مهریههای عجیب؛ از چشمهای داماد تا بال مگس

روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | ماجرای مهریه، ماجرای جمله معروف و قدیمی که در مراسم خواستگاری خانوادهها خوشحال و خندان بیان میکنند:«کی مهریه داده و کی گرفته؟!» اما وقتی پایش بیافتد همه هم مهریه را گرفتهاند هم مجبور شدهاند که بدهند. دعوایی که این روزها به دلیل شرایط اقتصادی بر سر این رسم قدیمی بالا گرفته است. مردان میگویند اگر زنان حقوق برابر و حق طلاق میخواهند چرا مهریه میگیرند و از آن سمت زنان به نداشتن پشتوانه مالی در زندگی اشاره میکنند.
حالا دعوای بعدی که با پرداختن چه تعداد سکه مرد راهی زندان نخواهد شد نیز بماند. مهریه حاشیههای بسیار از قدیم داشته و دارد. اما در این میان نوع مهریهها نیز جنجالی شده است.اینکه چه مهریهای انتخاب کنی تا جذابتر باشد. از ماجرای پرداخت مهریه جنجالی یک میلیون و صد شاخه رز در کرمان تا هزار کیلو بال مگس! این روزها که بیتکوین و ارز دیجیتالی هم پایش به ماجرای مهریه و عقدنامهها نیز باز شده است. حتی شاهد مهریههای معنوی نیز بودهایم.
چند سال قبل، علیرضا افتخاری در گفتوگویی که با یکی از مجلهها داشت، اعلام کرد که از دامادهایش خواسته به جای مهریه دخترانش، قرآن مجید و دیوان حافظ را حفظ کنند. مهریهای که آن زمان سر و صدای زیادی به پا کرد و خیلیها در مقام تحسین از افتخاری، او را به عنوان یک الگوی اخلاقی معرفی کردند. در لیست مهریههای عجیب مواردی چون۱۹۷۸ توپ تنیس، ۲ هزار قطعه نبات، ۱۰۰هزار لیتر بنزین، ۱۱۰ کیلوگرم گل یاس، سفر به ۱۲۰ پایتخت جهان، هزار بار سفر به کربلا با پای پیاده، ۱۰۰ تابلوی نقاشی در ایران ثبت شده است. در این پرونده، هفت گزارش درباره مهریههای جنجالی را کار میکنیم.
*** یک کیلو بال مگس مهرم کن
یکی از عجیبترین مهریههای تاریخ ایران که در شعبه ٢۶۴ دادگاه خانواده به اجرا گذاشته شد، یک کیلو بال مگس بود که در سال ١٣٨۶ زنی با مراجعه به دادگاه خانواده به قاضی گفت تنها در صورتی حاضر به طلاق میشود که همسرش یک کیلو بال مگس مهریه او را بپردازد. او که در سومین ازدواج خود را شکست خورده میدید، دلیل جدایی از همسرش را فریبکاری او عنوان کرد و گفت:«همسرم به رغم متاهل بودن، با من ازدواج کرده و حالا من تا مهریهام را نگیرم از زندگیاش بیرون نمیروم!»
اگرچه در همان زمان یکی از قضات اعلام کرد:« تعریف مهریه در قانون مشخص است و چیزی به عنوان مهریه در نظر گرفته میشود که قابل تبدیل به وجه رایج مملکت باشد یعنی مهریههایی مانند ۱۰۰۰ کیلو بال مگس یا ۱۰۰۰ پای هزار پا چون قابل قیمتگذاری و تبدیل به وجه نقد نیست جز مهریه محسوب نمیشود و نباید به عنوان مهریه قرار داده شود.»
*** ۱۰ راس آهوی وحشی از منطقه عروس
مهناز ۲۶ساله وقتی تصمیم میگیرد با جوانی که همشهری خودش بود ازدواج کند به مهریهاش نیز به خوبی فکر کرده بود. مهریهای که اگر روزی دعوایشان شد باعث شود داماد نتواند زندگیاش را ترک کند. آنها ازدواج میکنند و با اینکه هر دو اهالی یک شهر بودند با این حال همسرش، مهناز را وادار به نقل مکان به تهران میکند جایی که در آنجا کار میکند، همین مسئله باعث شده که مهناز احساس غربت و تنهایی کند و این ماجرای نقل مکان به تهران تاثیر زیادی روی او میگذارد.
مهناز به امید آنکه همسرش پایتخت را ترک کند و به شهر خود بازگردد، از دادگاه درخواست میکند که اقدامات لازم برای دریافت مهریه از همسرش را آغاز کند. مهریهای که شامل ۱۰ راس آهوی وحشی از منطقه خودشان بود بلکه داماد به شکار آهوها برود و هوای پایتخت از سرش بیافتد! همسر این مرد درباره علت اقدامش به قاضی در دادگاه گفت: «من و شوهرم در یکی از شهرستانهای کوچک اطراف بوشهر زندگی میکردیم اما اداره شوهرم را به تهران منتقل کرد. از وقتی به تهران آمدیم رفتار شوهرم عوض شد، تا اینکه یک روز همسران همکارانش را به رخ من کشید و گفت من عقب مانده هستم. از این حرفش خیلی ناراحت شدم و حالا مهریهام را میخواهم، ۱۰ راس آهوی وحشی از منطقه خودمان!»
*** ۱۰۰ لپتاپ آخرین مدل
مینا و احمد سه سال با یکدیگر زندگی میکنند تا اینکه اعتیاد احمد این زندگی را خراب کرده و ماجرا را به سمت طلاق پیش میبرد. زن جوان در دادگاه خانواده گفت:«من مهندس کامپیوتر هستم و تا قبل از ازدواج با احمد زندگی خوبی داشتم. موقعیتهای شغلی فراوان با درآمد بالا هم داشتم. نمیدانم چه شد که عاشق او شدم و ازدواج کردیم. اوایل زندگی معمولی و خوبی داشتیم اما بعد از سه سال فهمیدم شوهرم معتاد است و مواد مصرف میکند.
چند بار قهر کردم تا ترک کند ولی فایده نداشت. الان هم طلاق و هم مهریهام را کامل از او میخواهم.» وقتی قاضی در مورد مهریه سوال کرد، زن جوان مدعی شد: «چون عاشق کامپیوتر و شغلم هستم مهریه من ۱۰۰لپتاپ آخرین مدل روز است. او باید تمام مهریه را بدهد و ۱۰۰ لپتاپ را از او میگیرم. با صدور رای طلاق، احمد مجبور به خرید ۱۰۰ لپتاپ به عنوان مهریه همسرش شد.»
*** پرداخت ۱۲۰۰ نان بربری به عنوان مهریه
زن جوان به دادگاه خانواده تهران آمد و در شکایتی از همسر بیمسئولیت خود تقاضای پرداخت مهریهاش را کرد. این زن به قاضی پرونده گفت: «شوهرم بیمسئولیت است و هیچ مسئولیتی را در زندگی قبول نمیکند. چهار سال است که ازدواج کردهایم اما این مرد با کارهایش لج من را درآورده. فقط مهریهام را میخواهم و قصد جدایی ندارم.»
قاضی وقتی از زن پرسید مهریهاش چیست با پاسخی عجیب روبهرو شد و زن جوان ادعا کرد مهریهاش ۱۲۰۰ نان بربری است. قاضی با احضار همسر این زن از او خواست که مهریه را بپردازد که مرد ۲۹ساله گفت: «من همسرم را طلاق نمیدهم و مهریه او را هم پرداخت نمیکنم. او لجباز است و با اینکارها میخواهد لج من را دربیاورد.» قاضی پس از شنیدن حرفهای مرد او را ملزم کرد که مهریه همسرش را بپردازد. مرد جوان هم یک جا ۱۲۰۰ نان بربری برای همسرش خرید و مهریه او را پرداخت.
*** ماجرای مهریه یک میلیون شاخه گل رز در کرمان
خردادماه امسال، زن جوان در کرمان برای طلاق به دادگاه رفت و توانست از همسرش جدا شود. زن جوان پس از اینکه از همسرش جدا شد، از دادگاه تقاضا کرد شوهرش مهریهاش را که یکمیلیون شاخه گل رز بود به او بدهد. وکیل این زن به دادگاه گفت که هزینه هر شاخ گل رز حداقل ۴۰۰۰ تومان است و موکلم از همسر سابق میخواهد هزینه یکمیلیون شاخه گل رز را به او بپردازد و با واریز چهارمیلیارد تومان، مهریه را پرداخت کند.
مرد جوان وقتی شنید همسرش درخواست وجه گلها را کرده، به دادگاه مراجعه و اعلام کرد حاضر است تمام یکمیلیون شاخه گل رز را تهیه کند و در اختیار همسرش قرار دهد. این مرد مدعی بود از شهرهای پرورش گل هر شاخه رز را ۵۰۰تومان میخرد و حاضر نیست چهارمیلیارد تومان به همسرش بپردازد. سرانجام مرد جوان یکمیلیون شاخه گل رز قرمز را از چند شهر با ۵۰۰میلیون تومان خرید و با کامیون برای همسر سابقش فرستاد.اما این ماجرا دردسر تازه شد.
این مهریه نامتعارف در ۱۱ کامیون از تهران _ مشهد _ محلات به مقصد کرمان بارگیری شد. جمع آوری این تعداد گل علاوه بر مشکلاتی که به گفته رانندگان برای بازار گل در مبدا ایجاد کرده بود در شهر کرمان هم بلاتکلیف ماند. البته بخشی از گلهای یادشده به اشتباه درگلزار شهدای کرمان تخلیه شد که مخالفت خانواده شهدا را در پی داشت.
*** چشم در برابر مهر
زن جوان عروس یک خانواده ثروتمند شده بود که ۵هزار سکه مهرش کرده بودند اما کابوس تکرار زندگی خواهر مطلقهاش دست از سر او برنمیداشت. بنابراین بعد از عقد از همسرش خواست تا چشمهایش را مهر او کند.زن جوان میگفت دلش میخواهد مهریهاش آنقدر خاص و تعهدآور باشد که شوهرش هیچگاه نتواند از قیدوبند آن خودش را رها کند. بنابراین یک ماه بعد از عقد به دفترخانه رفتند و قرار گذاشتند بدون اطلاع خانوادهها، یک بند دیگر به مهریه اضافه کنند:چشمهای آقای داماد!
اما چند ماه بعد ورق برگشت و اختلافات آن دو شروع شد تا جایی که چارهای جز طلاق نماند. البته قاضی دادگاه اعلام کرد که طبق قانون شرع، اعضای اصلی بدن قابل جداکردن نیست و تعهد مالی ایجاد نمیکند، چون چشم زمانی که زنده و قابل استفاده برای فرد باشد باارزش است و نمیتواند مورد رهن و گرو قرار بگیرد. ضمن آنکه مهریه همان است که عقد براساس آن صورت گرفته و داماد فقط محکوم به پرداخت ۵هزار سکه طلاست.
*** ۵هزار مرجان دریایی مهریهام بود
زن در دادگاه خانواده ماجرا را چنین تعریف میکند:«عاشق هم شده بودیم. هر دو خانواده برای تفریح به شمال رفته بودیم و من در ساحل داریوش را دیدم. پسر خیلی خوبی بود. در آن چند روز مفصل با هم صحبت کردیم و وقتی به تهران آمدیم قرار ازدواج گذاشتیم. پدر و مادرهایمان مخالفتی نکردند و وقتی از من درباره مهریه پرسیدند چون من و داریوش کنار دریا با هم آشنا شده بودیم، مهریهام را ۵ هزار مرجان دریایی تعیین کردم. آن روزها در ابرها سیر میکردم.
چه میدانستم دعوایمان میشود. از کجا میدانستم تا این حد با هم اختلاف سلیقه داریم،ما در هیچ زمینهای با هم تفاهم نداریم. کارمان شده دعوا و جنگ و جدال. حالا هم ۵ هزار مرجان دریایی را که حقام است میخواهم به اجرا بگذارم تا درس عبرتی به شوهرم بدهم. اینها را زنی به اسم شیرین وقتی به دادگاه خانواده ونک آمده بود گفت و به این ترتیب اسمش در فهرست عروسانی با مهریههای عجیب ثبت شد. اگرچه این مهریه بهخاطر امکان تعیین نشدن ارزش مالی قابلیت دریافت نداشت.