پایان تلخ الکس؛ سردسته بزرگترین باند قاچاق زنان
روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی | مشرق نیوز خبر داده که رای دادگاه بدوی در مورد پرونده الکس صادر شده و او به همراه متهم ردیف دوم پرونده به اعدام محکوم شده است.کامنتهایی که مردم پای این خبر مشرق نیوز گذاشتهاند نشان میدهد که چقدر خبرهای مربوط به این متهم برای ایرانیها مهم است،البته ساخته شدن یک مستند و سریال پربیننده درباره پرونده الکس هم در اینکه هر خبر مربوط به او با چنین واکنشی مواجه شود بیتاثیر نبوده است.
شهروز، معروف به الکس
اردیبهشت پارسال اعلام شد که سرکرده باند قاچاق زنان ایرانی به دوبی و مالزی دستگیر و به ایران برگردانده شده است. کمی بعد فیلمی منتشر شد که نشان میداد ماجرا واقعا جدی است. در این فیلم مردی دستبند خورده، بهتزده با تیشرت و شلوار جین در حالی که دو مردقوی هیکل و نقابدار او را از دو طرف گرفته بودند از هواپیما پیاده میشد.توضیحات فیلم خبر میداد که او با همکاری بینالمللی دستگیر و به ایران آورده شده است آن هم به جرم قاچاق زنان ایرانی و راهاندازی شبکه ساپورت ایرانی!
اعلام شد که نام واقعیاش «شهروز.س» است و تابهحال به خاطر فعالیتهای مجرمانه از دو کشور آمریکا و امارات دیپورت شده است،کمی بعد با هماهنگی قانونی نامخانوادگیاش هم اعلام شد: سخنوری. او که مادرش یک شهروند ایرانی-آمریکایی است تا پیش از سال ۹۰ ساکن آمریکا بوده و در آن زمان اما به دلیل متهم شناخته شدن در چند پرونده مجرمانه جنسی، برای همیشه از آمریکا اخراج میشود.الکس پس از اخراج از آمریکا همراه مادرش به دوبی میرود و آنجا تصمیم میگیرد باند قاچاق دختران ایرانی را با کمک مادرش راهاندازی کند.
به این صورت که زنان را به دوبی بکشاند اما چند ماهی بیشتر در دوبی دوام نمیآورد و باز هم به دلیل متهم شناخته شدن در چند پرونده جنسی به مدت شش ماه به زندان میرود و از امارات هم دیپورت میشود.راهی نمیماند غیر از برگشت به ایران، اتفاقی که مسیر زندگیاش را به عنوان یک فعال خرده پا در صنعت قاچاق زنان عوض میکند. یکی از دختران که طعمههای شهروز را برایش شکار میکرد، درباره ماجرای دستگیریاش در دوبی گفته است:
«شهروز به همراه چند نفر دیگر در دوبی اقدام به گروگانگیری اعضای یک خانواده کردند. آنها جلو چشم پدر خانواده به مادر خانواده و دختر آنها تجاوز کردند. او بعد از دستگیری به خاطر این کار شش ماه زندانی و بعد هم دیپورت شد.» از آنجایی که هویت الکس در ایران هنوز ناشناخته بود، او پس از دیپورت شدن از امارات، همراه مادرش به ایران میآید و این سفر، سرآغاز راهاندازی بزرگترین باند قاچاق دختران ایرانی میشود.
مانلی دست راست رئیس
یکی از طعمههای الکس که به «مانلی» معروف است،آنقدر خودش را در دل رئیس باند قاچاق دختران جا کرده بود که تبدیل به نیروی دست راست او در ایران شد.مانلی وظیفه شناسایی دختران در اینستاگرام را داشت و برای جلب اعتماد آنها در خانههای گرانقیمت شمال شهر تهران با آنها قرار میگذاشت.البته نقش مانلی از مدتی قبلتر شروع شده بود. شهروز در ایران با مانلی آشنا میشود و تصاویر او را برای چند نفر از آشنایانش در دوبی میفرستد.
او اولین طعمه شهروز در ایران شناخته میشود اما بعدتر خودش تبدیل میشود به نفر دوم باند.گویا زبان انگلیسی مانلی خوب بوده و مهارت زیادی هم در راضی کردن زنان برای همکاری اولیه داشته است. وقتی مانلی اولین ماموریتهایش را در دوبی به خوبی انجام میدهد، مادر الکس هم به امارات میرود تا رسما مقدمات تشکیل باند فراهم شود.از آنجا که الکس اجازه ورود به خاک امارات را نداشت، «مانلی» تبدیل به اصلیترین مهره باند قاچاق دختران میشود و دائم میان ایران و دوبی در رفت و آمد بوده.
