چه شد که ساختمان مجلس هرمی شد؟
روزنامه هفت صبح | دو روز بعد از مرگ سردار افخمی که طراح اصلی ساختمان مجلس بود، به یاد مصاحبهای افتادم که حدود هشت سال پیش با مهندس عبدالرضا ذکایی داشتم. یکی از افراد مشغول در دفتر سردار افخمی و البته مهمترین فرد در آن دفتر در ارتباط با پروژه مجلس. هشت سال پیش، حسن بیادی، عضو وقت شورای شهر تهران در واکنش به سخنان برخی افراد مبنیبر استفاده از نمادهای فراماسونری توسط شهرداری تهران گفته بود ساختمان مجلس هم فراماسونری است و من در آن دوره با ذکایی مصاحبه کرده بودم. بد ندیدم که باردیگر بخشهایی از آن مصاحبه را که حالا متاسفانه با از بین رفتن سایت قانون، دیگر به طور آنلاین در دسترس هم نیست، بازنشر کنم.
* آقای مهندس! شما چگونه این طرح را پذیرفتید؟
موضوع طراحی مجلس ایران به دلیل رشد جمعیت و افزایش تعداد نمایندگان در سالهای ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ بود. ابتدا طرحی توسط آقای موید عهد، از اساتید معماری ایران، داده شد و حتی فوندانسیون و پی هم ریخته شده بود اما گویا مورد پسند معماران آن دوره نبود. با اینکه ایشان بسیار پیشکسوت بودند و کارهای شاخصی هم دارند. بعد از آن این پروژه به دفتر سردار افخمی و همکاران رجوع شد.
* چرا به دفتر سردار افخمی؟
سردار افخمی معمار بسیار خوبی بودند و به قول معماران دست به خط خوبی داشتند. الان در فرانسه در قید حیات هستند. تئاتر شهر کار اوست و میتوان از این پروژه متوجه علاقه او به موتیفهای ایرانی شد. مثلا تمام آن آجرهای تئاتر شهر طراحی شد و سفارش داده شد. دفتر او هم مهندسان شاخصی داشت. ۹۰پرسنل داشتیم که یکی از آنها من بودم. من از سال ۱۳۴۸ با دفتر سردار افخمی ارتباط داشتم.
با دل و جان کار درست میکردیم. الان تک و توکی هستند از آن مشاوران که کار درست بکنند و به همین دلیل تهران زشتترین پایتخت دنیاست! البته شاید ارتباطاتی بوده به دلیل اینکه سردار افخمی با فرح در پاریس همدانشکدهای بوده است ولی اگر بیذوق بود و استعداد نداشت کار به او سپرده نمیشد.
* آن پروژه هم در همین مکان بهارستان بوده است؟
بله. این مکان بهترین مکان برای ساخت مجلس است چراکه نباید در تاریخ ما گسستی حاصل شود. خیلیها میخواستند مجلس به اراضی عباسآباد برود اما خوشبختانه تدبیر مسئولان جمهوری اسلامی و مجلس شورای اسلامی این بود که مجلس جدید در بهارستان ساخته شود که تاریخ ماست و ما در آنجا کشتهها دادیم و بسیار اتفاقات دیگر در این مکان افتاده است.
* و چگونه به شرکت شما ( پلمیر) رسید؟
بعد از انقلاب برای دفتر سردار افخمی مدیر دولتی منصوب شد اما مدتی بعد کاملا منحل شد چون حقالزحمه را نمیدادند و ما کار هم نداشتیم. بعد از آن ما با کمک عدهای شرکت پل میر را انتخاب کردیم. اولین کار ما هم تکمیل پروژه مشاورانی بود که بعد از انقلاب از کشور رفته بودند. یکی از آن پروژهها هم همین ساختمان مجلس بود.
* خوب. چطور به این شکل ساختمانی رسیدید؟
پروژه ما بین دو ساختمان قرار گرفته بود. یکی با ۴۰متر ارتفاع (ساختمان فعلی نمایندگان) و یکی با ۱۴متر ارتفاع (ساختمان کمیسیونها) با فاصله ۹۰متر. اینجا میبایست ۳۰هزار مترمربع بنا ساخته شود. ما باید با وضعیت موجود ساختمان مجلس را میساختیم و از ساختمان مجلس و کمیسیونها استفاده میکردیم.از ساختمان کمیسیونها که استفاده هم میشد…از ساختمان نمایندگان هم یک اسکلت بود که یک طبقه آن تلویزیون آموزشی بود و باقی هم مخروبه بود. البته در طرح آن زمان، ساختمان نمایندگان نبود و ما پیشنهاد دادیم باشد.
یک فرمول برای خودمان درست کردیم که باید رعایت میشد.به عبارت دیگر یک اساسنامه نوشتیم. چنان حجمی باشد که جلوی نور و منظر پنجرههای ساختمان نمایندگان را نگیرد و ثانیا ارتباطش با ساختمان کمیسیونها و نمایندگان برقرار باشد.رسیدیم به یک پلان متوازی الاضلاع. به این شکل که اضلاعی که طرف ساختمان نمایندگان بود از اضلاع ساختمان کمیسیونها طول کمتری داشته باشد و در بخشی که متصل است به هر دو بنا و در بقیه بنا دور میشود. البته در حجم از ساختمان کمیسیونها با شیب بیشتری به طرف بالا رفتیم و از طرف ساختمان نمایندگان با شیب کمتر.به قدرت میتوانم بگویم هیچ حجمی به غیر از اینکه هست نمیتوانست جا بیفتد و البته باید بگویم اگر این تالار بین این دو ساختمان ساختهشده نبود و این محدودیتها نبود ساختمان شکل دیگری پیدا میکرد.
