وقتی در تلویزیون خبری از خلاقیت نیست
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | سال گذشته و امسال تلویزیون بیش از گذشته درباره پوشش مراسم پیادهروی اربعین احساس مسئولیت میکند.به خاطر کرونا و ایجاد محدودیتها خیلیها فرصت حضور در این مراسم را ندارند و چشمشان به قاب شبکههای تلویزیون دوخته شده است. شبکهها هم به تناوب پیادهروی به سوی کربلا را نشان میدهند که خب کاری است درست. ایراد از جایی برجسته میشود که در ویژهبرنامه شبکهها نشانی از خلاقیت به چشم نمیخورد.شبکهها صرفا به دلیل حضور عوامل فنی و در اختیار داشتن خط ارتباط با عراق تصاویر را روانه آنتن میکنند. برنامههای تولید شده هم شبیه هم هستند.
مورد اول| گزارشگرها
یکی از دلایلی که پیادهروی اربعین در شبکههای مختلف را یک شکل کرده است،حضور گزارشگران میان جمعیت است.آنها در میان زائران متنی احساسی را مقابل دوربین بیان میکنند و چند دقیقه بعد از بینندهها میخواهند به تماشای ادامه برنامه بنشینند.کاظم احمدزاده علاوه بر اجرا در شبکه امید، به عنوان گزارشگر در شبکههای دیگر از جمله سه دیده میشود.
این اتفاق در شبکه پنج هم رخ میدهد و گزارشگر به تناوب از میان زائران با مردم سخن میگوید. طبعا بخشی از وظیفه انتقال حس پیادهروی، حضور در میان زائران است. با این حال وقتی از گزارشگری چون احمدزاده مدام در شبکههای مختلف استفاده شود، توقع خلاقیت از او میرود. همین که میتواند مقابل دوربین صحبت کند کافی است! تلویزیون به این نکته ظریف توجه ندارد که باید برای مقابل دوربین، از گزارشگران محبوب بهره ببرد و فرصت کافی برای «بازیابی توان» به آنها بدهد.
مورد دوم| مجریان
مسئله دیگر که ویژهبرنامههای راهپیمایی اربعین را شبیه یکدیگر کرده است، لحن و ادبیات تکراری مجریان است. شهرام شکیبا در شبکه یک و افق حضور دارد،کاظم احمدزاده مجری شبکه امید است و محمدرضا حسینیان اجرای شبکه دو را برعهده دارد. رسالت بوذری در طول سال برنامه مخاطب خاص را در شبکه سه اجرا میکند و حالا سهمش از آنتن بیشتر شده.
او به بیان و امضای خاص خود رسیده و برنامهاش مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. با وجود چنین برنامهای آیا لازم است برنامههای مشابه دیگر آماده شود؟ این اتفاق رخ داده و نتیجهاش این شده که حالا شاهد برنامههایی یک شکل هستیم. از قضا در شبکه یک محمد دلاوری با برنامه من او سعی کرده لحنی متفاوت داشته باشد و جنسی نو تحویل مخاطب دهد.این نشان میدهد میتوان برنامههایی متفاوت و متنوع با محوریت پیادهروی اربعین ساخت.
مورد سوم| آیتمها
در مستندهایی که با موضوع اربعین ساخته میشود شاهد سوژههایی بکر و جذاب هستیم.در آیتمهای ویژهبرنامههای تلویزیون اما به ندرت یک آیتم خاص به چشم میخورد. روز گذشته در ویژهبرنامه شبکه دو آیتم برای حاج قاسم سلیمانی در گفتوگو با مردم عراق پخش شد که سر و شکل و محتوایی متفاوت داشت.
برنامه من او در یک آیتم ، اطلاعات مفیدی درباره شرایط فرودگاههای نجف و کربلا به مخاطبان داد. اینها نمونههایی است تا بدانیم در سفر پر اتفاق عراق،سوژههای جذاب فراوان است منتها فقط معدودی از آن به آنتن میرسند و غالب آیتمها همان کلیشههای رایج مصاحبه مردمی و مداحی است.
مورد چهارم| مهمانها
ساختار ویژهبرنامههای اربعین به این شکل است که مجری در قسمتی از برنامه با مهمان وارد گفتوگو میشود. روز گذشته در شبکه دو یک دکتر حضور داشت که گفتههایش درباره اثرات معنوی زیارت و تجربیات عینی خود او باعث ایجاد جذابیت و تفاوت شد.یا علی مشهدی در من او وجهی دیگر از خود به نمایش گذاشت. حتما به کیفیت این دو مصاحبه نقد وارد هست ولی اینها مثالهایی است تا مشخص شود میتوان خارج از کلیشههای مرسوم،به مصاف مهمانها رفت.
در ویژهبرنامههای اربعین آنچه جایش خالی است، مهمانهای خاص است. این برنامهها از مهمانها و حرفهای کلیشهای لطمه میبینند. وانگهی نداشتن ایدههای نو در ساختار و محتوا باعث شده ویژهبرنامههای اربعین تلویزیون شبیه هم شوند و مخاطب نتواند تفاوتی میان آنها قائل شود. حالا وقت آن است تا این ویژهبرنامهها صاحب امضای خاص خود باشند؛ مثل اتفاقی که ماه عسل در رمضان رقم
زد.