کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۵۲۹۸۴
تاریخ خبر:

هشت پیشنهاد‌ جذاب برای خواندن کتاب‌ ایرانی

روزنامه هفت صبح | رواج آثار ترجمه در سال‌های اخیر، حقیقتی کتمان‌ناپذیر است. کافی است نگاهی به فهرست کتاب‌های منتشرشده از سوی ناشران بین سال‌های مختلف بیندازید یا نگاهی به ویترین کتاب‌فروشی‌ها بکنید. مخاطب به هر دلیلی در این سال‌ها به این نتیجه رسیده‌ که تقاضای خود را در آثار ایرانی پیدا نمی‌کند.

به همین دلیل برای مطالعه به آثار خارجی رو آورده؛ آثاری که آسیب‌شناسی‌های فراوانی هم درباره آن وجود دارد و بارها در همین صفحه به آن اشاره کرده‌ایم. با این حال نمی‌توان نادیده گرفت که آثار ایرانی به دلایل مختلف در این سال‌ها با ضعف جذب مخاطب همراه بوده‌اند. در کنار تمام این‌ها اما هنوز هم هستند آثاری که ناگهان با خواندن‌شان اشتیاقی دوباره به مخاطب دست می‌دهد و احساس می‌کند جریان تألیف در ایران، همچنان زنده و پوینده است.

در صفحه امروز «هفت صبح» تلاش کرده‌ایم فهرستی از این نوع آثار ارائه کنیم. ضمن اینکه باید دقت داشت کتاب‌هایی که انتخاب کرده‌ایم، کتاب‌هایی هستند که پیش از این در صفحه‌های مختلف کتاب «هفت صبح» معرفی نکرده‌ایم والا این فهرست قطعا بسیار بیشتر از این‌هاست. تازگی کتاب نیز یکی دیگر از ویژگی‌ها بوده که در تهیه این فهرست لحاظ شده. هرچند بعضی آثار را به مناسبت ویراست مجدد انتخاب کرده‌ایم.

*** زنان زرخرید
(بررسی وضعیت کنیزان در ایران)
فریبا کاظم‌نیا/ نشر تیسا
کنیزان و غلامان در ادوار مختلف تاریخ در ایران خرید و فروش می‌شدند تا اینکه اواخر دوره قاجار، معاملات بردگان و کنیزان با سخت‌گیری‌هایی همراه بود و در نهایت با تصویب قانون «منع خرید و فروش برده در خاک ایران و آزادی بردگان هنگام ورود به ایران» در اسفند سال ۱۳۰۷ شمسی، مبادله و معامله غلام و کنیز منسوخ شد. در این میان نوشتن تاریخی درباره کنیزان بسیار سخت‌تر و دشوارتر از تاریخ غلامان در ایران است چراکه ذهنیت تاریخی عمدتا به جهت پدرسالاری، تاریخ زنان را در ادوار مختلف کتمان می‌کرده است.

ضمن اینکه غلامان به جهت ورود به دربار و راه یافتن به ساختار قدرت، بیشتر مورد توجه تاریخ‌نویسان قرار می‌گرفتند. حتی کم نبودند غلامانی که به قدرت رسیدند و سلسله‌هایی را هم تشکیل دادند؛ به عنوان مثال در مصر و هند. در واقع تاریخ کنیزان تا همین دهه‌های اخیر تاریخی کم‌اهمیت شمرده می‌شد، طوری‌که حتی می‌شود از آن با عنوان «تاریخ غفلت» نام برد. برای همین کتاب «زنان زرخرید؛ بررسی وضعیت کنیزان در ایران»، کتابی بسیار حائز اهمیت است. این کتاب در ۴ فصل تنظیم شده است. فصل یکم اختصاص دارد به بررسی وضعیت کنیزان در ایران دوره ساسانی و دو قرن نخست اسلامی.

در فصل دوم این موضوع بررسی شده‌ است که چگونه به کنیزان به شکل کالا نگاه می‌کردند؟ در فصل سوم نویسنده با بررسی آموزش کنیزان، به این گروه در متن جامعه و در درون گروه‌های اجتماعی می‌نگرد. نویسنده در فصل پایانی هم موضوع کنیزان را از درون گروه کنیزان بازنگری و جوانب زندگی کنیزان، شخصیت حقیقی، حقوقی و اجتماعی آنها را بررسی می‌کند، نحوه‌پوشش و آرایش، حدود اختیارات، باورها، ازدواج و نحوه دستیابی آنها به استقلال مالی و آزادی را بررسی کرده است. کتاب «زنان زرخرید؛ بررسی وضعیت کنیزان در ایران» (از طاهریان تا مغول) در ۲۵۳ صفحه و بهای ۷۰ هزار تومان از سوی انتشارات تیسا منتشر شد.

*** به وقت مرگ
(۴۲ روایت از تجربه‌های نزدیک به مرگ)
علی قاسمیان‌نژاد/ علی ایمانی‌نسب
نشر آن‌سو
درباره مرگ، بی‌مرگی، پس از مرگ و جهان پس از مرگ از ابتدای خلقت بسیار سخن گفته شده است. همیشه ترس از مرگ یا دنیای پس از مرگ یکی از مسائل محوری انسان بوده است که همواره کوشیده بر آن غلبه کند. از اپیکور نقل می‌شود که «مرگ، این ترسناک‌ترین همه دردها، به نظر ما هیچ است، زیرا زمانی که ما هستیم مرگ با ما نیست و آنگاه‌ که مرگ می‌آید، ما نیستیم.» این استدلال امروز هم بسیار تکرار می‌شود. با وجود این، اپیکور از آنچه امروز بیشتر مایه ترس است، دیگر وجود نداشتن آدمی در این دنیا، به‌سادگی گذشته است.

در مسیر چیرگی خواستن بر ترس از مرگ، عارفان به‌جای ترس به شوق به مرگ روی آوردند. چنان‌که شوق به مرگ و وصال در «مثنوی» و «غزلیات» مولانا دیده می‌شود. یکی از کهن‌ترین چاره‌ها برای ترس از مرگ ارزیابی بدبینانه است. برخی رواقیون گفته‌اند، «باید جایی را که خداوند یا طبیعت در ضیافت زندگی به ما اختصاص داده است بپذیریم و چون پایان نزدیک شد، این ضیافت را آرام و سپاسگزار ترک کنیم.» در مجموع در تاریخ فلسفه و علم و ادیان دیدگاه‌های فراوانی درباره‌ مرگ وجود دارد. مرگ در دیدگاه بسیاری از فلاسفه‌ غرب مضمون بسیار بااهمیتی بوده است.

در فرهنگ شرقی و اسلامی نیز فیلسوفانی مانند فارابی، ابن‌سینا، فخر رازی، سهروردی، ملاصدرا و عارفان و شاعرانی مانند فردوسی، عطار، مولانا، خیام، سعدی و بایزید، به مرگ و تجارب نزدیک به مرگ اشاراتی دارند. اما مطالعه‌ نظام‌مند این امر بیشتر از آغاز سده‌ بیستم شکل گرفته است. اطلاعاتی در زمینه رهیافت‌های جدید در گروه‌های سنی، جنسیت، شغل، وضع تأهل، آموزش، سلامت یا بیماری جسمی و روانی، به ‌دست‌ آمده است. «به وقت مرگ» ضمن توصیف این تجارب، نکاتی را از آنها بیرون می‌کشد و پرسش‌های جدیدی پیش روی ما می‌گذارد چون تجربه‌های بی‌واسطه انسان‌هایی است که مرگ را از نزدیک دیده‌اند اما هنوز بین ما هستند.

*** نردبان آسمان
(گزارش مثنوی به نثر)
محمد شریفی/ نشر نو
«نردبان آسمان» گزارشی کامل از مثنوی مولوی به نثر است. در این گزارش ضمن اینکه یکایک ابیات مثنوی لحاظ شده، فقط به معنی کردن ابیات بسنده نشده بلکه جان کلام مولانا به‌صورتی روان و پیوسته به نثر درآمده است، به‌طوری که علاقه‌مندان به مثنوی با خواندن این کتاب می‌توانند مطمئن باشند که مثنوی را از آغاز تا انجام خوانده‌اند. در این گزارش بخش‌های داستانی مثنوی از بخش‌های غیرداستانی تفکیک شده و اشارات و تلمیحاتی که مولانا به کار برده است به حدّ لازم توضیح داده شده است.

