گزارشگران فوتبال را تنبیه کنید!
روزنامه هفت صبج، یاسر نوروزی | ماجرا به امسال و این سالها برنمیگردد. سال ۱۳۱۴، فرهنگستان اول، مجموعه معادلهایی برای حوزه فوتبال پیشنهاد داد که هیچکدام بین مردم جا نیفتاد. پیشنهادهای فرهنگستان آن زمان این بود: «بیرون» به جای «اُت»، «تاوان» به جای «پنالتی»، «گوشه» به جای «کُرنر» و… هیچکدام از این واژهها بین مردم نگرفت و هیچکس نگفت «کنار گوشه، بیروندستی رو اگه بلند بندازه میتونیم تو محوطه تاوان بگیریم»!
الان البته این معادلها، ثقیل و حتی مسخره به نظر میآید اما واقعاً نمیشد از همان زمان جلوی سیل واردات اینهمه واژه بیگانه ایستاد؟ البته همه چیزمان به همه چیزمان میآید. عظمای فرهنگستان آن زمان هم گاهی از خودشان معادلهایی در میکردند که سوژه خنده ادبا و نویسندگان شده بود؛ چنانچه صادق هدایت نوشته بود:
«فرهنگستان ایران بنا به عادت دیرینه در سر موقع، زینتافزای عالم مطبوعات گردید… حقیر فقیر در فنون زبانشناسی شوق وافری دارد… از این دریای بیکران علم و معرفت غنائم بسیار گرفت. و هرچند دخالت در این امور را برای خود فضولی میداند، و در این باب قطعاً کارمندان برجسته فرهنگستان هم در دلِ خود با من همعقیده میباشند… مشتی از آن خرمن دانش برگرفته!» (علویه خانم و ولنگاری، امیرکبیر، ۱۳۴۲)
بعد هم شروع میکند به مسخره کردن واژههای تازهساز فرهنگستان آن زمان که آیا به جای «دبلیوسی» بگوییم «آبریز»؟ به جای «آپاندیس»، «آویزه»؟ و به جای عمل «ضرب» در ریاضی، «بسشماری»؟! حالا هم این نوع شوخیها همچنان ادامه دارد و بنده نویسنده کمترین هم بارها به طنز در همین ستون روزنامه «هفت صبح» درباره آن نوشتهام.
منتها این بار گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی که با عنوان «چشم و چراغ» در فضای مجازی فعالیت دارد، واژههایی را گوشزد کرده که حقیقتاً چرا کسی مراعات نمیکند؟ این بار به نظر قصه زیر سر گزارشگرانی است که گاهی صرفا دنبال کلاس گذاشتن برای همکاران، تماشاچیان و حتی خودشان هستند!
طرف اولین باری که میشنود «کلینشیت» آنچنان از خود بیخود میشود که فورا میآید سر برنامه، آن را تکرار میکند تا همه بگویند «بابا تو دیگه کی هستی؟!» صدا و سیمای مملکت هم که تقریبا هیچ نظارتی بر این زمینه ندارد، هاج و واج نگاه میکند و مسئولین هم همداستان با طرف همه از این به بعد میگویند «کلینشیت»! اصلاً از «کلینشیت» بگذریم، چه کسی اولین بار گفت «هتتریک»؟!
این واژه در همین یک دهه مد شده و پیش از این نبود درحالیکه بهراحتی میشد به جای آن از «سهگله» استفاده کرد؛ واژهای که در زمینهای خاکی سابقه هم داشت. مثلا میگفتند فلانی «دوگله» شد یا خودش را «سهگله» کرد. با این حال گاهی آب از دهان مجری برنامه راه میافتد وقتی میخواهد کلمهای بیگانه را به کار ببرد و ماجرای زبان فارسی همین آشی میشود که میبینید.
«چشم و چراغ» نوشته آیا واقعا به جای «کلینشیت» نمیشود بگوییم «گلپاک»؟ به جای «هتتریک» بگوییم «سهگله»، به جای «ترنسفر» بگوییم «انتقال» و… حالا کاری نداریم که واژههایی نظیر «تکل» و «فل» و «شوت» جا افتاده والا که خیلی راحت میشد از معادلهایی نظیر «تک» و «خطا» و «ضربه» به جای آنها استفاده کرد.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی قبل از برگزاری بازیهای جامجهانی فوتبال، مجموعهای از اصطلاحات فارسی یا فارسیشده را به صدا و سیما رساند و از مجریان و گزارشگران خواست از آنها استفاده کنند، اما کو گوش شنوا یا ناظر بینا؟ طرف به جای «رتبهبندی» حتما باید بگوید «رنکینگ» والا از حیثیت و اعتبارش انگار کم میشود!
یا به جای «دفاع آخر» حتما باید بگوید «لیبرو»! از کجا به جای «بازی حذفی» گفتیم «پلیآف»؟ و یا به جای «وقت استراحت» آوردیم «هافتایم»؟! «هتتریک» که اساسا از بازی کریکت آمده بود و دخلی هم به فوتبال نداشت. منتها بهتدریج در فوتبال هم استفاده شد و ما هم که چشموگوشبسته آن را پشت هم به کار بردیم.
از آن بدتر واژه «سِیو» است که به نظرم باید گزارشگری را که از این کلمه استفاده میکند، تنبیه بدنی کرد! مهار، دفع، نجات، عکسالعمل… هزار واژه میشود به جای این یکی به کار برد اما باز هم طرف میآید متأسفانه میگوید «یک سِیو ارزشمند»، درحالیکه نمیداند این «سیو ارزشمند» به بهای چند «دیلیت گزاف» تمام میشود؛ پاک شدن زبان مادری از واژگان فارسی.