کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۳۵۷۴۰
تاریخ خبر:

ماجرای نیسان و کتاب‌های پیتر هانتکه

روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی | یک: پتر هانتکه، نویسنده اتریشی، برنده نوبل ادبیات سال ۲۰۱۹ است. پاییز سال گذشته، روزی که نوبل را برد به شهر کتاب رفتم تا کتابی از او پیدا کنم. چیزی پیدا نکردم جز یک کتابچه کوچک از او به نام «محاکمه» که علی اصغر حداد ترجمه‌اش کرده بود. حالا اما شهر کتاب، پر است از کتاب‌های او. در سال ۱۳۹۸ که اعلام شد، هانتکه نوبل ادبیات گرفته است؛ هشت کتاب از او منتشر شده است یعنی نیمی از کل کتاب‌هایی که از او در هفت سال ابتدایی دهه ۹۰ منتشر شده بود.

* دو: این روزها اگر دوست داشته باشید در مورد برندهای مختلف و بنیان‌گذارانشان کتاب بخوانید؛ حتما می‌توانید یک قفسه کامل کتابخانه خود را به آن اختصاص دهید. نسل کتاب‌های تاریخ اقتصادی و نیز کارآفرینی آن قدر به صاحبان برندها توجه کردند که حالا دیگر کمتر برند مهمی هست که یک کتاب درباره شکل‌گیری آن در بازار نباشد.

تازه‌ترین اثر کتابی است از مدیرعامل پرحاشیه اتحاد دوشرکت خودروسازی رنو و نیسان به نام «کارلوس گوسن» که محمد سردارنیا آن را ترجمه کرده و انتشارات لوح فکر منتشرش کرده است. کتاب به این سوال جواب می‌دهد که نیسان چطور توانست به صحنه بازگردد و تجدید حیات پیدا کند. از این دست کتاب‌ها اگر بخواهم همین طور علی‌الحساب و بدون مراجعه به این طرف و آن طرف برایتان معرفی کنم؛

اول به کتاب‌هایی اشاره می‌کنم که با عنوان «موقعیت تجار و صاحبان صنایع در عصر پهلوی» منتشر شده است و می‌توانید درباره افراد معروفی از آن دوران مثل خسروشاهی، لاجوردی، محمد تقی ایروانی و برخوردار بخوانید. نشر میلکان هم دست کم سه کتاب مهم در این زمینه منتشر کرده است که یکی از آن‌ها بسیار پرفروش است: «کفش‌باز؛ خاطرات بنیانگذار نایکی»، خاطرات موسس پیکسار و وال مارت هم توسط این نشر منتشر شده است. تا یادم نرفته بگویم که از میان تجار قدیمی ایرانی، داستان خیامی‌ها هم با عنوان «پیکان سرنوشت ما» تازه به بازار آمده است.

* سه: حامد عسکری را بیش از هرچیز با شعر می‌شناختیم و مخصوصا شعری که در خصوص زلزله بم خواند در شب شعر ماه رمضان نزد مقام رهبری. با این حال او اخیرا، وارد حوزه نثر هم شده است. اول با رمانی با حال و هوای قجری به نام «پریدخت» که به شدت مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته و بعد از حدود یک سال، به چاپ بیست و هفتم رسیده است و حالا هم با یک سفرنامه حج.

عسکری کتاب را با روایتی شیرین از «خدا» در ذهن خود آغاز می‌کند. روایتی که حتی اگر بقیه سفرنامه هم نبود، به نوبه خود می‌توانست در ادبیات عارفانه یا مناجاتی و البته به زبانی عامیانه راهی جدید باشد. بعد از آن ما همراه او می‌شویم در یک سفر حج تمتع. مزیت این سفر این است که به تازگی یعنی همین پارسال صورت گرفته است.

من در سال‌های ۸۵ و ۹۰ دو سفر ۱۵ و ۱۰ روزه به مکه و مدینه داشتم و در خصوص آنچه او توصیف می‎کند، تصاویری در ذهن دارم اما تصور می‌کنم که او توانسته به خوبی از پس توصیف این تصاویر برای کسی که این اماکن را ندیده برآید. این توصیف البته همیشه در این کتاب توام می‌شود با شرح داستان‌های تاریخی و همین موضوع آن را خواندنی می‌کند. طنزی که در نیمه اول کتاب (یعنی بخش ابتدایی تا پایان اقامت در مدینه) هست نیز به خوانش ساده آن کمک می‌کند.