در جلد دوم، مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی با آخرین یافته‌های پژوهشگران روزآمد شده و پیشینه قصّه‌هایی که مولانا در مثنوی آورده است از منابع اصلی نقل شده است. بهاءالدّین خرّمشاهی، شاعر و محقق و پژوهشگر برجسته درباره این کتاب گفته است: «طرح این کار و چگونگی گزارش مثنوی را به نثر، سَخته و پخته یافتم. نشانه سختگی طرح همین بس که هیچ دقیقه و نکته‌ای از تعلیم مثنوی و ساختار عظیم آن کتاب نادیده نمانده است. پیداست که انجام این کار جز با اِشراف تمام بر مثنوی و بهره‌گیری از شرح‌ها و پژوهش‌های مرتبط با آن و برخورداری از ذوق، دقّت و صرف وقت و تحمّل و تأمّل بسیار و بارها خواندن و حکّ و اصلاح میسّر نمی‌شود.

همه برافزوده‌ها که با علائم ویژه نشان داده شده است به‌جا و بایسته و مؤثّر در فهم مطلب و جلب‌کننده توجّه خواننده و با کلّ ساختار هماهنگ است. پاورقی‌ها نیز با دقّت چندسویه تهیّه شده است و نیاز خواننده را به‌درستی برآورده می‌سازد بی‌آنکه خللی در گزارش منثور و معنی و پیام مثنوی وارد کند.» در بخش «پیوست» این کتاب نیز می‌توانیم پیشینه قصّه‌ها و تمثیلات مثنوی را بخوانیم. در این بخش محمّد شریفی از قریب ۱۵۰ مأخذ استفاده کرده است که برخی چون تاریخ طبری، تفسیر طبری، روض‌الجنان و روح‌الجنان، و روضه الصّفا، هرکدام چندین مجلّد است.

*** کارنامه خورش
نادرمیرزا قاجار
به کوشش نازیلا ناظمی/ نشر اطراف
«کارنامه خورش» گرچه به مسائل آشپزی پرداخته اما بی‌گمان اثری تاریخی است، زیرا تاریخ فقط تاریخ سیاسی نیست. در واقع کتاب «کارنامه خورش» هم حاوی اصول و قواعد آشپزی و فواید غذاها و خوراکی‌ها است، هم رخدادهایی سیاسی و اجتماعی؛ رویدادهایی که شاید از این دیدگاه هرگز مطرح نشده‌؛ نمونه‌هایی نظیر زندانی ‌شدن نویسنده در زمان محمدشاه، ماجراها و وقایع دیدار او با پدرش، برکناری او از حکومت به‌خاطر دشمنی، شورش شاهسون‌ها، دیدارش با رئیس شاهسون‌ها، آشنایی با خارجی‌های تبریز و ماجرای بازگشت او به امور دیوانی و حواشی آن. «کارنامه خورش» را در واقع باید از جمله آثار ارزشمند این شاهزاده دانست که به شکلی بسیار ظریف، تاریخ، ادبیات و سرگرمی را با یکدیگر تلفیق کرده و به بهانه آموختن آنچه سفره‌های قاجاریان را زینت می‌داد، ناگفته‌های بسیار گفته است.

نادرمیرزا و همسرش - که در تمام کتاب با الفاظی همچون کدبانو، بانوی سرای، بانوی من و خانه‌خدای خطاب شده است- تمام خوراک‎های مرسوم زمان خودشان را با تقسیم‌بندی دقیق، یک‌یک برمی‌شمرند. نادر میرزا در این کتاب انواع غذاها را در ۹ فصل دسته‌بندی کرده و دستور تهیه‌ آن‌ها را آورده است. این دستورپخت‌ها اغلب به شکل گفت‌وگویی میان نویسنده و همسرش نوشته شده و در کنار آن بسته به نوع غذا و ذوق و دانش نادرمیرزا حکایت، داستان، شعر، تاریخ، خواص غذا، زمان مناسب برای خوردن و شیوه‌ تهیه‌ آن در فرهنگ‌های دیگر هم آمده است.

