گفتگوی متفاوت با گلاره ناظمی، داور فوتسال
روزنامه هفت صبح، نگین باقری| گلاره ناظمی از آن شخصیتهای محبوب رسانههاست. این زن جوان ۳۸ ساله همین ماه پیش یک مسابقه مهم فوتسال بین تیم مردان ویتنام و لبنان را داوری کرد که هنوز هم لبنانیها از آن عصبانی هستند؛ ولی خود ناظمی به داوریاش اطمینان دارد. او با اینکه تا امروز ساختارشکنیهای زیادی داشته، کاراکتر انقلابی ندارد؛ خودش هم این را قبول دارد و بیپروا نبودن را تاکتیک خودش در ورزش زنان میداند.
چند سالی است که وارد فدراسیون شده و درباره ورود زنان به ورزشگاه حرفهایش همان ادبیات همیشگی مسئولان را دارد: «باید شرایطش فراهم شود، فرهنگسازی شود، ساختارها درست شود.» با این حال هنوز هم حرف زدن با این داور بینالمللی فوتسال جذابیت دارد. اصلا همین که چه مسیری را طی کرده، چه قصههایی داشته و کجا تصمیم گرفته کاری کند که خیلی شبیه دیگران نباشد از او شخصیت پر رمز و رازی میسازد.
در گفتوگویی که یک ماه پیش با او داشتیم، میگفت که دوست ندارد بازیهای فوتسال مردان ایران را داوری کند. همچنین اشارهای به تاریخچه لباس فوتبال زنان در سالهای گذشته داشت و خاطرههایی از گرفتن اجازه بازیکنان زن در نوجوانیاش تعریف کرد.
* چه شد که به فوتبال علاقهمند شدید؟ در کوچه بازی میکردید؟
دقیقا. در کوچه با همسن و سالهای خودمان بازی میکردیم. سن من کمتر از بقیه بود و معمولا ذخیره بودم. برادرم بهغیر از بازی، داوری هم میکرد. او تشویقم کرد که کلاسهای داوری اسم بنویسم و اینطوری کمکم علاقهمند شدم.
* همبازیهای شما بعدها مسیر فوتسال یا فوتبال را ادامه ندادند؟
از خانمها خیر. مثلا من ۱۶ ساله بودم که اجازه سفر ما برای مسابقات مازندران را ابلاغ کردند ولی خانواده دوستم اجازه نداد که بیاید. این باعث شد تا مسیر او از من جدا شود و هیچوقت هم نتوانست داوری در سطح کشوری را تجربه کند. بعد هم کلا ورزش را کنار گذاشت.
* در این ۲۰ سال داوری شده یک بازی آنقدر جذاب باشد که دلتان بخواهد سوت را کنار بگذارید و به وسط زمین بروید؟
اوایل که داوری را شروع کرده بودم خیلی این هیجان را دوست داشتم که بروم و بازی کنم. یکجاهایی محو بازی میشدم. دوستانم میگفتند حس میکنیم پایت میآید و میرود و واقعا این اتفاق میافتاد.
ناگهان شکل و شمایلم جوری میشد و حرکاتی داشتم که خودم متوجه آن نمیشدم. یکسری از بازیها آنقدر لذتبخش است که دوست ندارید بازی تمام شود. مثلا یکی در بازی آرژانتین بود و یکی هم جام ملتهای اروپا که در پرتغال برگزار شد. بازیهای آنجا بالاترین سطح اروپاییها را داشت ولی بازی آقایان قطعا سرعت و هیجان مضاعفی نسبت به بازی خانمها دارد.
* تا حالا چیزی از تماشاچیان هنگام بازی شنیدید که شما را ناراحت کند؟
ناراحت که بله. به هر حال پیش میآید اعتراض کنند ولی خیلی اوقات هم چیزهای بامزهای میگویند. مثلا موقعی که دارند تشویق میکنند یا پشت من ایستادند، چیزی به من تعارف میکنند. یکبار خانمی که با دخترش پشت من نشسته بود سیبی پوست کند و چون فاصلهاش خیلی نزدیک بود، تعارف کرد که سیب بردارم. فکر میکرد چون من آنجا ایستادم میتوانم برگردم سیب بخورم.
