پروندهای برای ستارههایی که سوسو میزنند
روزنامه هفت صبح، وحید سعیدی، احمد رنجبر | انتظارها از فیلم لتیان بالا بود؛ فیلمی که بعد از پذیرفته نشدن در جشنواره فجر هیاهویی رسانهای اطراف آن شکل گرفت. ترکیب بازیگران خبر از یک اتفاق مهم میداد اما با اکران آنلاین فیلم مشخص شد لتیان فیلمی ضعیف است. ضعفهای آن در پرونده امروز هفت صبح مرور شده که در ستون پایین میتوانید آن را بخوانید. محور اصلی گزارش اما بازیهای بد ستارههای سینماست.
ایده از دل لتیان آمده که شاهد بازیهای ضعیفی از امیر جدیدی، پریناز ایزدیار و سارا بهرامی هستیم. درباره جدیدی و بهرامی به تفصیل نوشتهایم؛ درباره ایزدیار همین قدر اشاره کافی است که نتوانسته از پس نمایش استیصال یک زن بربیاید. موقعیتی که کاراکتر در آن گیر کرده اگرچه کلیشهای است اما از بازیگری با توانایی ایزدیار توقع میرود، آن را باورپذیر و همراهی برانگیز ارائه دهد…. بخش دیگر گزارش به عملکرد ستارههایی اختصاص دارد که در فیلمهای به ظاهر مهم پایینتر از حد انتظار بازی کردهاند…. ترتیب نام آنها بر اساس سال اکران فیلمهاست.
*** امیر جدیدی/ لتیان
چه موقعیتی داشت که بازی کرد: سال ۹۷ امیر جدیدی پیشنهاد بازی در لتیان را پذیرفت. او از سال ۹۰ تبدیل به بازیگری شده که خاص و عام درباره تواناییاش اتفاق نظر دارند. جدیدی خیلی زود تبدیل به بازیگری محبوب شد و تواناییاش را با فیلمهایی مثل رخ دیوانه، من ، اژدها وارد میشود، قاتل اهلی، عرق سرد، تنگه ابوقریب و … به رخ کشید. او لتیان را در شرایطی پذیرفت که تازه سیمرغ گرفته بود.
چرا نتیجه بد شد: امیر جدیدی در لتیان نقش یک آقازاده به نام طاها را بازی میکند. او عاشق دختری
( پریناز ایزدیار) شده و آرام آرام به گذشته نامزدش شک میکند. طاها از اول فیلم تا آخر یک حالت دارد: عصبی و پرخاشگر! حتی نوع راه رفتن و حرف زدن او ثابت است و دچار تغییرات محسوس نمیشود. امیر جدیدی در لتیان طوری بازی میکند که مخاطب نمیتواند با او همراه شود. بازی جدیدی باعث میشود درون واقعی شخصیت عیان نشود. به همین خاطر است رفتارها و واکنشهای او قابل هضم نیست. این شخصیت دیوانه است؟ شکاک است؟ از خود راضی است؟ چرا خوشحالی، ترس، شک، نگرانی و دیگر حالتهای او یکسان است؟
تاثیر روی کارنامه: لتیان لکه تیره کارنامه امیر جدیدی است. شانس با او یار بود که فیلم از سوی جشنواره فجر پذیرفته نشد وگرنه در ابعاد گسترده شاهد نقدهای منفی درباره بازی او بودیم.
آیا توانست جبران کند: جدیدی بعد از لتیان در فیلم روز صفر سعید ملکان بازی کرد. او در نقش یک مامور امنیتی توانست تحسین منتقدان و مخاطبان را برانگیزد. فیلم بعدی او قهرمان اصغر فرهادی است که اکران این دو میتواند خاطره لتیان را پاک کند.
کارگردان چه شرایطی داشت : علی تیموری لتیان را به عنوان فیلم اول خود کارگردانی کرده. اگر صاحب تجربه بود نه نتیجه فیلم تا این اندازه قابل انتقاد میشد و نه بازی جدیدی.
*** سارا بهرامی / لتیان
چه موقعیتی داشت که بازی کرد: ابتدای دهه نود نام سارا بهرامی بهواسطه بازی در سریال پروانه سر زبانها افتاد. او پیشرفت محسوسی در بازیگری داشت. در جشنواره سی و ششم با دریافت سیمرغ بلورین برای دارکوب توجه همه را به سمت خود جلب کرد. بهرامی در این فیلم مدل تازهای از یک زن معتاد را بازی کرده و توانش را به رخ کشیده است. کمدی پرفروش هزارپا موقعیت بهرامی در سینما را تقویت کرد. حتی بخشی از موقعیت کمدی فیلم حاصل بده بستان او با رضا عطاران است. بهرامی در این فیلم نشان داد توانایی ایجاد موقعیتهایی کمدی را دارد اگر یک کارگردان خوب بالای سرش باشد. او وقتی پذیرفت در لتیان بازی کند یک بازیگر کاملا مطرح بود.
