پاسخ علیرضا پناهیان به شایعات اقتصادی
روزنامه هفت صبح | علیرضا پناهیان تقریبا از سرتاسر زمان منبر خود در شامگاه هفدهم شهریور استفاده کرد تا پاسخ اتهاماتی را بدهد که اخیرا یاشار سلطانی علیه او مطرح کرده بود. ماجرا را اگر نمیدانید از اول برایتان تعریف کنیم.
علیرضا پناهیان امسال منبرهای پرحاشیهای داشت. یکی از اولین حاشیههای منبرهای او، این بود که گفت دوران عدالتخواهی به پایان رسیده چرا که حالا دیگر قوه قضاییهای داریم که با دزدیها برخورد میکند و باید به سمت مواسات برویم و مثالش برای مواسات هم این بود که مومنان بتوانند بدون اینکه به یکدیگر بگویند، دست در جیب هم کنند و در واقع جیبشان یکی باشد.
این موضوع داد عده زیادی از عدالتخواهان را درآورد و آنها پناهیان را متهم کردند که در حال تغییر اولویت مردم است و گفتند هنوز هم برای برخورد با مفاسد اقتصادی جا وجود دارد. عدالتخواهی هم البته میدانید که در حال حاضر چند شاخه مختلف دارد. عدالتخواهی ضد دولت با فیش نجومی که رسانههای اصلی اصولگرا پیگیر آن هستند، عدالتخواهی ضد قالیباف با ملک نجومی که نمادش یاشار سلطانی است و عدالتخواهی ضد لواسان و حامی مناطق محروم که این یکی دست حلقه مکتوبات و آوانت است مثل وحید اشتری و میلاد گودرزی و …
خب حالا یکی از این عدالتخواهان یعنی یاشار سلطانی که دسترسی بالایی هم به اسناد املاک دارد یک سند رو کرد که آقای پناهیان که میگوید عدالت و مواسات خود در شمال شهر تهران با مالک تک ماکارون، برند معروف ساختمان ساخته است. حالا بخوانید سخنان پناهیان را در پاسخ به این مطلب، در وعظ شبانه هفدهم شهریور در هیات دانشکده هنرش.
به گزارش خبرآنلاین، او در این سخنرانی گفت: «کسر شأن جلسات امام حسین میدانم که بخواهم به دروغهای اینها درباره زندگی شخصی خودم و خانهای که پنجسال قرار بود با شریکی آن را بسازیم، جواب بدهم.» او با اشاره به تلاش برای ساخت خانهای که پنجسال طول کشید، دلیل این تاخیر چندساله را نداشتن پول عنوان کرد و گفت: «چرا این خانه پنجسال طول کشید؟
چون شریکم پول داشت و من نداشتم و درنهایت یکبار زنگ زد گفت، میخواهم بفروشم، گفتم کمی صبر کن پولمان جور میشود، گفت کمیته امداد که باز نکردیم.» پناهیان ادامه داد: «پیش خود گفتم عجیبه خدایا چقدر باید تحقیر تحمل کنیم؟ گفتم صبر کنید من کسی را پیدا کنم که سهم شما را بخرد.
شرایط ما هم ویژه بود چراکه فرزندمان داشت ویلچری میشد و هر جایی نمیتوانستیم برویم و نهایتا همین آقایی که اسمش را کنار اسم من گذاشتند و نمیدانم میخواهند من را با او خراب کنند یا او را با اسم من خراب کنند، قبول کرد یک زمین ۲۲۵متری که هر طبقه آن حدودا ۱۳۰متر میشد را بخرد چون آن شریک قبلی به پول خود نیاز دارد تا ما یک فکری بکنیم آن فرد قبول کرد و خانه را ساختیم.»
او گفت: «در پایانکار اسم ایشان(شریکم) هم آمده است بعد از آن بود که یکجور رذیلانه زدند شراکت فلان فرد با فلان کارخانهدار که هرکدام از رفقا زنگ زدند گفتند مگر برج ۱۰۰میلیاردی نیست؟ میگویم من یک واحد آن خانه را بیشتر ندارم آنهم با هدیه رفقا؛ مانند امام خمینی که هدیهای زندگی میکردند و مقام معظم رهبری که با هدیه رفقایش زندگی میکنند، من هم اینگونه زندگی میکنم.» پناهیان گفت: «ما هیچوقت دنبال پول درآوردن نبودیم، من اگر قرار باشد همه جزئیات زندگیم را بگویم مردم برایم اعانه جمع میکنند.»