مناقشه میان آیدا سرکیسیان و سیروس شاملو
روزنامه هفت صبح | این اولینبار نیست که بین فرزندان احمد شاملو یا افراد مرتبط با آنها و آیدا سرکیسیان، همسر شاعر بحث و جدل راه میافتد و اگرچه چند روز است که آنها حملههایی علیه هم داشتهاند، اما این کار در برابر دادگاه و دادگاهکشیهای سالهای نهچندان دور موضوع چندان بغرنجی محسوب نمیشود، با وجود این توانسته سروصدا راه بیندازد.
*** حمله اول
اواخر آذر امسال هم مثل ۵ سال گذشته، به مناسبت تولد احمد شاملو، آیین جایزه شاملو برگزار شد، جدا از اینکه جایزه به چه کسی رسید و فرآیند اهدای آن چطور بود، سایت رسمی احمد شاملو، در یادداشتی به قلم علی کاکاوند به این جایزه و شخص آیدا سرکیسیان به عنوان بانی برگزاری مراسم و اهدای جایزه حمله کرد. علی کاکاوند که خودش شاعر است، خطاب به آیدا نوشت: «بعضی جایزهها در جهان به اشخاص داده میشود.
مثلا به پاس یک عمر نوآوری و تألیف شعر به فلان شاعر جایزه میدهند؛ اما بعضی جایزهها و از جمله جوایز شعر در ایران را به کتاب میدهند، یعنی اعلام میشود که این جایزه میرسد به فلان کتاب شعر، اما دروغ است؛ در اخبار گفته میشود که جایزه را به کتاب دادهاند درحالیکه جایزه را به شخص دادهاند. این نکته خیلی مهم است.
جایزه را فارغ از هر کتابی که هست به افراد میدهند، به دوست و آشنا یا حتی به هماتاقی میدهند و البته این فقط یک بازی و رابطه نیست، یک هدف است… خانم سرکیسیان عزیز! شک نکنید این جایزه با روش و مرام شاملو مغایر است. این جایزه همان گوشت گندیدهایست که شاملو گفته بود با آن نمیشود آبگوشت درست کرد وگرنه مسموم میکند. چون علاوهبر باندبازی، شاعران و ناشران بدنام رانتی- دولتی هم در آن هستند.»
*** ضدحمله
کسانی که در جریان اختلافات خانواده احمد شاملو با هم نیستند، احتمالا اگر به این یادداشت برخورد کرده باشند تعجب میکنند، چون دقیقا در بخش «درباره ما»ی سایت شاملو اسم آیدا سرکیسیان و ع.پاشایی به عنوان سرپرستان آثار شاملو آمده است، حالا ممکن است آنها با خودشان بگویند که سایت احمد شاملو به انتقاد علی کاکاوند احترام گذاشته و یادداشت او را منتشر کرده است. در این صورت پاسخ تند آیدا و ع.پاشایی به این حرکت سایت احمد شاملو گیجکننده میشود.
برای اینکه زودتر این گیجی به پایان برسد، باید بگوییم که سایت احمد شاملو را فرزندان شاملو، بهویژه سیروس و نزدیکان فرزندان این شاعر فقید اداره میکنند، درحالیکه جایزه شاملو را آیدا سرکیسیان برگزار میکند و بین این دو اختلاف عمیق، قدیمی و ریشهداری وجود دارد؛ اختلافی که رد آن را میتوان در پاسخ موسسه آیدا سرکیسیان به سایت شاملو دید. در بخشهایی از پاسخ آنها آمده:
«چندی است که سایت رسمی احمد شاملو به بهانه مخالفت با اهدای جایزه شعری به نام این شاعر بزرگ، در رفتاری غیرمسئولانه و غیرمدنی، مرتکب هتاکی در مورد موسسه الف.بامداد و اعضای آن و بهخصوص دو سرپرست محترم آثار آقای شاملو یعنی سرکار خانم آیدا سرکیسیان و آقای ع. پاشایی شده است. طرفه آنکه گردانندگان این سایت جایگاه و اعتبار خود را در سال ۱۳۷۷ با امضای قراردادی از سوی ع.پاشایی به وکالت از طرف احمد شاملو به دست آوردهاند.
جایزه شعر احمد شاملو که امسال ششمین دوره آن به همت نهاد برگزارکننده این جایزه برگزار شد، هرساله به پیشنهاد و تصویب اکثریت اعضای موسسه الف. بامداد راهاندازی شده و در این مدت کوتاه با استقبال گسترده ناشران و بهخصوص شعرای جوان کشورمان مواجه شده است. هر شخص حقیقی یا حقوقی میتواند با این جایزه یا دیگر جوایز مستقلی که در کشورمان در حوزه هنر و ادبیات به منتخبان آن اهدا میشود موافق یا مخالف باشد، ولی تهمت زدن و هتاکی به این موسسه، نهاد برگزارکننده جایزه، داوران محترم آن و ناشران امری است غریب، ناپسند و غیرقابل دفاع.»
