نقد و بررسی بازسازی بازی محبوب «مافیا»
روزنامه هفت صبح، کسری کریمیطار | تکیه بر نوستالژی لزوما نمیتواند موفقیت یک اثر را تضمین کند، اما گاهی اوقات این فاکتور مهم در نقش یار کمکی سازنده ظاهر شده و کاری میکند که بسیاری از ایرادات بازی پشت این واژه پر از معنی پنهان بماند.
این استدلال مشخصا در مورد بازسازی قسمت اول مجموعه مافیا صدق میکند؛ یکی از عناوینی که با تکیه بر نوستالژی موفق شده نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند. البته این به آن معنا نیست که بازی موردنظر ما عاری از نکات مثبت فراوان باشد، اما وقتی صحبت از نقد و بررسی میشود، مشخصا نمیتوان از این فاکتور مهم و تاثیر آن در تجربه نهایی گیمرها چشمپوشی کرد.
* یک: در سال ۲۰۰۲، استودیو «ایلوژن سافتورکز»، عنوانی با نام مافیا را عرضه کرد؛ یک بازی اکشن جهانباز خوشساخت که به لطف فروش بالا در اروپا و آسیا به یکی از مهمترین عناوین شرکت «تیک تو» تبدیل شد. با اینکه مافیا در بسیاری از بخشها ضعیفتر از جیتیای ۳ و جیتیای وایس سیتی بود، اما جزئیات و مکانیکهایی در آن وجود داشت که سری بازی جیتیای به عنوان سلطان عناوین جهانباز از آن بیبهره بود.
داستان مافیایی بهشدت درگیرکننده، طراحی مراحل قدرتمند، طراحی زیبای شهر و خودروها بخشهایی بودند که مافیا در آن به معنای واقعی میدرخشید و حتی در بعضی از آنها مشخصا در سطح بالاتری نسبت به دو عنوان یادشده جیتیای قرار میگرفت. ۱۸ سال بعد شرکت تیک تو تصمیم گرفت برند مافیا را احیا کرده و ضمن عرضه دوباره قسمت سوم به همراه بستههای قابل دانلود، ریمستر قسمت دوم و بازسازی کامل قسمت اول، گیمرها، مخصوصا آنهایی که با این سری خاطرات خوبی دارند را خوشحال کند.
با اینکه مافیا ۳ هیچ تفاوتی با نسخه اصلی نداشت، حتی در بعضی بخشها - حداقل در ابتدای عرضه - ضعیفتر از نسخه اصلی بود و ریمستر مافیا ۲ هم از مشکلات وحشتناکی رنج میبرد؛ اما باید اعتراف کرد بالاخره استودیو هنگر ۱۳ پس از شکست هنری مافیا ۳، موفق شد یک قسمت مافیا را با موفقیت بسازد؛ موفقیتی که البته ایرادهای مهمی دارد.
* دو: بازسازی مافیا روایت و ساختاری وفادار به نسخه اصلی دارد؛ موضوعی که قطعا نقطه قوت آن است. داستان مافیا تا حدی یادآور فیلم پدرخوانده است. این شباهت ارتباطی به کلیت داستان ندارد و مربوط به کیفیت آن است، زیرا همانند شاهکار فرانسیس فورد کاپولا، پس از گذشت سالها نهتنها از ارزشهایش کم نشده، بلکه همین حالا هم از اکثر بازیهای اکشن دهه گذشته - حداقل از بعد داستان - درخشانتر عمل میکند.
هنگر ۱۳ حتی سعی کرده جزئیات جدیدی را به بازی اضافه کند؛ از کاتسینها و ماموریتهای بیشتر تا وجود نامهها و نوتهایی که باعث شده ما بیشتر با شخصیتهای حاضر در بازی و دنیای پیرامون آنها آشنا شویم. با اینکه داستان تقریبا همان است، اما اکثر دیالوگها تغییر کردهاند که با توجه به عوض شدن کامل کست بازی، نکتهای بهشدت مثبت است.
این فرم روایت جذاب به همراه گرافیک هنری چشمنواز و موسیقی گوشنواز سبب شده تا حتی افرادی که تجربه قسمت اول را هم ندارند از داستان و فضاسازی بازی لذت ببرند. دوستداران نسخه قدیمی هم در این لذت شریک هستند با این تفاوت که ممکن است بعضی تفاوتها چندان به مذاق آنها خوش نیاید.
* سه: از بحث داستان که عبور کنیم به گیمپلی و طراحی دنیای بازی میرسیم. مانند نسخه اصلی در این شماره هم بازی دو انتخاب بخش داستانی و Free Ride را به شما میدهد. در بخش داستانی، همانطور که مشخص است مراحل بازی به صورت خطی دنبال میشود و در بخش Free Ride هم میتوانید آزادانه در Lost Heaven به گشتوگذار مشغول شوید.
تا اینجای کار همهچیز خوب است، مخصوصا برای قدیمیها که این روزها حوصله سروکلهزدن با یک عنوان جهانباز بزرگ به همراه ماموریت جانبی ریز و درشت را ندارند. اما وقتی به بخش رانندگی و تیراندازی میرسیم، کمی ماجرا متفاوت میشود. رانندگی در یکی، دو ساعت اول بازی بهشدت توی ذوق میزند. خودروها بسیار کند هستند و از آن بدتر اینکه هندلینگ ضعیفشان سبب شده تا با قدری چپ و راست رفتن سریعا تصادف کنید که مصیبت تازه از اینجا شروع میشود.
مخصوصا اینکه پس از تصادف خیلی طول میکشد تا خودروی شما دوباره به همان سرعت کندش بازگردد. بااینحال پس از دو، سه ساعت، بازی ماشینهای سریعتری در اختیار شما قرار میدهد که به طرز وحشتناکی در عوض کردن حسوحال شما تاثیرگذار است. بازسازی مافیا عنوان عجیبی است. ایراد زیاد دارد، اما نکات مثبتش هم فوقالعاده است.
در یکسری کلیات ضعیف است، اما جزئیاتش در بعضی بخشها مثل آنهایی که در طول نقد به آنها شاره کردیم یا اعمال بهشدت طبیعی بعضی شخصیتهای غیر قابل بازی به راستی خیرهکننده است. به همین خاطر ممکن است بعضی کاربران آن را درمجموع نپسندند و بعضی دیگر بهشدت علاقهمندش شوند؛ موضوعی که در هر دو طیف طرفداران قدیمی و کاربران جدید صدق میکند.