چطور عدی صدام کابوس عراقیها شد؟
روزنامه هفت صبح، مهسا مژدهی | اخیرا یک یوتیوبر آمریکایی در فضای مجازی راه افتاد تا ماشین «فراری f 40 » پسر صدامحسین را در عراق پیدا کند. به گفته «راتاروزا» هزاران تصویر از خودروهای فراری مشابه برای او فرستاده شد تا بالاخره ماشین پسر صدام در اربیل عراق پیدا شد.
او بعد از فرار پدرش و اشغال عراق هرگز فرصت خروج را پیدا نکرد و حدس یوتیوبر بر اینکه این خودرو قرمز رنگ فراری هنوز در عراق باشد، درست از آب در آمد. البته این ماشین خاک گرفته نسبتا قدیمی پس از کشته شدن صاحبش در سال ۲۰۰۲ سفری هم به بریتانیا برای تعمیر داشته اما عاقبت به شمال عراق برگشته است.
* یک: این تنها خودرو لوکس«عدی» نبود. او به داشتن ماشینهای گرانقیمت و لوکس و عتیقه مشهور بود و بعد از سقوط صدام این اتومبیلها تا مدتها مورد بحث قرار میگرفت. احتمالا عراقیها هنوز هم از دست عدی به خاطر داشتن چنین کلکسیونی، آن هم در شرایطی که عراق بدترین و سختترین سالهایش را به علت تحریمهای غربی میگذراند، عصبانی باشند. به بهانه پیدا شدن ماشین عدی صدام، پردههایی از زندگی هولناک او را با هم مرور کنیم.
* دو: قتل سرآشپز محبوب صدام: یکی از مشهورترین داستانها در مورد این پسر خوش چهره صدام، ماجرای قتلی است که باعث شد حتی پدرش دستور اعدام عدی را صادر کند. عدی که رابطه نزدیکی با مادرش و عموی مغضوبش «عدنان خیرالله» داشت، بعد از ازدواج مجدد صدام با «سمیره شهبندر»، کینه «کامل حنا» آشپز شخصی و دوست صمیمی و مورد اعتماد صدام را که باعث آشنایی و ازدواج صدام و سمیره بود به دل گرفت.
* سه: کینه او سرانجام به یکی از عجیبترین اتفاقات در تاریخ جهان عرب تبدیل میشود. روزی که حسنی مبارک به بغداد رفته بود و همسرش مهمان «ساجده» همسر اول و مادر عدی بود، کامل حنا به رسم معمول برخی از مناطق عراق دست به شلیک تیر هوایی زد و به اعتراض عدی به این کار اعتنایی نکرد.
کینه شخصی و عصبانیت پسر بزرگ صدام از کامل حنا، باعث شد که عدی با چوب بیسبال یا به روایتی چاقو به جان آشپز محبوب پدرش بیفتد و جلوی چشم هیات دیپلماتیک مصری و خانواده حسنی مبارک، کامل حنا را بکشد و بعد وانمود کند که خودش را هم با بلعیدن تعدادی قرص کشته است.
این قتل چنان خشم صدام را برانگیخت که خودش را به بیمارستان رساند تا عدی را با دستان خودش بکشد اما او از این کار منصرف شد و بلافاصله دستور اعدام «عدی» را صادر کرد. ساجده که قدرت و نفوذی بر همسرش نداشت، بیخبر راهی اردن شد و ملکحسین پادشاه این کشور را وادار کرد که میان پدر و پسر پا در میانی کند.
* چهار: بیرحمی مثالزدنی در قبال یک بدل: بعد از مرگ عدی، دیگر برای همه مشخص شد که او یک بدل داشته است که سالها از او استفاده کرده و نسبت به این ستوان ارتش عراق خشونت ورزیده است. لطیف یحیی بعدها ماجراهای بسیاری از بیرحمی عدی را نقل کرده است. او داستانهای زیادی در مورد تجاوز عدی به تازه عروسان عراقی نقل کرده که در یک مورد آنها که عروس کم سن و سال خودش را از بالای بلندی پرتاب کرده است اما ماجرای فرار لطیف یحیی هم شنیدنی است.
در ماههای آخری که یحیی بدل عدی بود، به دلیل روابط شخصی، پسر صدام کینه بدلش را به دل میگیرد. یحیی میگوید یک روز که عدی او را به کاخش دعوت کرده، بدلاش را تا حد مرگ کتک زده و شکنجه میکند اما کار در آخر به زد و خوردی مسلحانه میکشد که باعث زخمی شدن عدی میشود. سر آخر لطیف یحیی از عراق فرار میکند اما عدی خانواده او را به گروگان گرفته و پدرش را به قتل میرساند.
لطیف یحیی میگوید در طول سالهای همکاری با دستگاه صدام، هر وقت او مخالفتی میکرده، تهدید میشده که خانوادهاش مورد تجاوز و قتل قرار خواهند گرفت. روی بدن لطیف یحیی هنوز جای زخمهایی وجود دارد که نشان میدهد او در عراق بارها به خاطر فشارهای عدی دست به خودکشی زده است.
* پنج: برخورد عجیب با ورزشکاران: عدی مدتی رئیس کمیته المپیک عراق بود و به دلیل علاقهاش به ورزش تقریبا تا آخرین سالهای زندگیاش، در امور ورزشی عراقیها دخالت میکرد. اما فوتبالیستهای عراقی دو خاطره ویژه از عدی دارند.
کاپیتان سابق تیم ملی عراق میگوید عدی صدام در دهه ۹۰ میلادی، بعد از باخت عراق از کویت در فوتبال، شخصا فوتبالیستها را مورد ضرب و شتم و شلاق زدن و شکنجه قرار داده است. در سال ۱۹۹۸ هم در یک بازی با کره که به باخت ۳ بر صفر میانجامد، عدی فوتبالیستها را به یک طویله میبرد و روزها آنها را در کنار گاوها نگه میدارد.