چهار یادداشت؛ یکی گستاخانه و بقیه بیخطر
روزنامه هفت صبح| یک: مسئولان و نمایندگان و وزرا و مذاکرهکنندگان و دیپلماتها، وظیفه سختی دارند. مدام باید به طرف مقابل این احساس را القا کنند که تمهیدات و تهدیدات و ترفندهایش در مقابل اراده ملت ایران شکست خورده است و پودر شده است. باید مدام این جمله را منتشر کنند که پاسخ سیلی سیلی است و طرف مقابل به شدت از کرده خود پشیمان خواهد شد و از اینجور چیزها.
این ادبیات در عرصه دولتهای بیگانه قابل فهم است اما ترسم از این است که خود گویندگان این جملات هم باورشان شود که صرف جاخالی ندادن و برای طرف خط و نشان کشیدن و به قولی جا نزدن، برای موفقیت کافی است. صرف اینکه با جملات بهتری رجز بخوانی و به رجز حریف پاسخ بدهی. خب این کافی نیست. هر موقعیتی را نمیشود با خط و نشان کشیدن در مقابل تهدید حریف موجه جلوه داد. همین دیگه.
دو: ورزش سه عکس نوستالژیکی را کار کرده از بازی پرسپولیس و شاهین در 21 دی ماه 1361. جایی که پروین و مایلی کهن از پرسپولیس در مقابل نصرالله عبداللهی و امیر قلعهنویی ایستادهاند. چهار چهره موثر در فوتبال ایران.
عکس قشنگی است. در این فصل پروین در 36سالگی با زدن 15 گل در 17 بازی و در حالی که عموما در خط هافبک بازی میکرد آقای گل مسابقات شد و حمید علیدوستی و پرویز مظلومی و کامل انجینی و ناصرمحمدخانی را پشت سر گذاشت و پرسپولیس هم قهرمان لیگ تهران شد.
سه: در مورد سرمربیان ایرانی که نظرمان را اینجا گفتیم. فوتبال ملی ما برای مسابقات جامملتهای آسیا به یک چهره ایرانی احتیاج دارد اما نه از دایره بسته اسمهای تکراری. نوشتیم که چرا برای جام ملتهای آسیا که در مقابل جامجهانی اهمیت کمتری دارد مثلا به ربیعی مربی مس رفسنجان رجوع نمیکنید؟ بهش اعتماد کنید و ازش پشتیبانی کنید، مطمئن باشید ستارهها هم از او اطاعت خواهند کرد. اما اگر گزینه خارجی مدنظرتان هست به نظرم هم موراییس در سپاهان و هم پاکوخمس سرمربی اسپانیایی تراکتورسازی از اعتبار، وجهه و ظاهر کاریزماتیکی برخوردار هستند تا بتوانند ایران را برای جام ملتهای آسیا آماده کنند.
چهار: دوستمان در مسابقات جام خلیج فارس در بصره بود و میگفت شما هرگز نمیتوانید اهمیت این جام را برای عراقیها درک کنید. تماشاگران عراقی اگر در بازی فینال تیمشان قهرمان نمیشد، میتوانستند بانی هر حادثهای باشند.