چرا نتیجه بد شد: بخشی از رفتارهای سارا بهرامی در فیلم لتیان را در فیلمهای دیگر او دیدهایم؛ از جمله سرکوب و کرگدن. او در لتیان هم دختری است پر شر و شور. قصه که پیش میرود بخشی از رفتارهای او رازآلود میشود. با این حال گره قصه آنقدر قوی نیست که نظر مخاطب به آن جلب شود. بازیگر هم نتوانسته با بازیاش فوکوس بکشد. بدترین بخش بازی بهرامی جایی است که مشخص میشود نیت او از فراهم کردن سفر چه بوده. مخاطب تفاوت محسوسی در بازی او نسبت به بخشهای عادی داستان نمیبیند. نمیدانیم خانم بهرامی چرا برای نمایش احساسات درونی شخصیتها اینقدر برونریزی اغراق شده دارد؟
تاثیر روی کارنامه: سارا بهرامی بعد از سیمرغی که برای دارکوب گرفت، گویی انگیزهاش را از دست داده. نه انتخابهای او قابل دفاع هستند و نه بازیاش. سریال ساخت ایران و فیلمهای جمشیدیه و سرکوب در این راستا تعریف میشوند.
آیا توانست جبران کند: چپ راست حامد محمدی انتخاب سارا بهرامی بعد از لتیان است. شاید این فیلم فرصت جبران به بهرامی بدهد.
کارگردان چه شرایطی داشت : اشاره شد که لتیان نخستین فیلمی است که علی تیموری کارگردانی کرده.
*** پرویز پرستویی / مطرب
چه موقعیتی داشت که بازی کرد:پرویز پرستویی در سالهای اخیر از دوران اوج فاصله گرفته اما نقش خوب مثل بادیگارد را هم در همین دوران بازی کرده است. او بهرغم فیلمهای ناموفق، بازیگر محبوب و مطرحی است. او مطرب را سال ۹۷ بازی کرد.
چرا نتیجه بد شد:در فیلم مطرب پرستویی نقش مردی به نام ابراهیم خوش لحن را ایفا میکند که در دوران پیش از انقلاب در کافهها خوانندگی میکرده است. پیشتر نوشتیم مطرب یکی از معمولیترین نقشهایی است که پرویز پرستویی پذیرفته. بهوضوح میتوان پی به تلاش او برد اما وقتی این بازیگر مشابه نقش را در حد اعلی بازی کرده است، مطرب جایی برای دفاع ندارد. حالات چشم و لحن بیان و حتی استیصال کاراکتر، کلاژی است از آنچه پرستویی بارها به نمایش گذاشته. نقش ابراهیم خوش صدا و فیلم مطرب جزو مواردی نیست که پرستویی بتواند به آن افتخار کند.
تاثیر روی کارنامه: مطرب تبدیل به پرفروشترین فیلم سینمای ایران شد. از منظر مخاطب عام این فیلم اثری سوء روی کارنامه پرستویی نگذاشته است.
آیا توانست جبران کند:پرویز پرستویی بلافاصله بعد از مطرب به پیشنهاد مصطفی کیایی برای بازی در سریال همگناه پاسخ مثبت داد. این هفته آخرین قسمت سریال توزیع شد که بخشی از محبوبیت آن بهخاطر بازی پرستویی است. با این حال نقدهایی جدی به بازی او در هم گناه وارد است.
کارگردان چه شرایطی داشت : مصطفی کیایی جزو کارگردانهای خوب سالهای اخیر است. هر چه ساخته بهرغم ضعفها مورد تحلیل منتقدان قرار گرفته اما مطرب از فیلمهایی است که حتی به مقوله نقد هم وارد نمیشود. لحن فیلم به ظاهر کمدی است اما عصبیت فیلمساز از شرایط جامعه به آن لطمه میزند. از این گذشته، روند روایت قصه بهویژه وقتی دوربین به ترکیه میرود، آنقدر غیرمنطقی و تخیلی است که نمیتوان حرف جدی فیلم را هم باور کرد. مطرب به ظاهر سرگرمکننده است اما در پایان میفهمی چه کلاهی سرت رفته.