مروری بر ۴۰سریال محبوب و ماندگار تلویزیون
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | به حال و هوای امروز تلویزیون نگاه نکنید که سریالهایش قابل دیدن نیستند. سریالهایی که از فرط سفارشی بودن و گیر کردن در لابهلای خطوط قرمز دیگر نه حرف تازهای برای گفتن دارند و نه توانی . روزگار نهچندان دوری در همین تلویزیون آنتن در دست کارگردانانی بود که رگ مخاطب را چنان در دست داشتند که او را چهار زانو جلوی تلویزیون مینشاندند. الان سالهاست که در تلویزیون سریالی از جنس هزاردستان، مدار صفر درجه، شب دهم و… تولید نمیشود، از همین روست که ایدهآل نسل جدید میشود «شهرزاد» یا «همگناه.
نتیجه این وضعیت میشود همین نطرسنجیهای اینترنتی که در آن هزاردستان زانو میزند. این ۴۰ سریال انتخاب شده تا مشخص شود در این تلویزیون روزگاری چه کارهای با ارزش و پر مخاطبی تولید شده؛ شهرزاد و همگناه سریالهای با کیفیتی هستند ولی انتخابشان در نظرسنجی اینترنتی سینما تیکت بهانهای شد برای بازنشر دوباره این صفحه تا به یادمان بیاورد زمانی چه سریالهای با کیفیتی در تلویزیون تولید میشدند.
* یک: هزاردستان
نه فقط در مقیاس چهلساله، که اگر بازه زمانی انتخاب به یکقرن برسد، بازهم سریال علی حاتمی جزو اولینها است. درباره این شاهکار هرآنچه باید گفته شده و به بهانههای مختلف در روزنامه خودمان به آن پرداختهایم. نکته بارز اینکه «هزارداستان» بعد از سهدهه همچنان تر و تازه است. قصه رضا تفنچگی، خان مظفر، ابوالفتح و دیگران بیننده را بازهم میخکوب میکند. بازی درخشان جمشید مشایخی، عزتالله انتظامی بههمراه دوبله درجهیک منوچهر اسماعیلی، ناصر طهماسب، ایرج ناظریان و… هیچوقت رنگ کهنگی نمیگیرد. خاصه آنکه تخیل حاتمی درباره تاریخ همیشه تأویلپذیر است.
* دو: امام علی(ع)
تا سالها فیلم «محمد رسولالله(ص)» بهعنوان اثری تراز محل ارجاع بود اما بعد از سریال «امام علی (ع)» نظرها بهنوع تازهای از دراماتیزهکردن شخصیتهای دینی جلب شد. میرباقری برخلاف شیوه مرسوم، همانقدر به عنصر شر توجه داشت که به قطب خیر. حتی برای جذابیت، ماجرای ولید و قطام را پررنگ و بینندههای میلیونی را با سریال همراه کرد. او برای شخصیتها بهگونهای دیالوگ نوشت که در عین همهفهمبودن، دارای وزن، صلابت کلام و معنای خاص باشد. بازیهای خوب، پروداکشن عظیم، موسیقی جادویی فرهاد فخرالدینی و … سریال را جاودانه کرده است.
* سه: روزگار قریب
جزو پنجسریال برتر این چهلسال است. از آن دست سریالهایی که نه تکراری میشود و نه با گذشت زمان رنگ کهنگی بهخودش میگیرد. داستان درباره زندگی دکتر محمد قریب است؛ پزشک اطفالی که شاید تا پیش از پخش این سریال، چندان شناخته شده نبود اما حالا کمتر کسی را سراغ داریم که نام او را نشنیده باشد. کیانوش عیاری با محور قراردادن زندگی این پزشک، درواقع قصد داشت بخشی از رویدادهای مابین سالهای ۱۲۹۵ تا ۱۳۵۴ را مرور کند و اطلاعاتی درباره این برهه زمانی دراختیار مخاطبانش بگذارد. بخش مهمی از جذابیت سریال بهخاطر بازی درجهیک ناصر و مهدی هاشمی بود.
* چهار: پایتخت
سریال «پایتخت» تحولی در زمینه کمدیسازی ایجاد کرده و حالا کمتر کسی است که نام آن را نشنیده باشد. این سریال که در دقیقه نود ساخته شد و به آنتن رسید، بهرغم آن که ستاره نداشت، خوش درخشید و زمینه درخشش بیش از پیش بازیگرانش را فراهم کرد. «پایتخت» هرچه جلو آمد پختهتر شد که حد اعلای شخصیتپردازی، کارگردانی، بازیگری، فیلمنامه، پروداکشن و … را در فصل پنج شاهد بودیم. در وصف موفقیت سریال همین بس که تعدد بازپخشهایش نهتنها دلزدگی ایجاد نکرده است که طبق آمار رسمی صداوسیما، همواره درصد بالایی از رضایت بینندهها را بهدست میآورد.
