چرا دوبی همیشه امن باقی میماند؟
روزنامه هفت صبح، پوریا عطاریان | «تقریبا هیچ جرمی در دوبی روی نمیدهد. یکی از امنترین نقاط جهان برای زندگی»؛ این توصیف میشا گلنی درباره میزان امنیت بزرگترین شهر امارات متحده عربی است که بزرگترین بندر خاورمیانه را در خود جای داده است. اما این میزان از امنیت زمانی جالب توجه بهنظر میرسد که بدانیم دوبی در یکی از پرآشوبترین مناطق جهان یعنی خاورمیانه و شمال آفریقا واقع شده و دولت امارات متحده عربی هم در مناقشات منطقه از یمن گرفته تا لیبی چندان بیطرف نیست. قاعدتا بخشی از این امنیت را باید به تلاش نیروهای امنیتی دوبی نسبت داد اما ظاهرا دلایل پنهان و البته جذاب دیگری هم برای امنیت مثالزدنی دوبی وجود دارد.
میشا گلنی در کتاب «مکمافیا: سفری درون جهان تبهکاری» شرح میدهد که اتفاقا حضور و فعالیتهای اقتصادی و بهخصوص مالی گروههای تبهکاری در دوبی به حفظ امنیت این شهر کمک کرده است. نخست اینکه آشوب در منطقه لزوما به زیان دوبی نیست. آقای گلنی مینویسد: «دوبی از وقایعی مانند حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان آموخته که مشکلات همیشه نیمه پری هم دارند.»
هنگامیکه بخشی از منطقه دچار ناامنی میشود، «تجار نگران از بیثباتی در کشورهایشان، کسبوکارشان را به دوبی میآورند و درنتیجه اقتصاد این شهر را رونق میبخشند. از آنجا که در دوبی خبری از مالیات بر درآمد و فروش نیست، دوبی به مکانی امن برای ذخیرهکردن پول تبدیل شده است. درنتیجه هر زمان که بحرانی در منطقه آغاز میشود، دوبی رونق میگیرد.» (البته توجه کنید که قوانین مالیاتی دوبی از زمان انتشار کتاب مکمافیا در سال ۲۰۰۸ تاکنون دچار تغییر شدهاند).
میشا گلنی همچنین دوبی را «مرکز صنعت پولشویی جهانی» مینامد، جایی که «پولهای دو سیستم اقتصادی قانونی(سفید) و زیرزمینی(سیاه) در اقتصاد جهان به یکدیگر میرسند» و همزیستی میان این دو سیستم شکل میگیرد. او از دوبی به عنوان «ماشین لباسشویی جهان» یاد میکند و مینویسد: «دوبی آنقدر برای تروریستها، ابرثروتمندان، آمریکا، دیکتاتورها، الیگارشهای روسی، سلبریتیها، اروپا و گروههای تبهکاری مفید است که اگر چنین جایی وجود نداشت هم طبقات سرآمد جهانی، آن را اختراع میکردند.»
در کتاب مکمافیا شرح داده شده که شما اگر بتوانید با پولی که از طریق فعالیتهای سیاه بهدست آوردهاید، در دوبی خانه بخرید(که کار چندان سختی نیست) درواقع موفق شدهاید که پول سیاه خود را به پول سفید تبدیل کنید و بعد از آن انتقال پول به سیستم بانکی جهانی کار چندان سختی نخواهد بود.
برای مثال بارها شنیدهایم که بیشتر تروریستهایی که در یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ به برجهای تجارت جهانی در آمریکا حمله کردند، ملیت عربستانی داشتند اما منابع مالی عملیات چگونه بهدست این افراد میرسید؟ آقای گلنی مینویسد که «یازده هواپیماربا از میان شانزده هواپیماربا پول خود را از طریق حواله مالی از دوبی دریافت میکردند.»
اما حضور این تبهکاران اقتصادی در دوبی چگونه به امنیت این شهر انجامیده است؟ آنطور که آقای گلنی شرح میدهد، گروههای تبهکاری و تروریستی مانند القاعده هم بالاخره نیازمند خدمات مالی و بانکی و همچنین مکانی برای استراحت و تفریح هستند و دوبی بهطور همزمان چنین امکاناتی را برای آنها فراهم آورده است. بهنظر میرسد که در توافقی نانوشته، گروههای تبهکاری که بهطور مستمر فعالیتهای پولشویی و نقل و انتقالات مالی خود را از طریق دوبی انجام میدهند، انگیزهای ندارند که به امنیت این شهر لطمهای وارد کنند. بهخصوص که دوبی خیلی راحت میتواند اتباع دیگر کشورها را از این شهر اخراج کند. اتفاقی که پیشتر برای برخی از گروههای تبهکاری هندی در دوبی روی داده است.
البته کتاب مکمافیا تنها به دوبی نمیپردازد. شاید سریال ساخته شده براساس این کتاب را دیده باشید. کتاب برخلاف سریال غیرداستانی است و گزارشی است تحقیقی از فعالیتهای تبهکاران اقتصادی از شرق آسیا گرفته تا شرق اروپا؛ اینکه چگونه گروههای مافیایی نه تنها از سیاستهای اقتصادی نفع میبرند بلکه حتی در شکلگیری آنها هم نقش دارند.
و اینکه گروههای مافیایی حتی زمانی که کشورهایشان با یکدیگر مشغول جنگ هستند، چگونه به همکاری با یکدیگر ادامه میدهند. آقای گلنی در کتاب مکمافیا شرح میدهد که موج جهانیسازی طی چنددهه اخیر چگونه به شکلگیری شبکهای جهانی و درهمتنیده از گروههای تبهکاری انجامیده که از دوبی بهعنوان مرکز مبادلات مالی خود بهره میبرند.