چند سوال از فکری درباره بازی بد استقلال در دربی
روزنامه هفت صبح، نادر نامدار | استقلال در حالی موفق شد با گل لحظات پایانی مهدی قایدی از شکست در دربی فرار کند که پیش از بازی به نظر میرسید این تیم یک پیروزی آسان را در مقابل پرسپولیس کسب خواهد کرد اما این اتفاق نیفتاد. اینکه چرا استقلال نتوانست در ایدهآلترین شرایطش پرسپولیس بیروحیه و کمرمق را شکست دهد، سوالی است که ذهن هواداران این تیم را به شدت مشغول کرده . این سوال کلی و البته چند سوال جزئیتر را از محمود فکری سرمربی انتقادناپذیر استقلال میپرسیم؛ اگرچه او به احتمال زیاد به این سوالات هم مثل قبلیها پاسخ نخواهد داد.
*** نادری در ترکیب دربی، چرا؟
هنوز هم مشخص نیست محمود فکری چرا در روزهایی که محمد نادری مصدوم بود، درباره هروویه میلیچ آنقدر سختگیرانه عمل کرد و دست خودش را در سختترین روزهای تیمش، در پوست گردو گذاشت. او ظاهرا برای مبارزه با بازیکنسالاری میلیچ را تنبیه کرد و این همان کاری بود که در قبال رفتارهای غیرحرفهای و طلبکارانه فرشید باقری انجام نداد.
با همین طرز برخورد دوگانه، فکری تصمیم گرفت در غیاب میلیچ بیانضباط! و نادری مصدوم، در دو بازی متوالی قبل از دربی به محمد دانشگر در پست دفاع چپ میدان بدهد. دانشگر اگرچه در این دو بازی روی حملات کماثر و ضعیف ظاهر شد اما در دفاع مطمئن بود. به همین دلیل، منطقی بود که در دربی هم، او گزینه اول فکری برای این پست باشد اما سرمربی استقلال در تصمیمی عجیب و به شدت ریسکی، محمد نادری را در دربی فیکس کرد.
آن هم برای بازی مقابل تیم سابقش و البته بعد از مدتها مصدومیت! نتیجه اینکه نادری نمایشی ضعیف ارائه داد و روی صحنه گل اول پرسپولیس، ناهماهنگیاش با عارف غلامی، یک صحنه مضحک ایجاد کرد و گلی به شدت تحقیرآمیز به گلهای خورده این تیم در لیگ بیستم اضافه کرد. نادری در نیمه دوم آنقدر بد عمل کرد که اولین تعویضی فکری در دربی بود.
*** حفظ نتیجه از دقیقه ۲، چرا؟
ترس برادر مرگ است. این جمله کلیشهایِ ثابت شده، هنوز هم برای محمود فکری درس عبرت نشده است. او در این فصل بارها بعد از گلزنی تیمش، شاگردانش را به بازی محتاطانه و دفاعی واداشته و چوب این طرز تفکر را خورده بود. در بعضی مواقع هم مثل بازی با گلگهر سیرجان، با خوششانسی و البته رشادت رشید
مظاهری از مهلکه گریخته بود اما قرار نیست در همیشه روی یک پاشنه بچرخد. بدترین اتفاق برای چنین تیمی، آن هم در دربی، زدن یک گل زودهنگام است. اتفاقی که روز دوشنبه در دقیقه دوم رخ داد و باعث شد استقلال از همان لحظه عقبنشینی و حداقل ۸۸ دقیقه از تکگل خود دفاع کند. ماحصل این استراتژی این بود که استقلال تا پایان نیمه اول حتی یک حمله نصفه و نیمه و یک شوت خارج از چارچوب هم نداشت و به قول معروف حتی یک «پخ» هم روی دروازه پرسپولیسن نکرد!
*** آن تعویض، شجاعانه بود؟
اتفاق غافلگیرکننده در شروع نیمه دوم، تعویض در استقلال و آمدن شیخ دیاباته به جای سیداحمد موسوی بود. البته پیشبینی میشد که شیخ در نیمه دوم این بازی به میدان بیاید اما نه بین دو نیمه و نه به جای مدافع راست تیم و نه برای هجومیتر کردن تیم در شرایطی که استقلال با یک گل از حریفش جلوتر است!
البته محمود فکری میتواند کارت زرد موسوی و نگرانی از اخراج او را به عنوان دلیل اصلی تعویض او اعلام کند اما واقعیت این است که موسوی ذاتا مدافع خشنی نیست و احتمال گرفتن کارت زرد دوم توسط او زیاد نبود و میشد حداقل او را تا دقایق میانی نیمه دوم در زمین نگه داشت اما بیرون رفتن او در بین دو نیمه، همان هماهنگی نصفه و نیمه در خط دفاع استقلال را هم کم کرد و باعث شد تا آن ۱۵ دقیقه فاجعهبار در مقابل دروازه استقلال رقم بخورد.
*** در آن ۱۵ دقیقه کجا بودید؟
از همان دقایق ابتدایی نیمه دوم، میشد حس کرد که استقلال در فاز دفاع به شدت آسیبپذیر و دستپاچه شده است. فقط کافی است به صحنه گل اول پرسپولیس و اشتباه توام و مضحک غلامی و نادری نگاه کنید تا به عمق فاجعه پی ببرید. وقتی چهار دقیقه بعد دفع توپ پرسپولیسیها با جاگیری اشتباه مدافعان استقلال و به ویژه عارف غلامی باعث تکبهتک شدن عبدی با حسینی از وسط زمین! و خطای مسلم غلامی همراه شد، کادر فنی استقلال باید چارهای میاندیشید.
حتی میشد با یک مصدومیت مصلحتی، یکی دو دقیقه جریان بازی را متوقف کرد تا مدافعان استقلال نفسی چاق کنند و با توصیههای کادر فنی به خودشان بیایند اما همین ترفند غیرفنی هم از سوی نیمکت استقلال اجرا نشد تا در عرض چند دقیقه، پرسپولیس چهار فرصت مسلم گلزنی دیگر به دست بیاورد و با خوششانسی استقلال، فقط یکی از آنها تبدیل به گل شود.
در تمام این لحظات هواداران استقلال منتظر واکنشی از سوی نیمکت تیمشان بودند اما معلوم نبود روی آن نیمکت عریض و طویل چه خبر بود که هیچ واکنشی جز تماشای اشتباهات فاحش و تحقیرآمیز مدافعان استقلال دیده نشد. عجیبتر اینکه پرسپولیس بعد از زدن گل دوم باز هم با همان تاکتیک به دنبال رسیدن به گلهای بعدی بود و چند موقعیت دیگر هم ایجاد کرد اما واکنش نیمکت استقلال، چیزی شبیه چالش مانکن بود.
*** از شجاعیان در دو دقیقه انتظار معجزه داشتید؟
یکی دیگر از اقدامات غیرقابل هضم کادر فنی استقلال در دربی، به میدان فرستادن داریوش شجاعیان در دقیقه ۸۸ بود. این در حالی بود که استقلال در دقیقه ۶۶ گل دوم را خورده بود و از همان دقایق برای فرار از شکست نیاز به بازیکنی تکنیکی و خلاق داشت که با دید خوب خود و پاسهای دقیقش بتواند سه مهاجم خطرناک این تیم را تغذیه کند اما محمود فکری ترجیح داد شجاعیان را در دقیقه ۸۸ به زمین بفرستد. این تعویض دیرهنگام کمک خاصی به استقلال نکرد و ممکن است در آینده حتی روی خود شجاعیان هم تاثیر منفی بگذارد.
*** جواب ندهید اما ببینید و بپذیرید!
سابقه نشان داده که محمود فکری و دستیارانش کوچکترین انتقادی را تحمل نمیکنند. آنها در مواجهه با انتقادات، یا منتقدان را متهم به دشمنی و باجخواهی و خط گرفتن میکنند یا با فرافکنی، مسائلی مثل اشتباهات داوری و برنامهریزی بازیهای لیگ برتر را بولد میکنند اما پیشنهاد ما به فکری و دستیارانش این است که اگر هم به سوالات و انتقادات پاسخ نمیدهند، حداقل واقعیت را ببینند و قبول کنند. این تنها راه پیشرفت استقلال است و هر راهکار دیگری، مثل برچسب زدن به منتقدان و فرافکنی، در نهایت به ضرر استقلال و خود محمود فکری خواهد بود.