وقتی بازی تمام شد از او تشکر کردم ولی در کل خیلی خندهدار بود. در کشورهای خارجی تماشاچیان خیلی خشنتر هستند. مثلا در فینال بازی پرتغال من داور بودم، میگفتند باید دیوانه باشی که بخواهی داوری آن بازی را بکنی. آنها خیلی دیوانهوار به فوتبال و فوتسال علاقهمند هستند. مثل استقلال و پرسپولیس که رقیبهای دیرینه هستند، اسپانیا و پرتغال هم رقیبهای قدیمی بودند. زمانیکه میخواستیم از استادیوم بیرون برویم، داورها را اسکورت و از در پشتی خارج میکردند.
* شما اولین داور زن در ایران بودید؟
خیر، اولین داور زن نیستم. من چهارمین داوری هستم که وارد لیست بینالمللی فوتسال خانمها در ایران شدم.
* میخواستم بدانم اولین داورهایی که وارد زمین شدند پوشش خودشان را چه شکلی حل میکردند؟ چون احتمالا باید چیزی سفارش میدادند که هم مناسب این سطح فعالیت باشد و هم مجوز بگیرد.
تیم ملی که اعزام شد در پوشش به مشکل خورد. با توجه به اینکه پشت لباسش یک دکمه داشت، میگفتند ممکن است ناخودآگاه در اثر زمین خوردن این دکمه در استخوان گردن برود و به نخاع آسیب بزند. بعد از آن وزارت ورزش بهدنبال پوششی بود که از نظر سلامتی مورد تایید باشد. با AFC مکاتبه انجام دادند که از پوشش مقنعه، هد کشی و ساپورت حمایت کرد و بهدنبال آن فیفا هم تایید و حمایت کرد.
* احتمالا فیلم عرق سرد را دیدهاید. برای شما هنگام رفت و آمدهایتان مشکلی پیش آمد؟
خیر، من متاهل نیستم و مشکلی نداشتم.
* کلا موافق این طرح هستید که زنان نخبه یا ورزشکار را از زنان دیگر جدا کنند و فقط آنها مجوز خروج از کشور بدون اذن همسر داشته باشند؟
من فکر میکنم که حقشان است. صددرصد با این قضیه موافق هستم. آن کسی که حرفهای ورزش کرده، ۲۰ سال از عمرش را در ورزش گذاشته، خودش باید درباره آیندهاش تصمیم بگیرد ولی شاید نتوانم در مورد قانون کلی که الان هست و به آن پایبند هستیم، تصمیم بگیریم، چون قطعا وضع این قانون دلایلی داشته است.
باید دوطرفه ببینیم. مثلا من همیشه خیلی موافق این قضیه که میگفتند ورود به استادیوم حق ماست نبودم. ما مسابقات بینالمللی فوتبال زنان را داشتیم اما یک نفر تماشاچی برای آن نمیآمد. درست است که فوتبال آقایان میتواند جذابتر باشد ولی اگر ما فوتبال را دوست داریم، پس باید بانوان آن را هم حمایت کنیم.
* یعنی به نظر شما اول باید تماشاچیان زن برای بازیهای بانوان افزایش یابد و بعد ورود زنان به ورزشگاه آزاد شود؟
میخواهم بگویم اگر واقعا علاقه به فوتبال وجود دارد از ورزش بانوان هم باید حمایت کنیم.
