
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | نامهای به خوانندگان هفت صبح که توقعات بیشتری از ما داشتند. ببخشید که کارمان را در این حوزه در عرصه خبررسانی و شفافسازی حقیقت خوب انجام ندادیم. تلاش کردیم. اما نشد. ایراد اصلی از خود ما بود. ببخشید ما را. ببخشید ما را که بهرغم بعضی حدسیات و شواهد، به حرفها و توجیهات مقامات هواپیمایی اعتماد کردیم.
از آقای عابدزاده تا آقای جعفرزاده. ببخشید که فکر کردیم انجمن متخصصین هوا و فضای فارغالتحصیل از آن دانشگاه معتبر صنعتی کشور، وقتی بیانیه میدهند لابد همهچیز را میدانند. حدس نمیزدیم که دانششان اینقدر کم باشد و تعهدشان آنقدر زیاد که حقیقت را تحتالشعاع خود قرار دهد.
ببخشید ما را که حرفهای آن مجری مشهور با سوابق خلبانی و آن کاپیتان خوشنام را در مورد رفتار هواپیما بعد از اصابت موشک، قابل استناد دانستیم. ببخشید ما را که چنان در توهم توطئه غوطهور بودیم که نمیتوانستیم شک و تردیدهای خود را نسبت به روایت رسمی بیان کنیم. ببخشید ما را که حرفهای فلان مشاور اعظم را جدی گرفتیم.
ببخشید ما را که در هجوم کارشناسان مدعی خوشسخن با رگهای گردن برآمده به صفحات تلویزیون و روزنامهها و خبرگزاریها،نتوانستیم آنطور که باید و شاید نگاه ژورنالیستی خودمان را لحاظ کنیم. ببخشید ما را که در بمباران بخشنامهها و توصیههای مسئولان در لحاظ کردن منافع ملی، یادمان رفت که کشف حقیقت خودش بهترین خدمت به منافع ملی است.
ببخشید ما را که متخصصین و کارشناسان توئیتری با آن ادبیات حقبهجانب تمسخرآمیز را زیاد جدی گرفتیم. حداقل الان فهمیدیم که این کارشناسان سیاسی مدعی را فراموش کنیم. بگذاریم خودشان با دوستانشان خوش باشند. ما را ببخشید که کارمان را درست انجام ندادیم. ما را ببخشید. و حالا این کلمات هیچ فایدهای ندارند. حقیقت افشا شده است و ما گنگ و مبهوت در گوشهای نشستهایم. |