بسیاری از کلمات و اصطلاحاتی که در این کتاب به کار رفته‌، با ورود و گسترش واژگان بیگانه فراموش شده‌ و یادآوری آن‌ها، غنای زبان فارسی را در توصیف جزئیات زندگی روزمره معلوم می‌کند. از این جهت هم خواندن این کتاب بسیار ارزشمند است چراکه می‌تواند دایره واژگان آن دوره را به مخاطب در این حوزه خاص نشان بدهد. ضمن اینکه گاهی می‌تواند جایگزینی‌هایی برای زبان امروزمان فراهم آورد.

*** من بامدادم سرانجام
(مجموعه مقالات درباره احمد شاملو)
سعید پورعظیمی/ نشر نو
محبوبیت رشک‌انگیزش به‌تنهایی نه مرهون شعرش بود، نه روزنامه‌نگاری‌اش، نه ترجمه‌هایش، نه کار بزرگش در کتاب کوچه و نه جایگاهش در مقام پرچمدار روشنفکریِ ایران؛ او آمیزه‌ای از همه این‌ها و چیزی بیشتر بود. سیمای منحصربه‌فردش نیز در این محبوبیت مؤثر افتاد؛ همچنان‌که صدای پرطنین و سیگارسوخته‌اش جماعتی انبوه را شیفته خود کرد؛ حتی رگبار بی‌امان توهین و اتهام از طرف رقیبان و مخالفانش پر کاهی از ابهّت او کم نکرد و از قضا به محبوبیت افسانه‌ای‌اش افزود.

او همواره یک جست‌و‌جوگر و آزمونگر باقی ماند. درباره شاملو حرف زیاد است اما فعلاً همین‌قدر می‌توان گفت که در جنگل، با زیبایی‌های حیرت‌آور رخ به رخ می‌شویم: با پرندگانی خوش‌آواز و غزالانی شگفت و البته با صحنه‌هایی غریب و گاه اسباب شرمساری.اما آنچه در کتاب «من بامدادم سرانجام» فقط با چنین مقالاتی که نمونه آوردیم، مواجه نیستید. در این کتاب که به‌لحاظ کثرت و تنوع نویسندگان و مطالب درباره احمد شاملو بی‌سابقه است، جزئیات و جنبه‌های گوناگون زندگی و آثارش از منظرهای متفاوت و گاه متضاد بررسی شده است. مطالب متعددی از هم‌اندیشان و منتقدان در این کتاب در کنار هم قرار گرفته است تا متنی غیر از ستایش‌نامه یا تکفیرنامه پدید بیاید؛ آینه‌ای بی‌زنگار در برابر شاعر بزرگ ایران، احمد شاملو. چندده عکس دیده‌نشده از آرشیو عکاسان یا دوستان شاملو نیز در کتاب آمده است که برای علاقه‌مندان و پژوهشگران مفید و جذاب خواهد بود.

«من بامدادم سرانجام» (مجموعه مقالات درباره احمد شاملو) با گردآوری سعید پورعظیمی به‌تازگی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. همراه با این‌کتاب «بام بلند هم‌چراغی» هم درباره شاملو چاپ شده است. ضمن اینکه باید توجه کرد این ‌کتاب نسخه جدیدی بر مجموعه ‌مقالاتی است که سعید پورعظیمی پیش‌تر درباره شاملو گردآوری کرده است؛ کتابی که در این ایام می‌تواند کتابی تأثیرگذار و در عین حال آموزنده برای علاقه‌مندان شعر فارسی و همچنین دوستداران شعر شاملو باشد.

