چرا بازاریابهای شبکهای خوشحال نیستند؟
روزنامه هفت صبح | اگر قرار بود همه ما به همین راحتی که بازاریابهای شرکتهای هرمی میگویند پولدار شویم، دنیا گلستان میشد. نه؟ قطعا یک جای کار میلنگد و این شرکتها قرار نیست همهچیز را به ما بگویند. تعداد کسانی که راضی میشوند پولشان را صرف خرید محصولات فروخته شده توسط بازاریابهای شبکهای کنند محدود است.
برای همین با گذشت زمان احتمال پیدا کردن افراد جدید که حاضر باشند از شما خرید کنند، به طرز چشمگیری کاهش پیدا میکند. قطعا در این مدت شما دست به دامن دوست و آشنا و فامیلهای دور شدهاید و شاید به همسایهها هم چیزی فروخته باشید. برای همین بیشتر کسانی که وارد شبکههای بازاریابی شبکهای میشوند، ممکن است هیچموقع نتوانند به اندازه سرمایه اولیه خود، فروش داشته باشند.
*** مدت زمان طولانی برگشت سرمایه
یک شرکت بازاریابی شبکهای که در حوزه صنایعدستی فعالیت میکند، سیستم دوتایی یا همان باینری را ملاک فعالیت قرار میدهد. در این سیستم شما تنها میتوانید دو زیرشاخه داشته باشید. هر زیرشاخه نهایتا میتواند سه میلیون و ۳۰۰هزار تومان خرید کند. در حالی که برای دریافت سود از فروش محصولات صنایع دستی، زیرشاخههای شما باید دستکم ۱۱میلیون و ۱۰۰هزار تومان خرید کنند.
با این حساب شما با دعوت دو نفر نمیتوانید حتی به حداقل سود ممکن برسید. برای چنین کاری لازم است خودتان زیرشاخهها را فعال کرده و برایشان مشتری جور کنید. با جذب ۱۰مشتری، شما اولین سود را از بازاریابی شبکهای دریافت خواهید کرد. مبلغ، معادل هشت درصد قیمت فروش یعنی ۸۸۰هزار تومان از ۱۱میلیون و ۱۰۰هزار تومان خواهد بود.
یعنی شما هنوز به اندازه سرمایه اولیهای که وارد بازاریابی شبکهای کردهاید، سود نبردهاید. برای این کار باید ۱۰نفر دیگر را هم با استارتاپ موردنظر آشنا کنید تا با پیوستن به زیرشاخههای شما، در مجموع ۱۱میلیون و ۱۰۰هزار صنایع دستی بخرند و شما دومین مرحله از پورسانت فروش را دریافت کنید. بعد از جذب ۲۰نفر، شرکت به شما یک میلیون و ۷۶۰هزار تومان سود پرداخت خواهد کرد.
بیایید با فرض اینکه در هفته بتوانید یک نفر را مجاب کنید تا از محصولات صنایع دستی خرید کند و به بازاریابی شبکهای بپیوندد، محاسبه کنیم که چقدر طول خواهد کشید تا سرمایه اولیه شما بهتان برگردد. محاسبه کردیم که تنها در صورتی شما میتوانید به اندازه سرمایه اولیه سود کنید، که ۲۰نفر را وارد شبکه بازاریابی کرده باشید. ۲۰هفته، معادل چهار ماه بعد شما به اصل پولی که در بازاریابی شبکهای گذاشتهاید، خواهید رسید.
*** اغراق در میزان درآمد کسب شده
بازاریابها در تبلیغاتشان از درآمد هفتهای دو میلیون تومان میگویند. برای اینکه چنین اتفاقی بیافتد، شما و زیرشاخههایتان باید هر هفته ۲۰نفر را به بازاریابی شبکهای دعوت کنید. اگر فرض کنیم هر کس در یک هفته میتواند یک نفر را به شبکه اضافه کند، در بین زیرشاخههایتان باید ۲۰نفر بازاریاب حرفهای و فعال داشته باشید تا بتوانید به درآمد وعده داده شده برسید. شما در اطرافیانتان چند نفر را میشناسید که بازاریاب باشند و با روابط عمومی قویشان بتوانند سودهای نجومی برایتان رقم بزنند؟ بعید است تعداد آنها بیشتر از انگشتان یک دست باشد.
*** مسئله ارزش واقعی چیزی که میخرید
استارتاپهایی که اخیرا فعالیتهایی مشابه شرکتهای هرمی آغاز کردهاند، عموما در حوزه فروش یک محصول فعالیت میکنند. گاهی محصول مورد نظرشان، اقلام مصرفی خانواده مثل روغن و برنج است، گاهی هم مثلا این روزها سراغ محصولات صنایع دستی میروند. سردستهشان، یعنی گلدکوئست که سالها پیش بساط فعالیت آن در ایران جمع شد، مدال به ظاهر طلا میفروخت.
یک بررسی ساده نشان میدهد بهایی که برای خرید محصولات از بازاریابهای شبکهای میپردازید، خیلی بیشتر از ارزش واقعی محصولات آنهاست. پرداخت سودهای چند ۱۰درصدی به شاخههای بالاتر در ازای فروش هر محصول، خودش یکی از مواردی است که نشان میدهد ارزش واقعی این محصولات، خیلی کمتر از چیزی است که آنها ادعا میکنند.