* اشاره کردید به اینکه تماشاچی به بازیهای بینالمللی نمیآید. چیزی که در بازی ایران و استرالیا فوتسال زنان چند سال پیش توجه من را جلب کرد، تذکرهای زیاد به زنان در سکوهای تماشاچی بود. با هر بار جیغ و بوق زدن ما تذکر میگرفتیم یا از آن طرف با اینکه بازیکنان حجاب داشتند و تماشاچی مردی هم نبود، باز ما اجازه نداشتیم که گوشیهایمان را به داخل سالن ببریم.
من نمیدانم که شما چند سال پیش این بازی را دیدید. چون من الان مسئول فوتبال هستم و دارم فوتبال برگزار میکنم. واقعا چنین محدودیتهایی که در مسابقات دو سال پیش وجود نداشت، من اصلا موافق شما نیستم.
* هنوز دستمزد داوری بازی برای زنان ۱۲۰ هزار تومان است؟
قرار بود افزایش پیدا کند. ۱۲۰ هزار تومان آخرین مبلغ بود.
* این عدد برای مردان چقدر است؟
دقیقش را نمیدانم ولی قطعا بیشتر از خانمهاست. شاید ۳۰۰ و یا ۴۰۰ هزار تومان برای فوتسال باشد.
* سال ۹۸ اعتصابی نسبت به دستمزد داورهای زن فوتبال شد. داوران اعتصابکننده چهار نفر بودند و شما مخالفتهایی با اعتصاب آنها داشتید. بعد از آن اعتصاب هم از کمیته داوران کنار گذاشته شدند.
من مخالف آن اعتصاب نبودم. زمانیکه آن اعتصاب انجام شد، قرار بود همان هفته این پول واریز شود ولی به آنها میگفتم شکل اعتراض خیلی خوب و زیبنده نبود. گفتم که اگر یک کم صبوری میکردید، اصلا نیازی نبود که خودتان هم در این موضوع آسیب ببینید.
* با وجود اینکه شما ساختارشکنیهایی در طول دوران کارتان داشتید، من انتظار روحیه انقلابی بیشتری داشتم ولی میبینم در مورد بحث خروج از کشور، ورود زنان به ورزشگاه، در مورد اعتصاب همکارانتان و… مواضع شما آنقدر انقلابی نیست که تصور میکردم.
به قول شما انقلابی نبودن خیلی بهتر از این است که بخواهیم بیپروا بگوییم باید ما برویم استادیوم. خوب است که این اختلاف بین خانمها و آقایان نباشد ولی باید شرایط آن هم مهیا شود. در صورتیکه با سیاهنمایی بخواهم به آن هدف برسم یا امتیاز بگیرم و از من حمایت نشود، نباید بگویم اجازه ندادند به هدفم برسم.
* خیلی پیش میآید که خانمها بهخاطر مسائل خانوادگی یا هر چیزی اجازه بازی کردن نداشته باشند. در این ۲۰ سال خاطره جالب یا تلخی دارید؟
ما ۱۳ سال لیگ برگزار کردیم. اوایل که لیگ برگزار میشد خیلی مواقع پیش آمد که بازیکنان میگفتند پدرم نمیگذارد یا پدرشان میگفت اگر خانم ناظمی زنگ بزند آن وقت میگذارم که برای مسابقات بروی. با وجود اینکه بچههای کوچکی هم نبودند این چالش را زیاد داشتیم که از پدر رضایت بگیریم. تا هفت الی هشت سال پیش خیلیها اصلا نمیدانستند که خانمها فوتبال هم بازی میکنند.
* شما خودتان هم جوان بودید، احتمالا هم سن بازیکن بودید که برایش اجازه گرفتید.
الان ۳۷سالم است ولی چون من از ۱۶سالگی شروع کردم یکی یا دو تا از والدین آن زمان میگفتند ما فکر میکردیم موقع دیدن شما یک خانم سندار را میبینیم.
* مردها که فرم رضایتنامه ندارند؟
مردهای زیر ۱۸سال هم دارند و برای خانمها اختصاصی نیست، زیر ۱۸سال سن باید رضایت محضری پدرشان حتما ضمیمه مدارکشان باشد.