پنج نکته از توافق امارات و بحرین با اسرائیل
روزنامه هفت صبح، مهسا مژدهی | یک: سهشنبهشب به وقت تهران، ترامپ و نتانیاهو بر سر میز امضای توافق با مقامات بحرین و امارات نشستند. سندی که امارات آن را امضا کرد، بعد از آنکه پارلمان اسرائیل آن را تأیید کند، تبدیل به سندی بینالمللی خواهد شد. اما برخلاف تبلیغهای آمریکاییها، در مورد بحرین اوضاع متفاوت است. آن چیزی که بحرین امضا کرده تنها یک سند صلح است که ارزشی بیش از یک بیانیه ندارد.
* دو: امارات و بحرین شرایط متفاوتی با یکدیگر دارند. در امارات مخالفت با حکام این کشور در کمترین حد خود است. حتی برخی کارشناسان میگویند مردم این کشور اصلا در خط اعتراض به رهبرانشان نیستند و رفاه نسبی باعث شده که از خاندان آلثانی و تصمیماتشان حمایت کنند. درعینحال یکدستی جمعیت هم به این آرامش در امارات کمک کرده است. برای همین وقتی مقامات این کشور دست به گرفتن تصمیمی میزنند، نگران واکنشهای داخلی نیستند. حتی اگر این تصمیم علیه جهان عرب و جهان اسلام باشد. در مورد بحرین اما فضا متفاوت است. در بحرین اعتراضات همیشه وجود داشته است. بافت جامعه یکدست نیست و مخالفان دولت دست بالا را دارند. به همین دلیل گرفتن چنین تصمیمی برای مقامات این کشور تبعات بیشتری دارد.
* سه: ترامپ و نتانیاهو قصد دارند تا یک شوی تبلیغاتی راه بیندازند. نتانیاهو در حالی به واشنگتن سفر کرد که عدهای در نزدیکی فرودگاه از او میخواستند که به سفری بدون بازگشت برود و برنگردد. او در داخل سرزمینهای اشغالی به فساد متهم شده و بهخاطر عدم کنترل کرونا و بلندپروازیهای بیمورد، منفور است. در چنین شرایطی نتانیاهو نشان داده که حاضر است دست به هر تصمیمی بزند که او را از مرکز توجه معترضان و دادگاهها خارج کرده و تبدیل به قهرمان کند. صلح با دو کشور عربی کوچک با چنین هدفی شکل گرفت.
از سوی ترامپ هم او پس از شکستهای متوالی در سیاست خارجی خود نیاز به یک برد داشته است. اتفاقی که روز سهشنبه افتاد میتواند بخشی از طرفداران اسرائیل را در آمریکا خوشحال کند و از ترامپ چهره محبوبی برای آنها بسازد. اما درعینحال ناظران میگویند گروهی که از توافق خوشحالند، پیش از این هم به ترامپ رای دادهاند و در عمل رائی به سبد او ریخته نمیشود. اما او حالا یک بهانه دارد تا در مناظرههای آینده با آن شوی تبلیغاتی برپا کند.
* چهار: تاکنون امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، اتفاقات اخیر را اقدامی شجاعانه قلمداد کرده و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین آن را خیانت به آرمانهای عربی و دینی دانسته است. قطر میگوید به توافق سال ۲۰۰۲ با اعراب پایبند است و عربستان هم پیش از این موضع مشابهی اتخاذ کرده. ترکیه و ایران میگویند این دو کشور به مسلمانان پشت کردهاند. به نظر میرسد در سرتاسر جهان عرب و اسلام هرچند برخی به این توافق روی خوش نشان دادند و حتی در صف قرار گرفتهاند تا به قافله بپیوندند.
اما موافقت تماموکمالی دیده نشده است. یکی از دلایل این واکنشها در این است که توافق سال ۲۰۰۲ که عربستان آن را پیشنهاد کرد و در آن به راهحل دو کشوری و بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ و آوارگان فلسطینی اشاره شده بود، دیگر محلی از اعراب نخواهد داشت. این توافق برای کشورهای عربی به نوعی حیثیتی به حساب آمده است. آنها گفته بودند تا زمانی که اسرائیل به این خواستهها پاسخ ندهد، آن را به رسمیت نخواهند شناخت.
* پنج: اردن و مصر پیش از سال ۲۰۰۰ اسرائیل را به رسمیت شناخته و روابط دیپلماتیک برقرار کردند. اما در هر دو مورد روابط هیچگاه گرم نشد و تنها دستاورد ایجاد سفارتخانهها بود. مردم دو کشور موضوع را نپذیرفتند و حتی درگیریهای سیاسی زیادی ایجاد شد که هنوز هم ادامه دارد. افکار عمومی جهان عرب از آن زمان تاکنون در مورد مسئله فلسطین تغییر زیادی نکرده است. برای همین به نظر میرسد که با همه این توافقات شکلگرفته و تبلیغاتی که ایجاد شده، در عمل اتفاق چندان بزرگی در روابط اسرائیل با کشورهای عربی در راه نیست.
امارات و بحرین در تصمیمگیریهای منطقهای تابعی از عربستان هستند و عربستان به این سادگیها نمیتواند به آنها در توافق با صهیونیستها بپیوندد. کشورهای تاثیرگذار مسلمان میل زیادی ندارند تا اسرائیل را در خاورمیانه بپذیرند یا حداقل از افکار عمومی مسلمانان ترس دارند. برای همین به نظر میرسد بردی که نتانیاهو حرفش را میزند، چندان صحت نداشته باشد و پس از این خاورمیانه زیرورو نخواهد شد. اما خاطره خنجری که بحرین و امارات از پشت بر دوش فلسطینیها زدند باقی خواهد ماند.