چالش همیشگی دولتها در ایران با نهادهای سنت و امنیت
روزنامه هفت صبح، ساعد برقی| دولت رئیسی مثل همه دولتهای دیگر تلاش برای توسعه اقتصادی و اجتماعی را سرلوحه کار خود دارد. این فلسفه موجودیت دولت در کشوری مثل ایران است که هنوز ظرفیتهای پنهان فراوانی برای پیشرفت در افق دید خود دارد. میتوانید بگویید مفهوم پیشرفت مفهومی غربی است و با قاموس حکومت جمهوری اسلامی فرق دارد که خب اینگونه نیست و هدفهای مشابهی در تمام کشورهای دنیا مشترک هستند.
دولت رئیسی برای حرکت به سمت توسعه دو فاکتور بسیار مهم و چالشبرانگیز را در بیخ گوش خود دارد. فاکتور سنت و فاکتور امنیت. در واقع این دولت مثل هر دولت دیگری در جمهوری اسلامی باید برنامههای خود را در موازات با این دو عامل پیش ببرد. هم دولت روحانی و هم دولت احمدینژاد هرکدام بهنوعی در برابر خواستههای آن دو عامل نیرومند و نهادهای مربوط به آنها مقاومت میکردند. آخرین نمونه آن مسئله فیلترینگ و تلگرام و اینجور چیزهادر دولت روحانی بود.
نمیخواهم این معادله پر از سوءتفاهم را اینجا شکل بدهم که مقاومت در برابر خواستههای نهادهای سنت و امنیت یعنی حرکت به سود مردم. نه! ممکن است برعکس باشد. ممکن است پای منافع اقتصادی وسط باشد و کلی دلیل دیگر. من فقط میخواهم شرح ماجرا را بگویم. اما در دولت رئیسی نهادهای امنیتی و سنتی، احساس نزدیکی بیشتری دارند و انتظاراتشان هم از دولت رئیسی افزونتر است. و خب چالشها اینگونه شکل گرفتهاند.
بهعنوان مثال به دو چالش مهم یک ماه گذشته بپردازیم. اولی ورود تماشاگران خانم برای بازی ایران و عراق که با فشار و مقاومت نهادهای عالیرتبه سنتی که از قرار چیزی نمانده بود که به یک پرونده پردردسر در فیفا برای ما بدل شود و دست آخر با دستور قاطع یک مقام متنفذ دولتی، ماجرا چند ساعت مانده به شروع مسابقه حل میشود. یا در ماجرای طرح صیانت که به شکل غریبی هم نهادهای سنتی و هم نهادهای امنیتی خواهان اجرای آن هستند درحالیکه به شکل واضح و آشکاری اجرای این طرح به افزایش نارضایتی عامه بدل خواهد شد و مانعی بر توسعه کسب و کارهای اقتصادی.
آنهم در حالیکه رئیسی علنا در قبل از انتخابات وعده توسعه و زیرساختهای لازم برای سرعت بیشتر اینترنت را ارائه کرده بود و هیچ شرط و شروطی برای برخی اپلیکیشنهای پرمخاطب نگذاشته بود و طبیعتا آن وعدهها که در جهت جلب رضایت عامه مردم بود با این محدودیت که حامل دیدگاههای توامان نهادهای سنتی و امنیتی است منافات دارد (در حال شرح ماجرا هستیم و این فرضیه که ایجاد طرح صیانت در انتهای خود به رضایت عموم مردم میانجامد را کاملا رد نکردهایم هرچند بعید میدانیم).
باز هم هست. بر سر ماجرای حرفهای خانم نویسنده فیلمنامه، نهادهای سنتی با تمام قوا به انتقاد از دولت پرداختهاند و بالاخره پس از ۷۲ ساعت بهتزدگی روزنامه ایران به خودش اجازه داد تا بالاخره پاسخ این موج انتقادات بسیار شدید را بدهد. این داستان ادامه خواهد داشت. دولت رئیسی بخشی از انرژی خود را باید برای پاسخگویی به این الزامات سنتی و امنیتی خرج کند که در برخی موارد بهنفع حرکت کشور است و در برخی موارد هم حاصل سختگیریها و محکمکاریها و گاه فزونخواهیهای آن نهادهاست.