چهارم مرداد ۱۳۶۶؛ فاجعه در میدان تجریش
چهارم مرداد ۱۳۶۶ ناگهان رعد و برق دل مردم شمال تهران را فروریخت و آسمان با هجوم ابرهای تیره سیاه شد. قرار نبود باران ببارد. اصلا ظهر داغ تابستان و مرداد گرم تهران را چه به باران؟! عقربههای ساعت، ۱۲ و ۳۰ دقیقه ظهر را نشان میداد که آسمان ناگهان سیاه شد.
در عین ناباوری باران بارید، سیل شد و رعبانگیزترین روز پایتخت را رقم زد. آنطور که اهالی قدیمی تجریش میگویند، سیل اول از محدودهای معروف به «دره وزوا» در نزدیکی گلابدره راه افتاد و بعد وقتی به دوراهی دربند و جعفرآباد رسید دوشاخه شد. شاخهای به سمت تجریش و روددره مقصودبیک و شاخهای دیگر به سمت خیابان شریعتی راه باز کرد.
اگرچه هرگز میزان خسارتهای این سیل مخوف و شمار قربانیان آن به طور رسمی اعلام نشد، اما منابع مختلف اعلام کردند دست کم ۳۰۰ نفر جان خود را در این حادثه از دست دادند؛ جانباختگانی که البته پیکر بسیاری از آنها هرگز پیدا نشد.
شاهدان عینی از به صدا در آمدن آژیر قرمز در هنگام وقوع سیل میگویند. صدای آژیر، اما برای مردم معنای دیگری داشت. روزهای جنگ بود و آنهایی که صدای آژیر را شنیدند به تصور حمله هواپیماهای رژیم بعث، به زیرزمینها پناه بردند که این اتفاق زمینهساز فاجعهای دیگر شد.
وقتی سیل، درکوچهها و خیابانها جولان میداد و همه چیز را سر راهش میبلعید، اهالی تجریش چارهای جز پناه بردن به پشتبام خانهها نداشتند. شاهدان عینی میگویند، چون ارتفاع سیلاب و گل ولای همراه آن به ۴ متر رسید، خیلی از خانههای یک طبقه را دربر گرفت؛ اما آنهایی که روی پشتبام خانههای بلندمرتبه رفتند در محاصره سیل زنده ماندند و البته منتظر رسیدن نیروهای امدادی و نیروهای مردمی. بهزادی که خود یکی از نیروهای مردمی بود که شانه به شانه نیروهای امدادی به کمک سیلزدگان رفت از لحظات حساس نجات میگوید: «نیروهای آتشنشانی، شهرداری، بسیج، کمیته انقلاب، ژاندارمری و… به کمک آمدند، اما جز با حضور نیروهای مردمی کار پیش نمیرفت. ابعاد حادثه بسیارگسترده بود.
هرجا را که نگاه میکردی گل و لای برداشته بود و میدانستیم که زیر گل و لایها پر از جنازه است. مردم روی پشت بامها بودند و نیروهای آتشنشانی با کمک مردم با نردبان و طناب افراد گرفتار را پایین میآوردند.
اگر آن موقع میشد یک تصویر هوایی از ماجرا گرفت، حتما هزاران نفر را روی پشتبامها ثبت میکرد که منتظر نرسیدن نیروهای امدادی بودند و هیچ راه فراری نداشتند. چون حیاط همه خانهها تا چند متر پر از گل و لای شده بود.» اگرچه هرگز آمار دقیقی از خسارت سیل تجریش منتشر نشد، اما ابعاد حادثه آنقدر گسترده بود که میدان تجریش قریب به ۲ ماه برای عملیات پاکسازی بسته شده بود و هیچ ترددی به آن سمت انجام نمیشد.