت صعودش به دماوند میداند، میگوید:«در جاهایی شاید افراد به لحاظ جسمانی مثل حالت تهوع و سرگیجه ضعیف شوند. آنجا دیگر قدرت اراده و توان روحی و آنچه در فکر و ذهن افراد است باید بیاید وسط و دقیقا لحظهای که فکر میکنید من دیگر نمیتوانم، همان لحظه میفهمید چقدر انرژی نهفته در وجودتان است که به کمکتان میآید و شما واقعا میتوانید کاری که میخواهید را انجام دهید.»
*** صعودی عادی مثل همه صعودهای دیگر
این صعود سه روز به طول انجامید. مدت زمانی که برای هر فرد دیگری که بخواهد دماوند را فتح کند به همین میزان است. شاید انتظار داشتیم این گروه به علت همراهی کوهنوردان نابینا مدت زمان صعودشان به طول بینجامد اما این گروه در روز سهشنبه ۲۲ مرداد تا ارتفاع ۴۲۰۰ متر رفتند در پناهگاه، شب مانی داشتند، چهارشنبه صبح زود به سمت قله حرکت کردند و ساعت سه بعدازظهر با چشمهایی که اشک شوق در آن حلقه زده بود، به قله رسیدند.
تعدادی از آنها میتوانستند شکوه و عظمت دماوند را ببینند و تعدادی از افراد با تمام وجود آن را حس کردند و نشان دادند برای صعود به بلندترین قله ایران یا حتی جهان دیدن یا ندیدن ملاک نیست. لاله نیم ساعت دیرتر از بقیه به قله رسید و درباره حس و حال آن موقعاش میگوید:« در انتهای مسیر من حالم خیلی بد شد و همراهانم عقیده داشتند که من باید برگردم اما من در ذهنم نبود که برگردم و نمیتوانستم بپذیرم راهی را که شروع کردم و برایش هدف داشتم قرار است نیمه کاره رها کنم.
حتی در بین مسیر از اکسیژن دوستان استفاده کردم و خیلی آرام حرکت میکردم که بتوانم به قله و هدفم برسم و نیم ساعت بعد از صعود دوستان و به عنوان آخرین نفر به قله رسیدم. زیبایی آن لحظه برایم قابل وصف نیست و واقعا حس کردم هم لطف و همراهی دوستان و هم قدرت ارادهای که خدا به من داد و هم تلاش و کوشش خودم باعث شده من آنجا باشم.»
***لاله، خواستن توانستن است را به رخ کشانده است
لاله که نابینای مطلق است و هیچ تصوری از دیدن اجسام و محیط اطرافش ندارد،هنرش را در یادگیری زبان خارجه هم به رخ کشانده است. او مطالعاتی در زبان انگلیسی، فرانسه، آلمانی، اسپانیایی و ایتالیایی داشته و به آموزش زبان بسیار علاقهمند است و عقیده دارد یادگیری هر زبانی یک زندگی جدید است. او در تمام زندگیاش نشان داده خواستن توانستن است و در این زمینه میگوید:« ما اولین گروه نابینایان و کم بینایان صعودکننده به دماوند بودیم و امیدوارم پیام گروهمان به گوش تمام دوستان نابینایمان و البته همه افراد برسد که اگر کسی چیزی را بخواهد حتما به آن دست پیدا میکند.
در آخر باید به همه افراد بگویم هیچ وقت فکر نکنید که در دنیا کاری وجود دارد که شما نمیتوانید به آن دست پیدا کنید. بعضی کارها سخت است و برای رسیدن به آن فقط باید بیشتر تلاش کرد یعنی به جای یک سال سه سال و بهجای یک ساعت سه ساعت کار کنید اما هرگز ناامید نشوید چون کسی که چیزی را بخواهد حتما به آن دست پیدا میکند.»