کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۲۶۹۶۹
تاریخ خبر:

کلاسیک ببینیم| درباره فیلم مردی که می‌خندد

روزنامه هفت صبح، سینا بحیرایی | یک: ‌«مردی که می‌خندد» رمانی از ویکتور هوگو است که در سال ۱۸۶۹ منتشر شد. این رمان اگرچه مورد تحسین زیاد منتقدان قرار گرفته است، ولی به اندازه کارهای دیگر هوگو مورد استقبال قرار نگرفت. شاید ایده نامتعارف و سبک متفاوت رمان باعث چنین چیزی شده است. ولی «مردی که می‌خندد» هرقدر در میان آثار هوگو نادیده باقی مانده، در دنیای سینما مورد استقبال گسترده‌ای قرار گرفت و اقتباس‌های فراوانی از آن ترتیب داده شد. یکی از بهترین و تحسین‌شده‌ترین‌ اقتباس‌ها از این رمان، فیلمی است به همین نام از پل لنی، محصول سال ۱۹۲۸.

دو: داستان فیلم و رمان در قرن هفده در انگلستان می‌گذرد. کلنچارلی، یکی از لردهای انگلستان از بوسیدن دست پادشاه جیمز دوم امتناع می‌کند. همین باعث می‌شود پادشاه او را بکشد. پادشاه برای این‌که این خانواده را بیشتر عذاب بدهد، پزشکان را مامور می‌کند که با جراحی روی صورت پسر کلنچارلی، کاری کنند که او همیشه لبخند به لب داشته باشد، تا به این ترتیب همیشه با خنده به مرگ پدر خود فکر کند. این پسر با نام گوین‌پلین بعدا بزرگ می‌شود و به خاطر لبخند همیشگی روی صورتش، یک دلقک موفق می‌شود، بی‌خبر از این‌که لردی مهم و صاحب مال و منال بسیار است. ولی به نظر می‌آید به زودی ورق برخواهد گشت.

سه: مسلما مهم‌ترین عنصر فیلم، شخصیت اصلی داستان با نام گوین‌پلین است. این شخصیت متمایز با آن لبخند غم‌انگیز همیشگی، بدون تردید یکی از پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین شخصیت‌های دنیای ادبیات و سینما است. گوین‌پلین اگرچه در ظاهر شاد و خوشحال است، ولی باطن ناراحت و آزرده‌خاطری دارد. با وجود این که فیلم ۹۳ سال قبل ساخته شده، ولی با شخصیتی طرف هستیم که یک پرداخت روانشناختی فوق‌العاده دارد.

او مرتب در حال پنهان کردن صورت خود از دیگران است، پیوسته احساس حقارت و بی‌ارزشی می‌کند و تصور می‌کند جایی در این جامعه ندارد. حتی عشقش به دئا، دختر نابینای همراهش در این کاروان هم یک عشق عادی نیست. او خود را برای دئا کافی نمی‌بیند و مرتب خودش را بابت این عشق سرزنش می‌کند.

چهار: همین شخصیت‌پردازی فوق‌العاده پل لنی و تیم نویسندگانش باعث شد که در سال ۱۹۴۰، جوکر، یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های کل تاریخ سرگرمی متولد شود. در سال ۱۹۴۰ بیل فینگر، باب کین و جری رابینسون که در شرکت دی‌سی کار می‌کردند، تحت تاثیر گوین‌پلین و بازی فوق‌العاده کنراد وایت، شخصیتی به نام جوکر را خلق کردند.

شرور دنیای گاتهام و دشمن اصلی بتمن، دلقکی است که همیشه لبخندی زورکی بر لب دارد. بعدا جوکر تغییرات زیادی را از سر گذراند و برای زخم روی صورت و لبخند همیشگی‌اش فرضیه‌های دیگری مطرح شد، اما کریستوفر نولان در «شوالیه تاریکی»، دومین فیلم از سه‌گانه «بتمن» خودش، ادای دین مستقیمی به فیلم پل لنی داشت و لبخند جوکر را ناشی از زخمی در نظر گرفت که در کودکی روی صورت او وارد شده است.

پنج: اما بی‌انصافی است اگر گوین‌پلین را تنها شخصیت پرقدرت «مردی که می‌خندد» در نظر بگیریم. کلا فیلم از نظر شخصیت پردازی و خلق آدم‌های ماندگار، فراتر از استانداردهای سینمای آن زمان است. تک‌تک شخصیت‌ها ویژگی‌های متمایز خود را دارند و اضافی نیستند. هیچ شخصیت معمولی در فیلم دیده نمی‌شود. ارسوس محافظه‌کار و حسابگر است، جوسیانا هوس‌ران و خوش‌گذران است، بارکیلفدرو موزی و بی‌رحم است. و این ویژگی‌ها فقط برای تفاوت ایجاد کردن نیست، هریک از این افراد با همین ویژگی‌های فردی خود، داستان را وارد مسیرهای داستانی تازه‌ای می‌کنند. واقعا با یکی از بهترین نمونه‌های اقتباس در دنیای سینما طرف هستیم.

شش: بعضی از فیلم‌های کلاسیک، مخصوصا آثار صامت را باید با کمی اغماض تماشا کرد. ممکن است کمبودهای فنی به چشم بیایند یا کارگردانی و طراحی صحنه ابتدایی به نظر برسد. اما اغراق نیست اگر بگوییم «مردی که می‌خندد» همچنان یک فیلم سرحال و پرقدرت است. فیلم از نظر کارگردانی و فیلمنامه و تصویربرداری، هیچ‌چیزی کم ندارد. حتی گریم شخصیت گوین‌پلین هم تماشایی و باورپذیر به نظر می‌رسد.

هفت: «مردی که می‌خندد» بین اهالی سینما و ادبیات کلی طرفدار دارد و آدم‌های مشهور زیادی از هواداران پروپاقرصش هستند. فیلم از آثار مورد علاقه گیلرمو دل‌تورو و راجر ایبرت است. ری بردبری، نویسنده مطرح داستان‌های علمی‌تخیلی هم در مصاحبه‌ای گفته بود که در بچگی فیلم را دیده، عاشق آن است و با پایانش گریه کرده است. او بعدا در بزرگسالی دوباره فیلم را دید. در پاسخ گفت که فیلم هنوز محشر است و هنوز با تماشای پایان آن گریه‌اش می‌گیرد!

هشت: جالب این است که در سال ۲۰۰۵ یکی از داستان‌های مصور دنیای بتمن با این نام منتشر شد: «بتمن: مردی که می‌خندد.» این اثر داستان اولین مواجهه بتمن با جوکر است و به نوعی ادای دینی است هم به اولین شماره بتمن که در سال ۱۹۴۰ منتشر شد و هم به رمان هوگو که منبع الهام اصلی این شرور بوده است. کاش ویکتور هوگو در عصر ما هم زنده بود. اگر بود حتما نوشتن فیلمنامه یکی از آثار بتمن را در دست می‌گرفت. آن موقع می‌توانستیم ببینیم نویسنده‌ای که خودش پدر معنوی یکی از مهم‌ترین شرورهای دنیای سرگرمی بوده است، در این زمانه با چه رویکردی به سراغ روایت داستان آن می‌رود.

کدخبر: ۴۲۶۹۶۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر