کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۰۸۰۴۳
تاریخ خبر:

پاسخ شاعر افغانستانی به ادعای سرقت زبان فارسی

همه‌چیز از سخنرانی حسن روحانی شروع شد؛ رییس‌جمهوری ایران برای اینکه اهمیت الکترونیکی شدن انتخابات را توضیح دهد مثال بدی انتخاب کرد و گفت «حتی افغانستان هم این کار را می‌کند». انتقادهای زیادی در داخل شکل گرفت و کشور همسایه هم دلخور شد. اشرف‌‌غنی رییس‌جمهوری افغانستان چند روز بعد به‌خیال خودش آن موضوع را جبران کرد و گفت ایرانی‌ها زیان فارسی را از افغانستان دزدیده‌اند. محمدکاظم کاظمی شاعر مهاجر افغانستانی در یادداشتی به این اظهارات اشرف غنی درباره زبان فارسی پاسخ داده است. این یادداشت را خبرگزاری تسنیم منتشر کرده است:

«یک. پیشینه داشتن یک زبان در یک کشور البته امری خوشایند و مایۀ مباهات است، ولی به تنهایی ارزش ویژه‌ای ندارد و حقی را ثابت نمی‌کند. مردم بسیاری از کشورهای عرب‌زبان نیز زبان عربی را از مردم عربستان فراگرفتند و زبان اصلی‌شان عربی نبود. ولی مثلاً کشور عربستان نمی‌تواند در مورد مفاخر این زبان در این کشورها ادعای مالکیت کند یا عرب‌زبانی آن کشورها را «دزدی» بنامد. صاحبان یک زبان، گویشوران کنونی آن هستند و در مورد مفاخر کهن نیز، همه به تساوی حق دارند.

ما همه فارسی‌زبانان، می‌توانیم همه مفاخر زبان فارسی را از آن خود بدانیم صرف نظر از این که در کدام گوشه از این قلمرو به دنیا آمده‌اند یا درگذشته‌اند یا مدفون هستند. آب و خاک و کوه و دشت نمی‌توانند «حق» ایجاد کنند. مرزها هم همین طور و حتی در یک منظر وسیع‌تر، همه مفاخر دانش و ادب در سراسر جهان، به همۀ افراد بشر تعلق دارند و آنان که آثار این مفاخر را می‌خوانند و بهره می‌برند، در این مورد محق‌ترند. اگر هم حقی و افتخاری باشد، باز متعلق به کسانی است که در همان زمان زیسته و مایۀ پرورش آن مفاخر شده‌اند. یعنی در واقع این مردم بلخ و توس و غزنه و شیراز همان زمان بودند که حق داشتند به برخاستن مولانا و فردوسی و سنایی و سعدی از شهر خویش ببالند، نه ما که هیچ سهمی در پیدایش و بالندگی آن افراد نداشته‌ایم و گاه حتی از خواندن درستِ چند بیت از شعرهای آنان عاجزیم.

دو. کسی که به یک زبان و مفاخر آن می‌بالد، در قدم اول باید حقی را که بر گردن اوست ادا کند و آنگاه اگر توانست به شایستگی محافظ و پشتیبان آن زبان باشد، نسبت به کار خویش ادعایی داشته باشد. حاکمیت‌های افغانستان در یک قرن اخیر غالباً با زبان فارسی از در ستیز وارد شده‌اند. بسیاری از واژگان فارسی را برانداخته‌اند؛ بسیاری از موقعیت‌ها را سوزانده‌اند و حتی در برابر بهسازی و پالایش این زبان در داخل کشور مقاومت کرده‌اند. بسیاری از فارسی‌زبانان افغانستان به خاطر به کار بردن واژگان اصیل این زبان تحت فشار هستند، با این بهانه که این واژگان ایرانی است. اگر ما مدعی مالکیت بر زبان فارسی دری هستیم، حداقل انتظار می‌رود که در برابر کاربرد واژگانی که در متون کهن فارسی نیز آمده‌اند، مقاومت نورزیم.

فارسی‌زبانان افغانستان از حکومت خویش مطالباتی دارند که در گام اول باید به آن رسیدگی شود، از جمله این که ما حق داشته باشیم این زبان را «فارسی» بنامیم نه این که الزاماً آن را «دری» بگوییم، چون نام این زبان تا هفتاد سال پیش در افغانستان «فارسی» بود و حاکمیت‌های فارسی‌ستیز، به خاطر جدا کردن همزبانان، نام «دری» را رسمیت بخشیدند. و همین طور، اگر افغانستان مهد زبان دری است، که هست، ما حق داریم که سرود ملی کشورمان به این زبان باشد نه زبان پشتو.»

کدخبر: ۳۰۸۰۴۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • barsabe

    آفرین، طرز فکر شاعر عزیز ستودنیه