وقتی گرامیها، ایرانیان را با هیوندای آشنا کردند
روزنامه هفت صبح | نام خانواده گرامی در تجارت ایران شناختهشده است. این خانواده قبل از انقلاب با کارخانه سیمرغ شناخته میشد؛ واحدی مرغداری که روزانه ۲۵۰ تن گوشت مرغ و تخممرغ تولید میکرد اما پس از انقلاب و در دهه ۶۰ این خانواده به سراغ حوزه واردات چای و تولید چای کیسهای و صادرات پسته رفتند. اتفاقاً حضور این خانواده در بخش پستهکاری بود که باعث شد پای آنها به صنعت خودرو باز شود.
از جمله اقلامی که پستهکار نیاز داشت، وانتبار بود. به همین دلیل آنها در ازای صادرات پسته، اقدام به واردات وانتبار کردند. تا اینکه واردت خودرو سواری نیز از سال ۷۰ قانون و مقررات خاص خودش را پیدا کرد و با استفاده از مجوزهای دانشجویی و کارگران خلیج واردات خودرو آزاد شد. بنابراین ایشان علاوه بر واردات وانت، شروع به واردات سواری کردند.
در آن دوره گرامیها با میتسوبیشی، هیوندای و کوماتسو کار میکردند. در نهایت با بستهشدن واردات خودرو در سال ۱۳۷۴ پرونده واردات این خودروها بسته شد.در دهه ۱۳۸۰ بود که این بار شانس به خانواده گرامی رو کرد و با قانونی مقدمات تبدیلشدن آنها به یکی از بزرگترین واردات خودرو مهیا شد. ماجرا از این قرار بود که در نیمه دهه ۱۳۸۰ قانونی وضع شد که طبق آن تنها کسانی میتوانستند اقدام به واردات خودرو کنند که از شرکت تولیدکننده نمایندگی رسمی فروش این خودرو را در سرتاسر ایران اخذ میکردند.
این قانون از یک سو باعث میشد تا خودروها با خدمات پس از فروش بهتری به دست خریداران برسد اما از سوی دیگر به انحصاریتر شدن واردات خودرو نیز منجر میشد. خانواده گرامی در این دوره شرکتهای اطلس خودرو (نمایندگی کیا در ایران)، آسان موتور (نمایندگی هیوندای در ایران) و جیلیران (نمایندگی جیلی در ایران) را تاسیس کردند.
همچنین احمد گرامی مسئولیت واردات خودرو در خانواده را برعهده گرفت. محصولاتی که از این طریق وارد بازار شدند برخی از بهیادماندنیترین مدلهای وارداتی در نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ را تشکیل میدهند: از هیوندای سانتافه و توسان و سوناتا گرفته تا کیا اسپورتیج و موهاوی و اپیروس. بهبود وضعیت اقتصادی نیز باعث شد که قشر تازه پولدارشده برآمده از فعالیتهای سوداگرانه مبادرت به خرید خودروهایی کند که توسط گرامیها وارد ایران شدند.
حتی در برههای با ضعف ایرتویا، ستاره ایران و پرشیاخودرو این شرکت ۹۰ درصد سهم بازار خودروهای وارداتی را به خود اختصاص داد. هرچند تجربه جیلیران تجربه موفقی نبود و ایرانیان اقبال چندانی به سری امگرند که توسط این شرکت به ایران وارد شد، نشان ندادند. تجربه موفق مدیران خودرو و کرمان موتور در سالهای بعد به گرامیها آموخت که خودروهای چینی گرانقیمت در صورت واردات شانسی برای بردن ندارند و تنها به صورت مونتاژی و با قیمت پایینتر است که مورد اقبال مردم واقع میشوند.