کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۷۹۷۷۱
تاریخ خبر:

چرا یاغی سریال مهمی است؟ یادگاری‌های این سریال چیست؟

چرا یاغی سریال مهمی است؟ یادگاری‌های این سریال چیست؟

روزنامه هفت صبح،‌ گروه تلویزیون | پنجشنبه با پخش قسمت بیستم، پرونده سریال «یاغی» بسته شد. این سریال داستان جوانی به نام «جاوید» را روایت می‌کرد که از تاریک‌ترین نقطه به‌پا خاست و بر بلندترین قله افتخار کشتی ایستاد. در گزارش امروز، ضمن تحلیل اتفاقات قسمت آخر و شیوه پایان‌بندی سریال، نگاهی داریم به برخی نکات «یاغی». این اثر‌، گام بلند محمد کارت در کارگردانی است و نشان داد او می‌تواند قصه‌اش را طوری روایت کند که مخاطب هم به تماشای آن بنشیند و هم در مباحث فرامتن مشارکت داشته باشد.

مورد اول| امید بدون ‌شعار
سریال «یاغی» در طول پخش، فراز و نشیب زیاد داشت. مخاطبان از خود می‌پرسیدند حالا که جاوید در دام بهمن و طلا افتاده است، آیا گرفتار منجلابی دیگر شده؟ او و دوستانش چطور از دام رها می‌شوند؟ جاوید و دیگر دوستان ملی‌پوشش اما تصمیم گرفتند واقعیت را بیان کنند و نقشه بهمن که می‌خواست از آنها برای حمل مواد مخدر سوء‌استفاده کند را لو بدهند.

همین کار را هم کردند و رستگار شدند. سریال، ویژگی‌های مثبت مفهومی زیادی دارد اما همه آن در سکانس پایانی تجلی یافت. جاوید با سر و صورت زخمی، روی دوش بچه محل‌ها قرار می‌گیرد‌؛ همان‌ها که جاوید را پسری بی‌هویت می‌دانستند و از قدرت کشتی او برای نفع شخصی خود در شرط‌بندی‌ها بهره می‌بردند. محمد کارت به همراه همکاران فیلمنامه‌نویس خود (پدرام پورامیری و حسین دوماری) می‌توانست سریال را جور دیگری تمام کند.

آنها اما می‌دانستند «امید» حلقه مفقوده این روزها است. پس جاوید را قهرمانی تصویر کردند که هیچ مانعی او را از حرکت باز نداشت و در نهایت با کسب طلای جهانی میان مردم محله‌اش بازمی‌گردد. حسی که در سکانس پایانی موج می‌زد، آنقدر دلنشین و طبیعی است که مخاطب با دل و جان می‌پذیرد. آفرین به محمد کارت و همکارانش که توانستند یک مفهوم را از شعارزدگی رها کنند و به باور مخاطب بنشانند.

مورد دوم| معجزه عشق
موضوع ثابت غالب سریال‌های تلویزیونی و خانگی، عشق است. همان اکسیری که در داستان‌های کهن و روایت‌های شفاهی ایرانی‌ها، عامل حرکت است. سریال یاغی از موضوع استفاده‌ای بهینه کرد و به‌طور مصداقی و باورپذیر نشان داد اگر عشق باشد، معجزه رقم می‌خورد. جاوید با عشق و امید خود را از تاریک‌ترین نقطه زندگی نجات داد و در روشن‌ترین نقطه ایستاد. چه لحظه زیبایی بود جایی که «ابرا» ‌الیکا ناصری‌ با اشک و لبخند جاوید را تشویق می‌کرد تا او حریفان را روی تشک کشتی شکست دهد.

مورد سوم| جمع قدرتمند
علاوه بر قصه، شخصیت‌پردازی و بازی‌ها ابزار مهم موفقیت «یاغی» بودند. علی شادمان در نقش «جاوید» کاری کرد که خاص و عام برایش دست زدند. پارسا پیروزفر درکی درست از «بهمن» داشت؛ چه زمانی که در قامت مرد مهربان ظاهر شد و چه وقتی در چرخشی غافلگیرکننده روی خبیث شخصیت خود را عیان کرد.

اوج این اتفاق در سکانس پایانی و برخورد قهری با جاوید رقم خورد . «طلا» با بازی طناز طباطبایی هم چنین وضعیتی داشت؛ زنی مهربان که به یکباره تبدیل به آدمی انتقامجو و درنده‌خو می‌شود. فرهاد اصلانی نقش «اکبر مجلل» را طوری بازی کرد که مخاطب به‌راحتی پی به قدرت و ابهت او می‌برد. از شخصیت روان‌پریش «رحمان» ‌مهدی حسینی‌نیا‌ نگذریم که تجربه‌ای متفاوت در کارنامه این بازیگر است.

امیر جعفری به‌خوبی شخصیت فرصت‌طلب «اسی قلک» را مقابل دوربین به نمایش گذاشت و عباس جمشیدی‌فر در نقش جدی و متفاوت «علی گرگین» مخاطب را شگفت‌زده کرد. نیکی کریمی در نقش «شیما» دیگر برگ برنده سریال یاغی است؛ زنی روان‌پریش با گریمی خاص که در کارنامه این بازیگر یگانه و منحصر به‌فرد است.

مورد چهارم| نکات فرامتن
محمد کارت با ساخت یاغی نشان داد هم شخصیت‌های جنوب شهری را خوب می‌شناسد و هم با شخصیت‌های متجدد (و البته نو کیسه) آشنایی دارد. او که با مستندهای خود و نیز فیلم «شنای پروانه» پیش مخاطب شهرت دارد، حالا یکی از امیدهای سینمای ما است. درباره یاغی بیشتر می‌توان نوشت که بخش‌هایی از آن را پیش‌تر برشمردیم. حیف است یادآوری نکنیم که این سریال اهمیت اقتباس را بار دیگر یادآور شد و به فروش رمان «سالتو» کمک شایانی کرد. از یاد نبریم گفته‌های هیات کشتی استان تهران که بعد از پخش این سریال‌، ثبت‌نام در کلاس‌های کشتی افزایش داشته ‌است.

تازه‌ترین تحولاتکاربران ویژه - فرهنگیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۴۷۹۷۷۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر