کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۱۹۱۸۱
تاریخ خبر:

‌نگاهی ‌‌به زندگی ۵ خیر و نوع‌دوست ایرانی

روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی| آسایشگاه خیریه کهریزک، دوم مرداد امسال، پنجاه ساله خواهد شد. 1750 سالمند در این آسایشگاه قابل پذیرش هستند. به این بهانه نگاهی داریم به زندگی 5 خیر و نوع‌دوست در ایران که مراکزی از این دست را تاسیس کردند.

آسایشگاه کهریزک
در سایت این آسایشگاه، موسس آن دکتر محمدرضا حکیم زاده، عنوان شده است. او متولد 23 اسفند سال 1293 بود و 3 آبان 1358 در 65 سالگی درگذشت. او پزشک بوده و گفته شده در این هر یک یتیم‌خانه و یک آسایشگاه برای سالمندان و معلولین تاسیس کرده بود.در سال 1351 او رئیس بیمارستان فیروزآبادی در تهران بوده و در آنجا جرقه ایده تاسیس آسایشگاه کهریزک در ذهن او زده شد. به گفته خودش:

«به خاطر دارم كه موقع خروج از بیمارستان نزدیك درب خروجی اغلب چند بیمار مفلوك، معلول یا پیر و فرسوده را در حالت خوابیده می‌دیدم. با آن كه رئیس بیمارستان بودم، قادر نبودم به طریقی اعمال نفوذ كنم و دستور بستری شدن آنان را بدهم. اگر هم دستور می‌دادم پزشكان به دلایل قانع‌كننده از پذیرفتن آنان خودداری می‌كردند و حق هم داشتند زیرا آن افراد نه قابل درمان بودند، نه بیمارستان قادر بود برای زمان طولانی آنان را بستری و تخت بیمارستان را اشغال نماید. من از دیدن این وضع بدبختی معلولان و بیماران غیر قابل درمان، زجر می‌كشیدم. قصد داشتم هرطور شده کمکشان کنم.»

او برای این کار به سراغ یک بیمارستان متروک رفت به نام بیمارستانِ مرحوم امین‌الدوله كه با هزینه مرحومه بانو فخرالدوله در منطقه كهریزك دایر شده بود و به دلایلی سال‌ها درب آن بسته مانده بود. ابتدا دو سه نفر معلول در این بیمارستان متروکه بستری شدند و پس از آن با توجه به محدودیت محل اسکان در دوم مرداد 1352 در زمینی به مساحت 28 هزار متر مربع که خیری به نام حاج حسن محمدی آن را اهدا کرده بود؛ کار ساخت‌وساز آسایشگاه سالمندان آغاز شد. این آسایشگاه در حال حاضر 420 هزار متر زمین و 180 هزار متر زیربنا دارد.

البته بسیاری در کنار دکتر حکیم‌زاده از خانمی به نام اشرف قندهاری بهادرزاده نیز به عنوان یکی دیگر از موسسان این آسایشگاه یاد می‌کنند. او متولد سال 1304 در مشهد بود و در 5 اسفند 1395 در تهران درگذشت و از سال 1351 تا چهل سال بعد، رئیس هیات مدیره این آسایشگاه بود. هر دوی این شخصیت‌ها در حال حاضر در آسایشگاه مدفون هستند.

محله جمشید
وقتی قاجاریه فروپاشید؛ حرمسرای شاهان نیز متلاشی شد. حتی به جای ساختمان حرمسرا، ساختمان فعلی وزارت دارایی ساخته شد. به این ترتیب، صدها زن و دختر ساکن حرمسرا که تنها فعالیت جنسی در حرمسرا انجام می‌دادند همگی به سمت دروازه قزوین کوچانده و در همان منطقه رها و مستقر شدند. شمار بسیاری از آن‌ها در اثر بیماری و فقر مردند و تعدادی هم که ثروتی داشتند به ازدواج شاهزاده‌های قاجار یا افراد متمول درآمده و باقی آن‌ها به روسپی‌گری روی آوردند. با همه این‌ها تا آن زمان، محله شهرنو همچنان کم‌اهمیت بود و چندان گسترده نشده بود.

در دوران رضاشاه بخش‌هایی از این محله نیمه‌ویران، بازسازی و مرکز تن‌فروشان تهران شد. حکومت هدف خود را از اجرای چنین تصمیمی کنترل تن‌فروشی در ایران اعلام کرد. رضا شاه به نظمیه یا شهربانی دستور داد که تن‌فروشان را از تهران خارج کنند و در بیرون دروازه قزوین در محله قجرها اسکان دهند.

با این حال، پس از مدتی سیاست رضاشاه تغییر کرد و هدف، جمع‌آوری روسپی‌ها شد و به همین خاطر قسمتی از قلعه یا محله شهر نو تخریب شد. در آن زمان شخصی به نام ارباب جمشید هزینه احداث ده‌ها خانه به منظور اسکان زنان بی‌سرپرست را قبول کرد و به منظور تأمین مخارج آنان چند باب مغازه نیز در این منطقه احداث کرد و محله رسماً به عنوان «محله جمشید» نامگذاری شد. با این حال سنت روسپی‌گری در محله آن زمان باقی ماند و در دوران پهلوی دوم با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد تا اینکه این منطقه در آستانه انقلاب، تخریب شد و حتی برخی از نقاط آن به آتش کشیده شد.

اما نام اصلی ارباب جمشید، جمشید جمشیدیان بود. در سال 1229 در یزد به دنیا آمده بود و زرتشتی بود. با تجارت توانسته بود به سیاست هم راه پیدا کند، با دربار سر و سری داشته باشد و حتی نماینده مجلس اول شورای ملی شود. او تا آنجا سرمایه‌دار بود که گفته شده دو محله دیگر تهران یعنی جمشیدآباد (یا همان خیابان جمالزاده) و امیرآباد نیز از زمره املاک اوست ولی در پایان عمرش، رقابت او با بانک‌های خارجی که در ایران بودند زمینه‌ساز ورشکستگی او شد و او در نهایت در شانزدهم دی ماه 1311، در حالی که چندان چیزی از مال دنیا نداشت، از جهان رفت.

خانه نوباوگان مظفری
کنار ایستگاه متروی دروازه شمیران تهران، یک دارالایتام یا شیرخوارگاه هست به نام «خانه نوباوگان مظفری» که در سال 1327 تاسیس شده است. موسس آن که برخی می‌گویند نخستین درالایتام تهران بوده، مرحوم محمدعلی مظفری جواهری نام داشته است. او متولد سال 1253 بود. خود او در هفت هشت سالگی یتیم می‌شود و تنها محل درآمد خانواده می‌شود. یک مغازه زرگری کوچکی بوده است که آن را برای نگهداری مادر بیمارش اجاره می‌دهد.

در جوانی و میانسالی مدتی کتاب فروش بوده، برخی کتب درسی را برای کودکان تدوین کرده و دست آخر به شغل پدری یعنی جواهرفروشی وارد می‌شود تا اینکه شبی در مقابل دکان کبابی کودک یتیمی را می‌بیند که با گریه و زاری از مادربزرگ خودش که پیرزن فقیری بوده‌ خواستار لقمه نان و کبابی می‌شود.

مظفری تحت تاثیر این ماجرا نذر می‌کند در نخستین روز هر سال هزار نفر از مردمان فقیر و مستحق را اطعام کند به صورتی که تا 7 سال این ماجرای ادامه پیدا می‌کند. بعد از مدتی به دلیل حرف و حدیث‌ها که پشت سر او من باب تظاهر او به این کار می‌زنند تغییر مسیر می‌دهد و به جایش در خفای بیشتری هر سال هزار طاقه عبای ضخیم خریده و برای تقسیم میان فقرا به شهرستان‌ها می‌فرستد و بعد از این کارها، تمام دارایی خود را برای تاسیس این دارالایتام وقف می‌کند.

پیش از انقلاب البته فرد دیگری هم به سرنوشت این کودکان حساس بوده و او مرحوم محمدرحیم تقی ایروانی، متولد 21 بهمن 1299 در شیراز و متوفی در 12 اسفند 1384، بنیان‌گذار کفش ملی بوده که در سال 1343، با تاسیس نهادی، تصمیم به پرورش کودکان بی‌سرپرست می‌گیرد و حتی گفته شده که هنگام خروج از کشور در آستانه انقلاب، این کودکان را که آن زمان ۱۴ تا ۱۶ ساله بودند با خود به خارج از کشور برد تا در ادامه فعالیت اقتصادی و تجاری، یار او باشند. (در نگارش بخش مربوط به خانه نوباوگان مظفری از گزارش خانم زهره شریفی در خبرگزاری مهر استفاده شده است).

کدخبر: ۵۱۹۱۸۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر