مهمترین اختلافات بازیکنان و مربیان برسر محبوبیت
روزنامه هفت صبح | در فوتبال ایران بارها اتفاق افتاده که محبوبیت بازیکن یا بازیکنانی در میان هواداران آنقدر زیاد شده که سرمربی تیم ترجیح داده آنها را به دلایل و بهانههای واهی کنار بگذارد. گاهی هم بازیکنی خودش را آنقدر بزرگ دیده که ترجیح داده با یک مربی خاص کار نکند! مهمترین موارد از این ماجراها را در چند سال اخیر مرور میکنیم.
*** کاپیتانهای تیم ملی و خطیبی؛ با هم نمیسازند
اشکان دژاگه، مسعود شجاعی و احسان حاجصفی. سه کاپیتان تیم ملی چند سالی هست که در تراکتور بازی میکنند. سه تفنگدار محبوب کارلوس کیروش در تیم ملی، در سال ۱۳۹۷ به شکل همزمان به تراکتور پیوستند. درست از زمانی که محمدرضا زنوزی مالکیت این باشگاه را خرید و تیمی کهکشانی را ساخت و جان توشاک افسانهای را هم روی نیمکت تیمش نشاند. در تمام این مدت، این سه بازیکن همواره در ترکیب اصلی تراکتور حضور داشتند.
محمد تقوی، ژرژ لیکنز، مصطفی دنیزلی، ساکت الهامی و علیرضا منصوریان به این سه ستاره اعتماد و اعتقاد کامل داشتند اما از زمانی که رسول خطیبی هدایت تراکتور را برعهده گرفته، شرایط این سه بازیکن کاملا تغییر کرده است. حاجصفی که به راحتی از این تیم جدا شد و به سپاهان رفت، مسعود شجاعی هم که خودش مدتی سرمربی موقت تراکتور بود، توسط خطیبی به نیمکت پیچ شده و اشکان دژاگه هم اگرچه کمابیش در ترکیب تراکتور حضور دارد اما مشخصا از وضعیت تیم ناراضی است.
دژاگه و شجاعی بعد از بازگشت تیم از لیگ قهرمانان آسیا، در تمرینات غایب بودهاند و اگرچه گفته شده آنها در مرخصی به سر میبرند اما ظاهرا مشکل چیز دیگری است. دیروز در فضای مجازی شجاعی تصویری را لایک کرد که در آن ادعا شده بود او و اشکان دژاگه از تیم تراکتور کنار گذاشته شدهاند!
در این تصویر به رسول خطیبی هم طعنه زده شده که او بازیکنانی را که همه مربیان بزرگ تراکتور آنها را قبول داشتند، کنار گذاشته است تا به محبوبیت خودش خدشهای وارد نشود! هر چه هست مشخص است که رابطه ستارهها با خطیبی خوب نیست. یا آنها خطیبی را کوچکتر از خود میدانند یا خطیبی از بزرگی و محبوبیت آنها نگران است و به نظر میرسد همکاری کاپیتانهای تیم ملی با تراکتور، به خاطر جنگ محبوبیت در آستانه به پایان رسیدن قرار دارد.
*** مجیدی و مرفاوی؛ کتابخوانی روی نیمکت!
بیش از یک دهه پیش، صمد مرفاوی سرمربی استقلال بود. در لیگ نهم، فرهاد مجیدی هم به استقلال برگشته بود اما مرفاوی که محبوبیت مجیدی را در میان هواداران میدید، زیاد به او میدان نمیداد. مجیدی هرگاه به زمین میرفت گرهگشا میشد اما مرفاوی هیچگاه او را به عنوان بازیکن فیکس و اصلی خود انتخاب نکرد. کار به جایی رسید که اختلافات میان آنها علنی شد و در نهایت در بازی استقلال و پاس همدان، تصویری از مجیدی روی نیمکت منتشر شد که در جریان بازی، مشغول خواندن کتاب است!
کتابی با عنوان «چگونه آنچه را میخواهید به دست آورید» مشخص بود که مجیدی، مرفاوی را از لحاظ فنی قبول ندارد و مرفاوی بعدها دلخوری خود را از این حرکت مجیدی بروز داد اما این حرکت مجیدی یکی از تاریخیترین و عجیبترین اتفاقات فوتبال ایران به نشانه اعتراض به سرمربی یا قبول نداشتن او بود. مجیدی البته بعدها با امیر قلعهنویی هم به مشکل خورد و جنگ محبوبیت بین این دو نفر یکی از حساسترین و نزدیکترین جنگهای سرد در تاریخ باشگاه استقلال بود.
*** مجتبی جباری و مظلومی؛ هشت شاکی علیه پرویزخان
۱۰ سال پیش، استقلال تیمی پرستاره در اختیار داشت و سرمربیاش پرویز مظلومی بود. این تیم نتایج نسبتا خوبی میگرفت اما درگیری جباری با جاسم کرار در بازی جام حذفی مقابل سایپامهر کرج باعث طغیان او علیه پرویز مظلومی شد. جباری گفت: «موقعی که برنامه نداشته باشیم، وضعیت به همین شکل است، تا زمانی که سرمربی بایستد و حرفی نتواند بزند، این اتفاقات میافتد. متاسفانه ما هر روز در دو ساعت تمرین برنامهای نداریم. اول فصل نیز همینگونه بودیم، نه تاکتیکی داشتیم و نه برنامهای و اگر گل میزدیم به خاطر خلاقیت بازیکنان بود.»
جباری رسما ادعا کرد مظلومی از نظر فنی کاری برای استقلال نمیکند. به نظر میرسید مظلومی، جباری را تنبیه کند و در اختیار باشگاه بگذارد اما این کار را نکرد و جباری هم خیلی شیک به تمرینات برگشت و با همین مظلومی که در تمرینات کاری نمیکرد، به همکاری ادامه داد! البته جباری بعدها به صراحت اعلام کرد در فوتبال ایران فقط فیروز کریمی را از نظر فنی به عنوان مربی قبول دارد!
*** دایی و کریمی؛ دست رد به سینه تیم ملی
تاریخچه اختلافات دایی و کریمی خیلی قدیمی است. تقریبا از همان اولین سالهای ظهور کریمی به عنوان یک فوقستاره در فوتبال ایران. این اختلافات حتی تا جام جهانی ۲۰۰۶ هم وجود داشت و به تیم ملی هم ضربه زد. هرچند در آن مقطع همه چیز در لفافه بود و کسی به صراحت از اختلاف بین این دو نفر حرفی نمیزد .
اما وقتی چند سال بعد دایی سرمربی تیم ملی شد و علی کریمی دعوت او را نپذیرفت، همه چیز مشخص شد. معلوم بود که کریمی حاضر نیست زیر نظر دایی بازی کند و او را از نظر فنی به عنوان سرمربی تیم ملی قبول ندارد. این فرضیه چند ماه بعد اثبات شد، جایی که دایی با شکست تیم ملی مقابل عربستان اخراج شد و افشین قطبی جانشین او شد و کریمی را به تیم ملی فراخواند و جادوگر هم بدون هیچ اما و اگر و بهانهای به تیم ملی برگشت!
*** علی پروین و هاشمینسب؛ اخراج دربیبازِ بزرگ
مهدی هاشمینسب را خود علی پروین به پرسپولیس آورد. او در کوپتداق ترکمنستان بازی میکرد و با درخشش مقابل پرسپولیس در آسیا، توجه پروین را به خودش جلب کرد و یک سال بعد هاشمینسب به پرسپولیس پیوست. او از همان سال اول حضورش در پرسپولیس با گلزنی در دربی به شدت در میان هواداران محبوب شد و ادامه این روند در سالهای بعد باعث شد تا پروین از میزان محبوبیت هاشمینسب احساس خطر کند.
یکی دو بار هم با او به مشکل خورد و نیمکتنشینش کرد اما هاشمینسب تعویض طلایی او شد و نجاتش داد. در نهایت کار به جایی رسید که پروین دیگر نتوانست هاشمینسب را تحمل کند و در پایان فصل قراردادش را تمدید نکرد تا هاشمینسب در جنجالیترین و پرحاشیهترین نقل و انتقال تاریخ فوتبال ایران به استقلال برود و با گلزنی در دربی مقابل پرسپولیس غش کند و یک بار دیگر باعث عصبانیت علی پروین بشود.