ژنتیک؛ راوی جدید جنگ
روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی | از دو روز پیش مراسم استقبال و تشییع پیکر شهدای گمنام شروع شده است، مراسمی که در تهران و ۲۴شهر دیگر طی چند روز و به مناسبت سالگرد شهادت سردار سلیمانی و رسیدن ایام فاطمیه برگزار میشود. اینطور که فرمانده سپاه تهران اعلام کرده اینبار در مجموع پیکر ۲۵۰ شهید گمنام تشییع و دفن میشود.
دلیل بالا بودن تعداد شهدایی که اینبار تشییع میشوند نسبت به چند سال اخیر وقفهای است که کرونا در این مراسم ایجاد کرده است، مراسمی که تقریبا هر سال در زمانهای مختلف برگزار میشود و نشان میدهد که هنوز هم پیکرهای تعداد زیادی از شهدا در جایی منتظر پیدا شدن هستند اما تعداد آنها چقدر است و هنوز چند پیکر جایی که کسی خبر ندارد مدفون است؟
بین ۳ تا ۶ هزار شهید گمنام
حدود دو سال پیش فرمانده سپاه انصارالرضا(ع) استان خراسان جنوبی اعلام کرد که ایران هنوز شش هزار شهید گمنام دارد که پیکرشان در جبهههای مقاومت باقی مانده است اما فرمانده کمیته جست و جوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح تعداد پیکرهای یافت نشده را سه هزار نفر اعلام میکند.
او دو سال پیش گفته بود که اخیرا در استانهای میسان و بصره توفیقات خوبی حاصل شده است و گویا پیکرهایی که طی این چند روز در حال تشییع در استانهای مختلف هستند مربوط به همین عملیات است. البته به گفته سردار محمد باقرزاده مناطق دیگری هم در حال حاضر به عنوان محل عملیات یافتن پیکر شهدا محسوب میشوند مانند مناطقی از کردستان عراق، در محور جبهه غرب در منطقه دیاله و کویته که نتایج خوبی هم به دست آمده است.
بانک ضعیف اطلاعاتی تهران
دکتر محمود تولایی، رئیس مرکز تحقیقات ژنتیکی نور که مسئولیت فعالیتهای ژنتیکی شناسایی شهدا را بر عهده دارد در مورد اینکه چطور با وجود پیشرفتهای علمی هنوز هم شهدا به صورت گمنام تشییع میشوند میگوید: « هرسال شناسایی شهدای گمنام، حداقل ۵۰ تا ۸۰ درصد نسبت به سال قبل افزایش داشته است. در سال گذشته، حجم بسیار زیادی از این شهدا از عملیاتهای مختلف سومار، حاج عمران، شرهانی، زبیدات، ابوفلوس، ام الرصاص، العماره به شناسایی و احراز هویت رسیدهاند.
یکی از موانعی که در مسیر پیشبرد شناسایی شهدای گمنام وجود دارد، این است که ما پروفایل ژنتیکی شهدای تفحص شده را استخراج کردهایم اما بانک اطلاعات خانوادههای شهدا کامل نیست و بنابراین نمیتوانیم خانواده منتسب به آنها را پیدا کنیم. بانک اطلاعات خانوادههای شهدا شامل یک نمونه خون به مقدار ۲ سیسی است که ما هنوز از همه خانوادههای شهدا در اختیار نداریم.
در تهران، نمونه خون حدود ۷۰ درصد خانوادههای شهدای مفقود و گمنام را در اختیار نداریم و این یک اشکال مهم است. در سراسر کشور، بهطور میانگین تقریبا ۶۵ تا ۷۰ درصد، نمونه خون خانوادهها موجود است اما این میانگین در تهران، حدود ۳۰ درصد و یا کمتر است. دلیل این امر به محدود بودن جمعیت در سایر شهرها بازمیگردد و همچنین نهادهایی که ارتباط بین ما و خانوادههای شهدای گمنام را برقرار کردند، تعامل بیشتری داشتند. در نتیجه نمونهگیری بیشتری از خانوادههای شهدا در شهرستانها انجام شده است. متاسفانه در تهران، به دلیل گستردگی و جمعیت بیشتر، نمونه خون کمتری از خانوادههای شهدا گرفته شده است.»