*** چالش میان فارسی و عربی
آذرتاش آذرنوش
نشر نی
بسیاری هنوز از خود می‌پرسند زبان فارسی که امروز به ما رسیده چگونه از پس سالیان زنده مانده است؟ چطور این همه سال را با وجود فراز و نشیب‌های فراوان سپری کرده است و چه شده حالا هم ما امروز با این زبان صحبت می‌کنیم؟ چرا خط‌مان تغییر یافته اما زبان‌مان همچنان پابرجاست؟ آگاهی‌های ما درباره ایران، ایرانی، ایرانیت و نیز درباره‌ فارسی دری در سده‌های نخست اسلام هنوز مه‌آلود و ازهم‌گسیخته است.

از روند عمومی تاریخ و مسکن‌ گزیدن عرب‌ها در ایران آگاهیم، اما درست نمی‌دانیم جامعه عرب‌نژادِ تازی‌زبان چگونه با توده‌ ایرانیان فارس‌زبان رابطه برقرار می‌کرد، چگونه دسته‌های بی‌شمار عرب در جامعه‌ ایران تحلیل رفتند، چرا زبان عربی، با همه‌ توانمندی‌های دینی و ادبی و علمی و سیاسی، نتوانست جای زبان فارسی را بگیرد، فارسی کجا بود و پیش از آن‌که سربرکشد چرا دیرزمانی در تاریکی پایید. کی و کجا به نگارش درآمد و چگونه زبان رسمی ایران شد، این زبان نوپا که پشتوانه‌ای بس کهن داشت چگونه می‌توانست زبان نیرومند و مقدس عربی را در کنار خود تحمل کند، یا چه شد که عربیِ فراگیر، اندک‌اندک دامن درمی‌کشید تا زبان رقیب، همه‌جا پا بگیرد و عربی را در حوزه‌ دین و دانش محدود سازد؟

در کتاب «چالش میان فارسی و عربی» که به قلم استاد و محقق برجسته آذرتاش آذرنوش تهیه شده، مؤلف در پی طرح پرسش‌های بنیادین درباره زبان فارسی به‌ عنوان مهم‌ترین گنجینه و سرچشمه‌ هویت ایرانی و آغاز پژوهشی شایسته‌تر یا پاسخ به این پرسش‌ها و دامن زدن به استمرار چنین پژوهش‌هایی است. آذرتاش آذرنوش هم‌اکنون استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران است. کتاب «چالش میان فارسی و عربی» پیش از این بارها تجدید چاپ شده بود اما نشر «نی» به تازگی ویراست دوم این کتاب را منتشر کرده که نشان از به‌روز کردن آن دارد.

*** صادق هدایت
کتاب «صادق هدایت به روایت انجوی شیرازی» دربرگیرنده یادداشت‌هایی از زنده‌یاد انجوی شیرازی، حافظ‌شناس و محقق است که سال ۱۳۷۲ درگذشت. بخش اول کتاب به آشنایی نویسنده با زنده‌یاد انجوی اختصاص یافته است. در این بخش نویسنده از اولین دیدارش با زنده‌یاد انجوی سخن گفته و به همکاری خودش با او در طول سی‌سال اشاره کرده که چه کارهایی در این زمان انجام شده است. بخش دوم کتاب اختصاص به زندگی‌نامه انجوی شیرازی دارد.

از او به عنوان یکی از آخرین سیماهای شجاعان نیز یاد کرده‌اند: «نامش از نام گنجینه فرهنگ مردم ایران که او در طول چند ده سال از زندگی پربرکت خود به پایه‌گذاری آن همت گماشت و به شایستگی تمام از عهده آن برآمد، جدایی‌ناپذیر است. آنچه انجوی در «مرکز فرهنگ مردم» انجام داد هنوز تکرار نشده است. حجم کار، دقت و انضباط او حیرت‌‌انگیز بوده است، کار او تا فرهنگ ایران و زبان فارسی هست، خواهد ماند». نوشتار بعدی کتاب، نقدی است بر کتاب «نیمه پنهان (سرگذشت صادق هدایت)» به قلم جهانگیر هدایت.