* اثر این همه دقت شما چه بود و چه تاثیری بر ساختمان مجلس گذاشت؟
اثرش این است که اولا الان شما در ساختمان نمایندگان که باشید اصلا از وضعیت نور و هوا اذیت نمیشوید. ضمن اینکه ما هرمگونه مجلس را طوری ساختیم که با وجود اینکه ارتفاعش از برج آزادی بیشتر است (هرمواره مجلس ۴۴ متر است و برج آزادی حدود ۴۲ متر) هیچ تاثیر و فشاری بر ساختمان زیبا و قدیمی مسجد و مدرسه عالی شهید مطهری نیاورده و همجواریها رعایت شده است.
* این معماری ایرانی است؟
این همان معماری خودمان است. معماری درونگرا. از بیرون عظمت دارد که مجلس باید داشته باشد و از درون لطافت و زیبایی. الان به خانههای قدیمی ایران نگاه کنید. دور تا دور اتاق و ساختمان بود اما از بیرون فقط دیوار کاهگلی پیدا بود و پنجره هم نداشت. این نوع خانهها در سنندج زیاد است.
* برای نور تالار چه فکری کردید؟
نور را از آسمان گرفتیم. این دو صفحه سقف تالار به هم نچسبیده و بین آنها شیشه است. برای بخش سالن انتظار و اینها هم از سقف نور گرفتیم همان نوری که در بازارهای ایرانی میبینیم. شما ساعت ۱۱ و ۱۲ ظهر مجلس باشید آن سایههای نور را میبینید.
* شما برای ساخت این بنا، از ساختمانهای مجلس و سنا ایده گرفتید؟ یا مجالس کشورهای دیگر؟
اگرچه من برای این پروژه در سال ۵۵ و ۵۶ تمام مجالس دنیا را دیده بودم اما پروژه ما تنها از نظر حجم بیرونی کمی مانند ساختمان مجلس استرالیاست و از نظر نمای داخلی منحصربهفرد است و هیچ مجلسی مانند این مجلس نیست.
* برخی میگفتند در سیستم صوتی مجلس که توسط یک شرکت انگلیسی اجرا شده؛ ابزارآلات جاسوسی کار گذاشته شده است. این مسئله صحت دارد؟
کاملا عکس قضیه است. در قراردادمان با وزارت مسکن، آکوستیک با ما بود. ما مشاور بودیم و قدرت اجرایی نداشتیم. عدهای گفتند آکوستیک را به ما بدهید و تجهیزات برودکستینک را هم، ما میخریم. همکار ما در آکوستیک کمپانی انگلیسی «سندی براون» بود. سندی براون ترومپت میزد که میبیند برخی صدای ترومپت او را خوب نمیشنوند. او موضوع آکوستیک را مطرح کرد. مشکل چندین ساله اپرای سیدنی را هم این کمپانی درست کرد. بالاخره کار را از ما گرفتند و ما با سندی براون تسویه کردیم. البته یادم هست که اولینباری که او برای کار مجلس به ایران آمد برخی رسانهها نوشتند مجلس شورای اسلامی با نسخه انگلیسی.
به هرحال بعد از اتمام عملیات ساختمانی ما ۳۰۰مهمان دعوت کردیم تا آکوستیک و نور و اینها را چک کنیم. در آن جلسه متوجه شدیم آکوستیک مشکل دارد. وزارت مسکن از ما خواست سندی براون را بیاوریم تا اشکالیابی کند. او یک هفته آمد و آکوستیک را تست کرد و گزارشی نوشت. ما هم آن گزارش را ترجمه کردیم و به این وزارتخانه دادیم. وزارت مسکن هم گویا با شرکت فیلیپس قراردادی امضا کرد و آن مشکل را درست کرد.
* بعد از این پروژه، پیشنهاد شد که مجلس کشور دیگری را بسازید؟
برای ارمنستان پیشنهاد شد اما قبول نکردم چون ما مملکت خودمان را میشناختیم و میدانستیم درست میرویم اما آنجا را نه. باید میرفتیم زندگی میکردیم و تازه آن موقع هم معلوم نبود درست از آب دربیاید. خودمان را سنگینتر نگه داشتیم چون مجلس خیلی حساس است. پروژه مجلس خودمان هم اینقدر حساس و بحث انگیز بود که هرکسی جرات ورود به آن را نداشت.
* چرا برای نمای داخل مجلس از رنگ سبز استفاده شده است؟
این سبزی است که در اسلام از آن استفاده شده است. سبز تیره است و به دیوار که میرسد روشنتر میشود. حقیقت این است که ما یا سبز میتوانستیم استفاده کنیم یا مشکی و اصرار مقامات هم این بود که این سبز خیلی خوب است.
* چرا مانند مجلس قدیم از قرمز استفاده نکردید؟
آنوقت میشد تئاتر شهر. به نظر ما برای مجلس نباید رنگ قرمز گذاشت. در این بازدیدها هم کم مجلس دیدم که رنگ صندلیاش قرمز باشد غیر از مجلس قدیم ایتالیا.
* جمع مبلغ کل پروژه چقدر شد؟
ارزانترین بنایی که میشد ساخت. کل پروژه ۱۰میلیارد تومان خرج برداشت. یعنی حدودا متری ۴۰۰هزار تومان در حالی که در آن زمان آپارتمان متری ۷۰هزار تومان بود.