* پنج: داستان یک شهر ۲
غالب سریالهایی که اصغر فرهادی نوشته یا کارگردانی کرده است، آثار موفقی هستند که همچنان میتوان دیدشان و سرگرم شد. در این میان سری دوم «داستان یک شهر» یک سر و گردن بالاتر از بقیه است. حتی این سریال نسبت به فصل اول لحنی گزندهتر دارد و حالا میتوان آن را با فیلمهایش قیاس کرد. شخصیتپردازی قوی، قدرت فرهادی را در خلق آدمهایی واقعی و باورکردنی به رخ کشید. قصههای پرتعلیق این سریال بینندههای زیادی را پای تلویزیون مینشاند و قصههای هر اپیزود تا مدتها محل صحبت
بود.
* شش: کوچک جنگلی
محبوبیت برخی سریالها ربطی به کیفیت ندارد بلکه حاصل تجربه خوشایندی است که بیننده در زمان پخش از آن داشته. «کوچک جنگلی» اما جزو این دسته نیست و هنوز میتوان آن را تماشا کرد و سرگرم شد. دلیل اصلی، قصه پرکشش و تلاشی است که سازنده کرده تا تصویری باورپذیر از قهرمان عرضه کند. ضمن آنکه سازندگان با امکانات فنی محدود دهه شصت، سریالی خوشفرم تحویل بیننده دادند و از این حیث نیز همچنان قابل دفاع است. افخمی آنقدر به کارش ایمان داشته که ناصر تقوایی را بهدلیل کندی تولید کنار بگذارد و سریال را خودش پیش ببرد.
* هفت: مدار صفر درجه
«مدار صفر درجه» عاشقانه موفق دیگری است که در کارنامه فتحی به ثبت رسیده. او در این سریال برههای از تاریخ معاصر را روایت میکند که هم جنگ جهانی آغاز شده و هم صهیونیزم درحال گسترش است. حسن فتحی قصه این سریال را با سرگذشت حبیب پارسا(شهاب حسینی) آمیخته که به فرانسه میرود تا تحصیلات خود را ادامه دهد و عاشق دختری یهودی میشود. «مدار صفردرجه» پیچش زیاد دارد و قصه در ایران هم پررنگ روایت میشود؛ جایی که ایران به اشغال درآمده و جان حبیب و سارا درخطر است. سریال یک قصه عاشقانه را در بستر اشغال ایران و آلمان و نیز خطر گسترش صهیونیزم روایت میکند.
* هشت: روزی روزگاری
حکایتهای مرادبیگ، حسامبیگ، خالهلیلا و دیگر چادرنشینان بهقدری ساده و با ظرافت روایت شد که هنوز دیدنی است. امرالله احمدجو برای «روزی روزگاری» از تجربیات عینی خود بهره برد و به همینخاطر توانست شخصیتهایی با روابط ملموس خلق کند. روح و فرهنگ حاکم بر مردمان چادرنشین تنها امتیاز سریال نیست بلکه قصههای پرکشش بیننده را هرهفته پای تلویزیون مینشاند. بازی زندهیاد خسرو شکیبایی و سیر تحول تدریجی او بهقدری قدرتمند است که بهتنهایی برای موفقیت یک سریال کفایت میکند. چه برسد به اینکه بدانیم ژاله علو، محمود پاکنیت و دیگران همپای او قدرتمند ظاهر شدند.
* ۹ : صاحبدلان
صاحبدلان اولینسریال جدی و قدرتمند رمضان بود که علاوه بر قصه جذاب و بازیگران حرفهای، بهلحاظ کارگردانی هم حرف اول را میزد. داستان «صاحبدلان» کاملا جدید بود و با فضای سریالهای کمدی و ماورایی آن سالها ارتباط چندانی نداشت. محمدحسین لطیفی برخلاف سایر سریالهای مذهبی آن زمان و شخصیتهای غلوشدهای که برای آنها خلق میشد، شخصیت سیدخلیل صحافزاده را فردی کاملا زمینی ترسیم کرد. «صاحبدلان» را شاید بتوانیم اولینسریال مناسبتی رمضان بدانیم که درک آن به فکر و اندیشه زیادی نیاز داشت. لطیفی بعد از «صاحبدلان» هیچوقت نتوانست سریالی بسازد که تا این حد مورد توجه قرار بگیرد.
* ۱۰: شب دهم
حسن فتحی که متخصص ساخت عاشقانههای تاریخی است اینبار داستان «شب دهم» را براساس اتمسفر تهران در اواخر حکومت رضاخان طراحی کرد. سوژه تعزیه است اما فتحی بهجای افتادن در دام شعار، دوعشق زمینی و آسمانی را به موازات هم محور قرار داد و مخاطبان از طیفهای مختلف مجذوبش شدند. «شب دهم» بهدلیل همین نگاه غیرشعاری از موفقترین سریالهای مناسبتی محرم لقب دارد. و فراموش نمیکنیم قصه پرکشش ماجراهای حیدر خوشمرام و عشقش به دختر قجری را. بههمراه بازیهای درخشان و فضاسازی سریال که گویی با مستندی تاریخی مواجهیم.