این بخش در واقع هسته اصلی کتاب را شکل می‌دهد؛ یادداشت‌هایی از انجوی شیرازی درباره صادق هدایت. این یادداشت‌ها در مجله فردوسی و از تاریخ اول آذرماه ۱۳۵۰ تا شانزدهم اسفند ۱۳۵۰ طی شانزده یادداشت منتشر شده‌‌اند. بهانه نوشتن این یادداشت‌ها جدال‌هایی بود که اواخر سال ۱۳۵۰ خورشیدی به مناسبت برپایی نمایشگاهی به راه افتاد؛ نمایشگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران از عکس و آثار و دست‌نوشته‌های جلال آل‌احمد، صمد بهرنگی و علی‌‌اکبر دهخدا.

روز افتتاح نمایشگاه، محمود هدایت در پاسخ به پرسش خبرنگار هفته‌نامه «فردوسی» که از او پرسیده بود، به نظر شما این نمایشگاه چه کم دارد؟ گفته بود «وجود صادق را» و بعد انجوی را متهم کرده بود که یکی از آثار هدایت نزد او مانده و نمی‌دهد. انجوی به این ترتیب یادداشت‌هایی را در نشریه «فردوسی» شروع کرد که بخشی از این کتاب است.

*** چشم سگ
(مجموعه داستان)
عالیه عطایی
عالیه عطایی نویسنده‌ای اصالتا افغانستانی اهل هرات است که در ایران بزرگ شده. او فارغ‌التحصیل تئاتر از دانشگاه هنر تهران است و علاوه بر داستان‌نویسی در حوزه نمایشنامه و فیلمنامه هم فعالیت می‌کند. عالیه عطایی برای نگارش رمان «کافور پوش»، موفق به دریافت جایزه مهرگان ادب شد و باز برای همان رمان، برنده جایزه ادبی «واو»، برای رمان متفاوت سال شد. در زمینه نگارش نمایشنامه هم جوایزی به دست آورده است. منتقدان فارسی‌زبان او را از تاثیرگذارترین نویسندگان زن همدوره خودش می‌دانند.

عالیه عطایی با محوریت مهاجرت می‌نویسد و از نسل دو مهاجر داستان می‌سازد. مدتی پیش هم کتابی منتشر کرد با نام «چشم سگ» که سومین اثر داستانی او محسوب می‌شود. این کتاب ۷ داستان کوتاه دارد که نویسنده برای بعضی از آن‌ها جوایزی کسب کرده است؛ «شبیه گالیله»، «پسخانه»، «شب سمرقند»، «ختم عمه هما»، «سی کیلومتر»، «اثر فوری پروانه» و «فیل بلخی». فضای رئالیستی قصه‌های این مجموعه در کنار شخصیت‌پردازی ملموس آن، جهان قصه‌های عطایی را به خواننده نشان می‌دهد. سوژه‌های او مردمان افغان ساکن تهران هستند که هر کدام به شکلی بین هرات و تهران در عبور هستند.

در وهله‌ اول می‌توان گفت نویسنده نوعی اضطراب و ناامنی را در جغرافیای داستان‌های خود ترسیم می‌کند. مخاطب در طی خواندن کتاب چشم سگ با جهانی بی‌رحم و مبهم رو‌به‌رو می‌شود. جهانی که آدم‌های آن برای دستیابی به زندگی خوش‌تر به کارهایی عجیب دست می‌زنند. در هرکدام از این داستان‌ها می‌توان مناسبات خاص را به شکل شهری و مدرن پیدا کرد و گفت عطایی جزو نویسندگانی است که داستان‌هایش را از دل زیست و تجربه‌های مهاجرتی خود می‌سازد. داستان‌های «چشم سگ» روایت مهاجرت مردمان افغانستان و تاثیرِ تغییر اقلیم در زندگی آن‌هاست. عطایی در این داستان‌ها گروه‌های مختلفی از مردم افغان را نشان می‌دهد که هر کدام با وضعیت اقتصادی خاص خود، مهاجرت را به شکلی متفاوت معنی می‌کنند.

کدخبر: ۳۵۲۹۸۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر