معمای رشد خیرهکننده میلیونرهای ایرانی
روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی| اگر مدت زمانی را در دانشکدههای علوم سیاسی دانشگاههای خارج از کشور سپری کنید احتمالا با پژوهشگرانی غیرایرانی مواجه خواهید شد که هرچند درباره ایران تحقیق میکنند اما از برخی بدیهیات مربوط به ایران اطلاعی ندارند. برای مثال یکی از پژوهشگران که در هلند ساکن است و سالها درباره مذاکرات هستهای تحقیق کرده یکبار از من پرسید که فرق میان روحانیونی که عمامه سفید به سر میکنند با روحانیون عمامه مشکی چیست؟
یکبار هم پژوهشگری در آمریکا که درباره کنترل فضای مجازی در ایران تحقیق میکرد، به من و یک همراه ایرانی دیگرم آن هم نه بهصورت سوالی بلکه با حالتی خبری گفت که دولت ایران استفاده از نرمافزارهای آمریکایی مانند بسته نرمافزاری آفیس را ممنوع کرده است. حرفی که برای ما که تجربه خرید جدیدترین نسخه گرانترین نرمافزارهای جهان را با ارزانترین قیمت از مجتمع کامپیوتر پایتخت داشتیم بسیار عجیب بود.
نمیتوان به این پژوهشگران خرده گرفت، ایرانیها هم بهطور مشابه و بهخاطر عدم تجربه بزرگ شدن یا حتی زیستن در دیگر کشورها، از بسیاری از بدیهیات درباره این کشورها اطلاعی ندارند. همه اینها را گفتم تا به اینجا برسم که در برخی مواقع آنچه موسسات خارجی (حتی موسسات بسیار معتبر) درباره ایران منتشر میکنند لزوما دقیق نیست. قاعدتا منظور این نیست که چنین برآوردها و گزارشهایی بیارزشاند، بلکه گاهی برخی موارد که برای ما بدیهی بهنظر میرسند در آنها لحاظ نشده است. برای مثال بهخاطر داریم که موسسه نت بلاکس در آبان سال ۱۳۹۸ هزینه هر روز قطعی اینترنت در ایران را ۳۷۰میلیون دلار اعلام کرد (برآوردی که بهطور مشخص بسیار زیاد بود)، اما پس از چند روز این برآورد را به ۶۱میلیون دلار کاهش داد.
همه اینها باعث میشود که به گزارش اخیر موسسه کپژمینی درباره رشد خیرهکننده تعداد میلیونرهای ایرانی به دیده تردید بنگریم. طبق برآورد این موسسه تعداد ایرانیهایی که بیش از یک میلیون دلار سرمایه با نقدپذیری بالا دارند طی یکسال اخیر بیش از ۲۱درصد رشد کرده و ثروت این گروه هم رشدی بیش از ۲۴درصد را تجربه کرده است. توجه کنید که در این گزارش و البته در این متن منظور از میلیونرها افرادی است که ارزش داراییهای با نقدپذیری بالای آنها مانند سهام و سپرده بانکیشان بیش از یک میلیون دلار است و در اینجا کاری با ارزش داراییهایی مانند املاک نداریم.
طبق برآورد موسسه کپژمینی، حالا حدود ۲۵۰هزار ایرانی را میتوان یافت که ارزش داراییهای آنها بیش از یک میلیون دلار است؛ جمعیتی که معادل سهدهم درصد جمعیت ایران است. این موسسه از رشد حیرتانگیز بازار سهام بهعنوان عامل این رشد ثروت نام برده است. اینجا چند پرسش اساسی پیش میآید؛ نخست اینکه نرخ دلار در این محاسبات چقدر منظور شده است. اصلا بعید نیست که پژوهشگران این موسسه برای محاسبه نرخ دلار سراغ سایتهای جهانی نرخ ارز رفته باشند، جایی که قیمت هر دلار آمریکا معادل ۴۲۰۰تومان است.
دیگر اینکه شیوه محاسبه جمعیت میلیونرهای ایرانی چگونه بوده است؟ موسسه فرانسوی کپژمینی به دادههای ویژهای برای برآورد تعداد ثروتمندان ایرانی دسترسی نداشته و تعداد میلیونرهای ایرانی را براساس دادههای موجود در وبسایتهای بینالمللی و براساس منحنی لورنز (که در مطالعات مربوط به نابرابری کاربرد دارد) تخمین زده است.
اما این تخمین چقدر دقیق است؟ ما هم به دادههای بهتری برای سنجش دقت این تخمین دسترسی نداریم اما میتوان براساس یک حساب سرانگشتی حدسهایی زد. وضعیت نابرابری درآمد از منظر ضریب جینی در ایران و آمریکا بسیار شبیه هم است. اگر تصور کنیم که توزیع ثروت در میان یکدرصد ثروتمند جامعه و میزان تمایل این گروه به سرمایهگذاری در بازارهای مالی هم یکسان باشد، در نتیجه میتوان انتظار داشت که بین تعداد میلیونرهای آمریکایی و ایرانی هم تناسبی برقرار باشد.
قاعدتا برآورد موسسه کپژمینی از تعداد میلیونرهای آمریکایی بهمراتب دقیقتر است. طبق برآورد این موسسه در آمریکا شش میلیون و پانصد و هفتاد و پنج هزار میلیونر وجود دارد. تولید ناخالص داخلی آمریکا ۴۷برابر ایران و جمعیت این کشور چهار برابر این است. در نتیجه میتوان انتظار داشت که تعداد میلیونرهای این کشور تقریبا ۱۹۳برابر تعداد میلیونرهای ایرانی باشد. اما برآورد موسسه کپژمینی میگوید تعداد میلیونرهای آمریکایی تنها ۲۶برابر تعداد میلیونرهای ایرانی است.
شاید واقعا تمرکز ثروت در میان درصد ثروتمند جامعه در ایران حتی از آمریکا هم شدیدتر است. شاید هم موسسه کپژمینی از نرخ دلار ۴۲۰۰تومانی استفاده کرده است. در این صورت اگر نرخ دلار را ۲۵هزار تومان در نظر بگیریم (و درباره توزیع ثروت میان آن ۲۵۰هزار نفر ایرانی هم خیلی سختگیری نکنیم)، میتوان گفت تعداد میلیونرهای ایرانی حدود ۴۲هزار نفر است. در این صورت تعداد میلیونرهای آمریکایی ۱۵۶برابر تعداد میلیونرهای ایرانی است که به آن تخمین سرانگشتی ما بهمراتب نزدیک است.
همه این محاسبات بالا شاید گیجکننده باشند اما خلاصهاش این است که احتمالا موسسه کپژمینی برای سنجش تعداد میلیونرهای ایرانی از نرخ دلار ۴۲۰۰تومانی استفاده کرده، در حالیکه اگر بهجای آن نرخ ۲۵هزار تومانی را در نظر بگیریم، تعداد میلیونرهای ایرانی به حدود ۴۲هزار نفر میرسد که این رقم با توجه به تشابه اقتصاد ایران و آمریکا از منظر نابرابری اقتصادی بیشتر با عقل جور در میآید.