از اینجا به بعد الکس به فکر توسعه کار میافتد و با کمک یک تاجر هندی مقدمات راهاندازی اولین سایت «اسکورت» ایرانی را فراهم میکند؛سایتی که بعدها به لطف عکسهای برهنه طعمههای الکس، تبدیل به یک سایت پربازدید و معتبر در خارج از کشور میشود. بد نیست بدانید که صنعت اسکورت،دومین صنعت غیرقانونی در جهان است که وظیفه اصلیاش ارائه هرنوع خدمت جنسی به مشتریان است.سایتهای اسکورت در هیچ کجای دنیا مجوز رسمی برای فعالیت ندارند،اما به دلیل گردش بالای مالی همچنان دومین صنعت غیرقانونی پردرآمد دنیا به حساب میآیند تا قبل از شروع به کار الکس، سایت رسمی اسکورت ایرانی وجود نداشت و قاچاقچیهای ایرانی تا این حد به فکر توسعه کارشان نیفتاده بودند.
بعد از بالا گرفتن حواشی قاچاق دختران به دوبی و گسترش باند قاچاق، الکس احساس کرد حتی با وجود تمام حاشیه امنی که برای خودش ایجاد کرده و رعایت جوانب احتیاط دیگر نمیتواند داخل کشور بماند. به امارات که نمیتوانست برود، راه اروپا به خاطر سابقه بد و نظارتهای قانونی زیاد به رویش بسته بود، آمریکا که مدتها پیش ممنوع الورودش کرده بود، آمریکای جنوبی هم که خیلی دور بود، باید جایی در همین دور و بر پیدا میکرد پس بند و بساطش را جمع کرد و به مالزی رفت تا اضطراب شناسایی و دستگیری در ایران را نداشته باشد. این سفر باعث شد که باند قاچاق دختران ایرانی گسترش بیشتری پیدا کند و چند شعبه هم در شهرهای مختلف مالزی داشته باشد.
بر اساس آخرین تخمینها، حداقل درآمد الکس از فعالیتهای غیرقانونیاش ۴۰۰میلیون تومان در ماه بوده است! آنطور که رسانهها اعلام کردهاند، فعالیتهای شهروز فقط به مالزی، دوبی و آمریکا محدود نمیشده و او چندین مهره پرنفوذ هم در داخل کشور خودمان در میان برخی مسئولان داشته است!«دکی» نام مستعار یکی از پرنفوذترین مهرههای داخلی الکس بوده که چندین بار توانسته عوامل دستگیر شده این باند در داخل کشور را آزاد کرده و به خارج از کشور منتقل کند.
نقش اصلی دکی این بوده که نه تنها زنان همکار الکس را که دستگیر میشدند نجات بدهد بلکه حواسش به این باشد که کدام مهرهها در وضعیت خطرناکی قرار دارند و آنها را قبل از دستگیری بپراند. اینطور که پلیس ایران میگوید، ماموران ایرانی سه سال تمام الکس را تحت نظر داشتهاند، یعنی شناسایی او در اوایل سال ۹۶ قطعی میشود،اما سه سال طول میکشد که مدارک کافی علیه الکس جمعآوری شود و پلیس بینالملل برای دستگیری او قانع شود.در نهایت در اردیبهشت سال ۹۹ الکس در خاک مالزی دستگیر شده و به ایران تحویل داده میشود.
از لاتاری تا آقازاده
پرونده الکس که با چند چهره در داخل ایران گره خورده بود و انواع شایعهها حول محور آن میچرخید سوژه سینمایی خوبی به نظر میرسید تا جایی که حتی گفته میشود فیلم لاتاری محصول سال ۱۳۹۶ به کارگردانی محمدحسین مهدویان با الهام از همین پرونده ساخته شده است. البته رسما اسمی از الکس برده نمیشد اما آوازه وجود یک باند بزرگ قاچاق زنان ایرانی به امارات نقل دهانها بود؛باندی که بعدها معلوم شد همین باند الکس بوده است.
سریال «آقازاده» اما دقیقا بر اساس همین ماجرا ساخته شده بود و حتی اسامی افراد هم در این سریال تقریبا با اسم واقعی افراد پرونده همخوانی داشت.داستان سریال«آقازاده» تا اینجا پیش رفت که الکس (مهدی کوشکی) تصمیم به گیر انداختن راضیه (پردیس پورعابدینی) میگیرد، نام مستعار راضیه، مانلی است.در سریال «آقازاده» نیما بحری (امیر آقایی) حامی الکس است و در دنیای واقعی، یکی از مسئولان دولتی ملقب به «دکی» با الکس همدست بود.
سریال«آقازاده» آنقدر به پرونده الکس نزدیک بود که خیلیها فکر میکردند هرچه در این سریال میبینند دقیقا همان چیزی است که واقعا اتفاق افتاده برای همین مثلا نحوه تبدیل شدن راضیه به مانلی و جاهایی که سریال به خانواده سیاسیها طعنه میزد خیلی مورد توجه قرار میگرفت.