من در سفرنامه‌ای که برای خود نوشتم در سفر دومم، تلاش کردم که سوژه یعنی دو شهر مکه و مدینه را از لباس تقدس خارج کنم و آن را به عنوان محل سکونت عده‌ای از افراد نیز ببینم. این چیزی است که به نظرم در فهم ما از عربستان به عنوان کشوری که در روبه‌روی ما در این منطقه ایستاده (و لزوما نه دشمن است و نه حتی رقیب) کمک می‌کند. با این حال عسکری ظاهرا این موضوعات را کمتر دیده است. اما در جایی که دیده، مثل وقتی که قرار است برود گل بخرد و در مکه گل فروشی پیدا نمی‌کند یا وقتی به اطراف مدینه می‌رود و در کافه می‌نشیند، سفرنامه‌ای خواندنی‌تر پیدا می‌شود.

کتاب البته پیدا و پنهان، مخاطب خود را قشر مذهبی دانسته است و از این رو تصور نمی‌کنم که بخشی از متن که در آن ادبیات عارفانه و عاشقانه نسبت به این دو شهر است، نزد بخش غیرمذهبی جامعه ایران، طرفدار پیدا کند. با این حال ظاهرا این تعمد نویسنده است کما اینکه آن را می‌توان از اندک کنایه‌های سیاسی در متن نیز فهمید.

با این وجود حتی برای همان بخش نیز، خواندن یک سفرنامه برای حج که بزرگترین آیین جمعی مسلمانان است جذاب خواهد بود. مخصوصا اینکه او توانسته برای خود تجربه‌هایی ایجاد کند که برای افراد اندکی ممکن است مثل رفتن به منطقه جنگ احد یا تجربه‌هایی به صورت ناخواسته برای او پیش آمده است که باز هم کمتر ممکن است برای کسی پیش بیاید مثل بازداشت چند ساعته در زندان پلیس امر به معروف و نهی از منکر مدینه در زندان معروف زیر بقیع.

* چهار: تقریبا تمام فیلم‌هایی که امسال در اسکار، نامزد بودند در رشته‌های مختلف را دیدم. یکی از عجیب‌ترین پدیده‌ها برایم، میزان توجه به همجنسگرایی در فیلم‌هاست. یک موسسه هست در آمریکا که این مسایل را رصد می‌کند. این موسسه می‌گوید از ۱۱۰ فیلم برجسته در آمریکا در سال ۲۰۱۸، ۱۸٫۲ درصد از آن‌ها شخصیتی داشتند که همجنسگرا بوده است. این میزان ۵٫۵ درصد از سال قبل آن بیشتر است. در کل این فیلم‌ها شاهد ۴۵ شخصیت همجنسگرا هستیم. با توجه به اینکه به هر حال جامعه ایرانی در معرض این فیلم‌های سینمایی هست و از آن سو با توجه به غیرقانونی و غیراخلاقی دانسته شدن همجنسگرایی از سوی حاکمیت و عرف در ایران، به نظر می‌رسد که باید بیشتر روی این آمارها و تاثیر آن فکر کرد.

* پنج: و در نهایت اینکه دو مستند دیدم که در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۱۹ جایزه بهترین مستند اسکار را برده‌اند. اولی کارخانه آمریکایی بود و دومی فری سولو. اولی درباره بازسازی این کارخانه آمریکایی به دست چینی‌هاست و دومی درباره یک صخره‌نورد آمریکایی که قصد دارد از صخره بلندی به نام ال کاپیتان بالا برود. نکته جالبی که دیدم این بود که ما با مهدویان، داکیودرام دیدن را تجربه کردیم. از آخرین روزهای زمستان تا ایستاده در غبار و حتی ماجرای نیمروزها. این‌ها فیلم‌هایی بودند که در آن درام به مستند نزدیک شده است.

با این حال جالب است که هر دو مستندی که امسال و پارسال اسکار گرفتند؛ خود می‌توانند به عنوان یک فیلم دراماتیک هم طبقه بندی شوند. در واقع در این فیلم‌ها مستند به درام نزدیک شده است. در هر دو فیلم، مستندسازان در مدتی زیاد همراه با سوژه خود (چه شخص باشد و چه یک کارخانه) زیست کردند و لابد برای این «هم‌زیستی» هزینه زیادی هم صرف شده است اما واقعا مستند چنان تو را دچار چالش دراماتیک می‌کند که مثلا در کارخانه آمریکایی دوست داری کارگران در انتخابات اتحادیه پیروز شوند یا در نیم ساعت پایانی صعود الکس در فری سولو، نفست در نمی‌آید.

کدخبر: ۳۳۵۷۴۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر