پیشنهاد تماشای تئاتر| درباره نمایش قصه ظهر جمعه
روزنامه هفت صبح، سمانه استاد | «قصه ظهر جمعه» نمایشنامهای از محمد مساوات است که برای اولینبار توسط نویسنده به روی صحنه رفت. پس از آن نسیم ادبی متن را اجرا برد و حال راحله شمسآبادی بهتازگی اجراهای خود از این متن را در تماشاخانه سپند به اتمام رسانده است.
داستان نمایش در دهه شصت میگذرد و روایت خانوادهای را تعریف میکنند که مادر خانواده فوت کرده، پدر بیمار و تقریبا بیهوش است، یکی از پسرها به جنگ رفته و بازنگشته و چهار خواهر و برادر دیگر میزبان مراسم عقدکنان دختر کوچک خانواده (آزاده) هستند. در خانه همسایه مراسم برپاست، اما اتفاقات در خانه پدری و در حضور پدر نیمهبیهوش خانواده میافتد.
دهه شصت کلیشه بسیاری از فیلمهای پرفروش این چند سال اخیر بوده. روایت طنزآمیزی از اتفاقات عجیب آن دوران، محدودیتهای سرسامآور، پوشش و آداب رفتوآمد آن زمان باعث شده مخاطب امروز جذب این دهه شده و در قالب طنز به تماشای این فیلمهای پرفروش بنشیند. در این نمایش اما با وجود حفظ کردن فضای دهه شصت، کارگردان سعی نکرده کلیشهسازی کند، هر چند بهراحتی میتوانست این کار را انجام دهد.
او دکوری مینیمال با بازیهای رئال را برای صحنهاش برگزیده است. در دکور او نمیتوان المانهای همیشگی دهه شصت ازجمله چراغ علاءالدین، تلویزیون سیاهوسفید چهارده اینچی، بخاری نفتی و… را دید. صحنهای که شمسآبادی برای نمایشش برگزیده صحنهای ساده با فرشی تکهتکه شده و بههم وصل شده، تختی که پدر رویش خوابیده، فضایی بهعنوان بالکن خانه، پنجرههایی که با حصیر پوشانده شده و همینطور جدا کردن فضایی بهعنوان دستشویی است.
هر چقدر کارگردان در صحنهپردازی نمایش مینیمال و بهدور از زمان و دهه حرکت کرده است، در طراحی لباس برعکس عمل کرده. لباسها بهخوبی یادآور دهه شصت است، بهخصوص لباس زنان. ترکیب بلوز و دامنهایی با رنگ شاد، اپل سر شانه و موهایی پف کرده و بسته شده بهخوبی مخاطبی که آن دوران را به یاد دارد، به آن زمان میبرد.
اما برگ برنده راحله شمسآبادی در اجرا بردن نمایشنامه «قصه ظهر جمعه» بیشک بازی خوب بازیگران است. بازیگران این نمایش بسیار خوب و حرفهای بازی میکنند و فضای دهه شصت، آداب مردم آن زمان و روابط آن دوره را بهخوبی به تصویر میکشند. در این میان بازیگران نقش اعظم را میتوان یک سر و گردن بالاتر از دیگر بازیگران دانست.
او با لهجه اصفهانیاش که عروس خانوادهای تهرانی شده، با غر زدنهای مدام به شوهرش برای گرفتن نفت و کوپن، با تر و خشک کردن پدرشوهر، خواهر بودن برای خواهرشوهرها و نگرانی از اینکه مادرش بفهمد شوهرش طلاهای او را فروخته، خود نمونه یک زن خانهدار دهه شصتی است.
داستان نمایش روایتی از خودخواهی پسر بزرگ خانواده به همراه دامادشان است که باعث میشود دختر کوچک خانواده را بهزور به عقد مردی درآورند که دوستش ندارد، در حالیکه او دلبسته مردی است که قبلا شیرینیخوردهاش بوده و حالا بهواسطه مکر برادر و شوهرخواهرش او را از دست داده است. روایت بهاندازه کافی تلخ است اما با بازیهای خوب بازیگران و طنز ظریفی که در کار نهفته است و البته با فضاسازی درست کارگردان کمی تلطیف شده و مخاطب بیشک سالن را با احساس رضایت از دیدن این نمایش ترک کرده است.
نویسنده: سیدمحمد مساوات
کارگردان: راحله شمسآبادی
بازیگران: هادی عامل/ عرفان جوادی/ حمید ایزدپناه/ مریم علینیا/ رز مریمکاظمی/ معصومه احمدزاده/ مهسا محمدکاظم/ مجتبی بتوندی/ بهاره خالقی/ حمیدرضا عرفانیان
مکان اجرا: تماشاخانه سپند