او در جواب اینکه چرا برای دریافت نمونه ژنتیکی از خانواده شهدا فراخوان داده نمیشود، میگوید: «اگر ما از طریق فراخوان رسانهای اعلام کنیم و خانوادهها را برای نمونهگیری خون دعوت کنیم، آتش انتظاری را در دل این خانوادهها احیا میکنیم که اصلا به صلاح نیست. به سه دلیل؛ اول اینکه بخشی از شهدا بلافاصله بعد از پایان جنگ تا شروع کار شناسایی ژنتیکی شهدای گمنام که حدودا از سال ۱۳۸۱ آغاز شده است، در تفحصها پیدا شدهاند و در مزار شهدا و در هر نقطهای از کشور به عنوان شهید گمنام به خاک سپرده شدهاند .
بیشترین تعداد آنها چیزی حدود چهار هزار شهید، فقط در بهشت زهرای تهران مدفون هستند و ما نمونهای از آنها در اختیار نداریم تا با اطلاعات ژنتیکی خانواده انطباق بیابد و شهید شناسایی شده و به خانواده تحویل داده شود دوم اینکه بنابر آمار منتشر شده از سوی کمیته جستوجوی مفقودین، در تفحصهای برون مرزی سرزمین های جنوبی و کردستان عراق، حدود چهار هزار شهید دیگر مدفون هستند که هم اینک در برنامه جستوجو و تفحص قرار دارند و منتظر موفقیتهای روزافزون کاوشگران تفحص هستیم.
دلیل سوم؛ ممکن است پیکر تعدادی از این شهدا در حادثه انفجاری پودر شده باشند و یا از طریق آب رودخانه اروند کلا ناپدید شده باشند. براین اساس، سه جمعیت از شهدای گمنام (دفن شده، تفحص نشده و کاملا از بین رفته) وجود دارد که نمونهای از آنها در اختیار ما نیست، بنابراین ترجیح میدهیم که بهجای احیای آتش این انتظار سخت، بهصورت دیگری دستیابی به نمونههای این خانوادههای عزیز دسترسی پیدا کنیم. امیدواریم اطلاعات ژنتیکی از پیکرهای تفحص شده و در اختیار، تا دو سال آینده تهیه شود.»
جزئیاتی از عملیات تفحص
در مورد تلاشهایی که برای یافتن پیکر شهدا میشود و حال و هوایی که این کار دارد بیشمار روایت وجود دارد، روایتهایی که هر کدام از آنها بخشی از اعجابانگیز بودن و البته سختی کار تفحص را نشان میدهد اما هنوز هم برای کسانی که در جریان نحوه یافتن پیکر شهدا نیستند سوالات زیادی وجود دارد مثل اینکه چطور بعد از اینهمه سال پیکر سربازان و ایرانی بودنشان قابل شناسایی است و معیار جستوجو چیست؟
بنابر توضیحات کمیته جستوجوی مفقودین نیروهای اطلاعات عملیات و عناصر تخریبچی تمرکزشان برای جستوجو را بیشتر در مناطق جنگی میگذارند که رزمندگان ایرانی بیشتر در آن حضور داشتهاند یا طبق عملیات در آن مناطق بیشتر در رفت و آمد بودهاند که در نتیجه همین موضوع امکان پیدا کردن آنها را در این مناطق نسبت به نواحی دیگر بیشتر میکند.
اصولا از بین پیکرهایی که پیدا میشوند میتوان وسایلی را پیدا کرد که دال بر ایرانی بودن پیکر داشته باشد مثل جنس لباس، قمقمه، پوتین و کلاه؛ به عنوان مثال کلاه آهنی عراقیها طشت شکل است و کلاه رزمندههای ایرانی افتادهتر و گردتر، یا رزمندگان ایرانی همیشه روی کلاه و لباسهایشان شعارهای مذهبی و انقلابی مینوشتند یا با خودشان یک المان مثل عکسی از امام یا سکه و پولی به همراه داشتند که هر کدامش گواهی بر ملیت ایرانی آنهاست.
آزمایشهای ژنتیکی هم میتواند به کمک کمیته بیاید اما در بسیاری از موارد، پیکر شهدا طی مدتی طولانی در شرایط نامناسب محیطی قرارگرفته و ممکن است بعضی از آنها جهت آزمایشهای مورد نظر مناسب نباشند و در برخی موارد کار شناسایی را ناممکن کنند. در نهایت اگر ملیت پیکر پیدا شده به هر دلیلی مشخص نشد طبق فتوای مراجع این افراد بدون اینکه وارد کشور شوند در قبرستان مومنین، جایی در نزدیکی مرز دفن میشوند. با این وجود دیگر هر پیکری که تحت عنوان شهید گمنام وارد کشور میشود بر اساس شواهد و اسناد صد در صد ایرانی است.