کاستیهای خداحافظی طولانی محمدجواد ظریف
دکتر جواد ظریف بیتردید در میان کاربلدترین وزرای خارجه ایران جای میگیرد. او مذاکرات طولانی و سخت برجام را به سرانجام رساند و سپس در دوران فشار حداکثری هم توانست آمریکا را در ایجاد اجماع علیه ایران ناکام بگذارد. او تنها وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران است که در رشته مرتبط با سمت وزارت امور خارجه یعنی روابط بینالملل تحصیل کرده است. آقای ظریف نگاه مشخصی به روابط بینالملل دارد، هرچند که احتمالا برای جلوگیری از سوءبرداشتها از اشاره به نام این نگرش اجتناب میکند و تنها میگوید با مکتب رئالیسم زاویه دارد. سالها تجربه همراه با تحصیلات مرتبط و باکیفیت باعث شده بود که کمتر کسی توانایی او برای هدایت وزارت خارجه را زیر سوال ببرد. بسیاری از دشمنیهای خارجی و عدم همراهیهایی داخلی هم احتمالا به خاطر نگرانی بابت همین تواناییها بوده است.
با این حال، وزارت خارجه او بدون نقطه ضعف نبود و به نظر میرسد که یکی از این کاستیها تا آخرین روزهای وزارت آقای ظریف باقی مانده است.
جواد ظریف حالا پس از هشت سال وزارت در گزارشی نسبتا طولانی به مجلس تقریبا همه آنچه وزارت خارجه او درباره برجام انجام داده را مرور کرده است. به نظر میرسد که این گزارش با هدف ثبت منسجم اقدامات وزارت خارجه در دوران مذاکرات برجام و پس از خروج آمریکا از برجام تهیه شده است و بیشتر به نامه خداحافظی آقای ظریف شباهت دارد. آقای ظریف در این گزارش کوشیده نشان دهد که چگونه در دوران مذاکرات هستهای تا آنجا که توانسته منافع ایران را محقق کرده و در دوران فشار حداکثری هم چطور اروپاییها را با ایران همراه کرده است؛ گزارشی جامع با فهرستی طولانی از پیوستها و ارجاعات مختلف.
شیوه نگارش گزارش و دقت مربوط به پیوستها و ارجاعات نشانه دیگری از تواناییهای آقای ظریف است اما همین گزارش اتفاقا بزرگترین نقطه ضعف وزارت امور خارجه آقای ظریف را هم نمایان میکند: بخشهایی از گزارش که به اقتصاد و به خصوص پیشبینیهای اقتصادی مربوط میشوند شلخته و بیدقت تنظیم شدهاند. نمودارها و جداول شمارهگذاری نشدهاند. همچنین برخی نمودارها اصلا واحد ندارند. برای مثال در نمودار صفحه ۱۱ ذکر نشده که اعداد محور عمودی سمت چپ چه واحدی دارند و خواننده خودش باید حدس بزند که واحد این ارقام «بشکه در روز» است. در برخی از نمودارها برخی اعداد به زبان انگلیسی و برخی اعداد به زبان فارسی نوشته شدهاند (برای مثال نمودارهای صفحات ۱۳، ۱۴ و ۱۵).
همچنین آنهایی که نمودارها را تهیه کردهاند به این نکته بیتوجه بودهاند که خواندن ارقامی با چهار یا پنج صفر در محور عمودی کار سادهای نیست و بهتر است که یا واحد را تغییر دهند و یا حداقل با قرار دادن ویرگول خواندن این اعداد را سادهتر کنند. در بخش مربوط به خروج آمریکا از برجام پیشبینی شده که در صورت عدم خروج آمریکا از برجام میزان صادرات نفت و همچنین رشد اقتصادی بدون نفت و با نفت ایران چقدر بود. برای مثال در نمودار صفحه ۲۵ آمده که در صورت نبود تحریم و کرونا، ارزش صادرات نفت ایران در سال ۱۳۹۹ معادل ۷۷ میلیارد و ۱۰۵ میلیون دلار بود اما اصلا اشاره نشده که این پیشبینی آن هم تا حد میلیون دلار چگونه بهدست آمده است. چه کسانی این رقم را برآورد کردهاند، از چه شیوهای برای این پیشبینی استفاده شده و دامنه خطای آن چقدر است؟ پاسخ این سوالات را نمیتوان در گزارش اخیر وزیر امور خارجه یافت. نمودارهای صفحه ۲۶ هم همین مشکل را دارند. در این نمودارها پیشبینی شده که رشد اقتصادی ایران در سال ۱۳۹۹ بدون تحریم و کرونا ۴.۶ (بدون نفت) و ۳.۷ (با نفت) بود. اما هیچ اطلاعاتی درباره منبع این پیشبینیها وجود ندارد. آیا وزارت امور خارجه خودش این ارقام را برآورد کرده یا نهاد دیگری مسئول تهیه این برآوردها بوده است. در نمودار صفحه ۲۷، اعداد مربوط به محور افقی آنجایی که ارقام ماهانه ثبت شده به هم ریختهاند و همانطور به هم ریخته هم منتشر شدهاند.
در واقع بخش اصلی گزارش که به روابط بینالملل و دیپلماسی مربوط میشود بسیار با دقت تنظیم شده اما بخش نمودارهای اقتصادی گزارش استاندارد کاملا متفاوتی دارد. قاعدتا کسی از آقای ظریف انتظار ندارد که کارشناس اقتصاد باشد اما شاید این گزارش نشانهای است از کیفیت متفاوت تیم دیپلماتیک حاضر در وزارت امور خارجه و تیم اقتصادی این وزارتخانه. نشانههایی از این عدم توازن را در جاهای دیگر هم میتوان دید. آقای ظریف هرچند در به کار بردن اصطلاحات مربوط به روابط بینالملل بسیار دقیق عمل میکند اما درباره اصطلاحات اقتصادی این دقت را ندارد. برای مثال ایشان در مصاحبه با آقای سعید لیلاز به «مزیت نسبی» اشاره میکند در حالیکه مزیت نسبی در اقتصاد تعریف مشخصی دارد که با مزیت داشتن در امری نسبت به کشور دیگری تفاوت دارد.
به نظر میرسد که گزارش جامع آقای ظریف به مجلس بیشتر برای ثبت در تاریخ منتشر شده است. اما آنچه به چشم میآید تفاوت میان سطح دانش دیپلماسی و نگرش اقتصادی در این گزارش است. باید پرسید که آیا میتوان قضاوت مشابهی را درباره وزارت خارجه تحت هدایت آقای ظریف هم داشت؟