نگرانیهایی درباره فرخنژاد، عزتی و تتلو
روزنامه هفت صبح | یک: دیدن فیلم چاقی ساخته راما قویدل به یادم آورد که حمید فرخنژاد چقدر میتواند بازیگر خوبی باشد. بازیگر جنجالی و پرکار این سالها چنان در طوفان حملات در فضای مجازی و رسانهای بوده و چنان کارنامه غیرقابل قبولی از خود در سالهای اخیر برجای گذاشته که وقتی بازی او را در فیلم چاقی دیدم حیرت کردم که زمانی همین ۵ سال پیش چه بازیگر ممتازی بوده است.
او نقش فیلمسازی را دارد که میخواهد با منشی خود ازدواج کند. مردی مشهور و موفق با کارنامهای از شکستهای عشقی و عاطفی. او در ترسیم چنین مردی با ظرافت و زیرکی عمل میکند. مردی باهوش که دوست ندارد عمیق و احساساتی باشد. مردی دقیق که نمیخواهد به ورطه احساسات پیچیده و غیرقابل فهم بیفتد. مردی موفق و با اعتماد به نفس که آماده است قالب نوجوانان بیدست و پا را برای ساعتی قبول کند.
او بازیگر اول فیلم نیست. بازیگر دوم و سوم هم نیست اما چنان در نقش خوب فرورفته و چنان کنترل شده در فیلم ظاهر میشود که راستش دوباره دلمان برایش تنگ شد و از خداوند خواستیم خاطره بازیهایش در دختر شیطان و سامورایی دربرلین و خانم یایا را در ذهنمان پاک کند. یادتان باشد چاقی ۵ سال پیش ساخته شده و تازه یک ماه است که به شکل محدود اکران شده است.
* دو: عزتی این روزها «ماجرای نیمروز؛ رد خون» را در حال اکران دارد و همین طور فیلم پیلوت. به غیر از این دو فیلم، امسال از او فیلمهای پارادایس و چهارانگشت و ما همه با هم هستیم را هم دیدهایم. نقشهایی که فایدهای برای کارنامه سینمایی عزتی نداشتند. این متن را از محدثه عظیمیپور انتخاب کردهام که در خبرآنلاین در توصیف جواد عزتی نوشته است: دوران تازهکاری این بازیگر، با «ماجرای نیمروز» معنایی مضاعف یافت.
او به پشتوانه همان نقشآفرینی در «تنگه ابوقریب» و «رد خون» بازی کرد. این روزها جواد عزتی در اوج است، محبوبیت عامه را دارد، آمار فروش فیلمهای تجاریاش بالاست. فیلمهای هنری و متفاوتش دیده و ستایش میشوند. این همان موقعیتی است که بسیاری از بازیگران آرزویش را دارند. میتواند انتخاب کننده باشد، همکاری با فیلمسازان صاحب نام و حضور در سینمای مستقل یا آثار تجاری.
نمیتوان از او انتظار داشت تنها محدود به یک نوع جریان سینمایی باشد. حضورش حتی به کمدیهای بازاری از جنس «هزارپا» قدر و آبرو میدهد و نامش در فهرست بازیگران فیلمسازانی که سالهاست فیلم خوبی نساختهاند، ترغیب کننده است. میماند نگرانی برای سرنوشت بازیگری که تازه به جایگاهی که شایسته آن است، رسیده و نباید خود را هزینه آثاری کند که تاریخ مصرف دارند و اعتبار حرفهای و مردمیاش را مخدوش میکنند.
* سه: عبدالله شهبازی در کانال خود نوشت: «پدیده تتلو» گویاترین نماد از پیامدهای فرهنگی سیاستهای توسعه ایران است؛ سیاستهایی که به فروپاشی سریع ساختار اجتماعی و فرهنگی، و پیدایش قطبهای متمرکز و عظیم جمعیتی در پیرامون ابرشهرها و شهرهای بیریخت و فاقد هنجارهای جاافتاده انجامید.
این طوفان و تلاطم اجتماعی همراه شد با تحولات جدید جهانی در حوزه تکنولوژی ارتباطات؛ از ورود و رواج گسترده دستگاههای ویدئوی خانگی در سالهای اولیه پس از انقلاب تا ورود ماهواره در اواخر دهه ۱۳۶۰ و گسترش سریع آن در دهه ۱۳۷۰ و سپس ورود اینترنت (از سال ۱۹۹۳/ ۱۳۷۲) و سرانجام «انقلاب سایبری» دهه ۱۹۹۰ میلادی که از سال ۱۹۹۶/ ۱۳۷۵ به ایران راه یافت.
سیاست دولت کنونی در توسعه بازار اسمارت فونها (گوشیهای هوشمند) این تحول فرهنگی را به اوج رسانید. شمار گوشیهای هوشمند در سال اول دولت حسن روحانی (۱۳۹۲) دو میلیون دستگاه بود که در سال بعد (۱۳۹۳) با جهشی شگفت به ۲۰ میلیون دستگاه و امروزه به حدود ۵۰ میلیون دستگاه رسیده است.
اسمارت فون دنیای مجازی را به بخشی لاینفک از زندگی آحاد جامعه متلاطم و آشفته ایرانی بدل کرد، بر میلیونها نوجوان و جوان تأثیرات عمیق نهاد و شکست کامل سیاستهای سلبی و انقباضی را در برخورد با تحولات اجتماعی و فرهنگی و تکنولوژیک به اثبات رسانید. رکوردشکنی جهانی و حیرتانگیز تتلو در اینستاگرام (درج بیش از ۱۸ میلیون کامنت زیر یک پُست) پیامد ناگزیر این تحولات است.