*** مرور حملات پیشین
اختلاف آیدا سرکیسیان، همسر مرحوم شاملو با فرزندان شاعر، مخصوصا پسر بزرگ او، سیاوش خیلی قدیمی است و به روزهای اول بعد از فوت او برمیگردد؛ جایی که فرزندان میخواستند اداره ماترک مادی و معنوی شاملو را به دست بگیرند، اما آیدا به راحتی از آنچه از زندگی نزدیک به ۴۰سالهاش با شاعر باقی مانده بود و حقوق معنوی آثار او عقب نکشید. سیاوش حتی آیدا را به دادگاه کشید و در نهایت دادگاه رای به برگزاری حراج برای اموال شاملو داد تا ارزش مادی آنها را خریداران تعیین کنند؛
حراجی که سیاوش خریدار نهایی آن بود و با پرداخت ۵۵۰ میلیون تومان در سال ۸۷ توانست مالکیت آنچه از مرحوم باقی مانده بود را به دست بیاورد. البته ماجرا کاملا تمام نشد، بلکه آیدا و ع.پاشایی، یکی دیگر از سرپرستان معنوی آثار شاملو دوباره شکایت کردند و پرونده تا فوت سیاوش باز بود، بعد از آن هم اگرچه اختلافات تا اندازهای فرونشست، اما هر چندوقت یکبار نشانههای آن دیده میشود.
طی این سالها خانواده شاملو درباره انتشار آثار او هم چنانکه باید و شاید به توافق نرسیدند؛ مثلا در مورد چاپ دفتری که مربوط به سالهای جوانی شاملو میشد، آیدا مخالفت زیادی داشت و میگفت خود شاعر مایل به چاپ این آثار نبوده، اما فرزندانش میگفتند که مردم باید در جریان سیر تغییرات این شاعر قرار بگیرند. البته این وسط در روزهای اندک آشتی اتفاقات مشترک کوچکی هم افتاد، اما شکاف و اختلاف همیشه وجود داشت.
*** جدلهای مشابه
خانواده احمد شاملو تنها خانواده بازمانده از یک چهره ادبی و هنری معاصر نیستند که اختلافشان بارها به رسانهها کشیده است، همین چندوقت پیش هم دعوای پسران عباس کیارستمی بر سر چاپ کتاب نامههای او جنجال راه انداخت. اختلاف بهمن و احمد، پسران عباس کیارستمی هم گویا قدیمی است، اما چهار سال بعد از فوت او، وقتی بهمن کتابی به نام «من خانهم؛ پارهنامههایی از عباس کیارستمی» را به دست چاپ سپرد، این اختلاف اوج گرفت.
چاپ این کتاب که شامل نامههای عباس کیارستمی به همسرش و همچنین یادداشتهای «یخچالی» است که پس از فروپاشی زندگی مشترکشان نوشته، باعث عصبانیت احمد شد. او درباره این اتفاق نوشت: «متاسفانه بعد از چاپ دو کتاب بدون مجوزهای کامل، … نشر نظر، اقدام به چاپ کتابی جدید درباره پدرم کرده است. علاوهبر مشکل مجوز، این کار، عدم رعایت حریم خصوصی است که نهتنها مغایر با اخلاقیات، بلکه برخلاف قانون است. مراتب از طریق قانونی پیگیری خواهد شد.»
هفت سال پیش هم دخترخوانده سیمین دانشور از خواهر این نویسنده شکایت کرد که چرا خانه سیمین و جلال آلاحمد را به عنوان لوکیشن در اختیار فیلم «بچههای نسبتا بد» قرار داده است. همسر لیلی ریاحی (دخترخوانده سیمین دانشور) اعلام کرد که طبق وصیت سیمین، یکسوم اموال و حق چاپ آثارش به دخترخواندهاش میرسد و درحالیکه هنوز دادگاه تصمیم نهایی را در این مورد نگرفته، ویکتوریا دانشور اقدام به بهرهبرداری از اموال سیمین میکند.
ویکتوریا دانشور هم اعلام کرد که این کار هیچ صدمهای به خانه نزده و تغییرات جزئیای که داده شده بعد از تمام شدن فیلمبرداری برطرف شده است. او ادعا کرد که از این راه خواسته برای تعمیر و نگهداری خانه کسب درآمد کند و اتفاقا خوب است که از این راهها همه خانه را ببینند.