انتقاد توییتری عطاالله مهاجرانی از اصلاحطلبان
روزنامه هفت صبح | دو توئیت عطاءالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران اصلاحات خبرساز شده است. او در این توئیتها از دلیل استعفای احمد بورقانی معاون مطبوعات وقت وزارت فرهنگ و همچنین مخالفتش با لایحه اصلاح قانون مطبوعات خبر داده است. به گزارش فرارو، مهاجرانی ابتدا در توئیتی از اصلاحطلبان انتقاد کرد و نوشت:
«به نظرم اندک اندک جمع مستان مىرسند! و شاهد موج سوم اصلاحطلبان رادیکال هستیم: موج اول: مطبوعات رادیکال بود که فرمان هدایت آن در وزارت ارشاد نبود، مرحوم احمد بورقانى هم با من هماهنگ نبود، به همین دلیل وقتى اختیار وزیر را که در اعطاى مجوز به ایشان داده بودم، پس گرفتم، استعفاء داد.»
او در توئیت دوم ادامه داد: «موج اول اصلاحطلبان رادیکال با طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس به اوج خود رسید. من با طرح مخالف بودم مىدانستم به سرانجام نمىرسد. نرسید. موج دوم: تخریب عمیق و گسترده آیتالله هاشمىرفسنجانى بود. گفتند هاشمى مرده سیاسى است. موج سوم: تخریب سپاه و طرح دولت نظامى است. حکایت همچنان…»
*** واکنشها به توئیت مهاجرانی
اظهارنظرهای اخیر عطاءالله مهاجرانی با واکنش انتقادی اصلاحطلبان همراه بوده است. علی نظری از فعالان رسانهای در این باره به شدت به مهاجرانی انتقاد کرده و نوشته است: «دروغگو کمحافظه است، اما کمحافظگی عطاءالله مهاجرانی درحد لالیگاست. من عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ششم بودم. در زمان بررسی طرح قانون مطبوعات ۴بار به کمیسیون آمد و از طرح قانون مطبوعات حمایت کرد.
گفته که مخالف این طرح بوده، انتشار مشروح مذاکرات کمیسیون فرهنگی در تابستان۷۹ سند رسوایی این دروغگو است.» مصطفی فقیهی از سایت انتخاب هم در توئیتی به سخنان مهاجرانی پاسخ داده و گفته است: «جناب مهاجرانی! سال ۸۸ در نامه مملو از ناسزا به رهبری نوشتید «ماه عسل وزارت ارشادم وقتی تمام شد که …. روزنامهها را تعطیل کنم و من کنارهگیری را ترجیح دادم» آنموقع، جهش باد میگفت آن اقدامات کار شما بوده و حالا میگوید کار مرحوم بورقانی! شرم بر مکر و خدعه! به ایران بازگردید!»
*** یک تحلیل کوتاه درباره سخنان مهاجرانی
مهاجرانی کارگزارانی است و کارگزارانیهای از ابتدا آبشان با اتحاد ملت که میشود همان مشارکت سابق به اصطلاح توی یک جوی نرفته است. چرا؟ ماجرا به یک اختلاف ساده مربوط است: در قدرت بودن اولویت دارد یا مصلح بودن. کارگزارانیها میگویند باید در قدرت باشیم تا توان اصلاح داشته باشیم و کشور را توسعه دهیم و برای همین ممکن است از هر ابزاری استفاده کنند:
از هاشمی رفسنجانی دهه ۷۰ تا خاتمی دهه ۸۰ و روحانی دهه ۹۰ و احتمالا لاریجانی ۱۴۰۰ یا حتی یک کاندیدای نظامی، آن طور که سعید حجاریان گفته است. اتحاد ملتیها اما میگویند که اولویت بر اجرای پروژه اصلاحات است و اگر قرار باشد حضور در قدرت به این معنا باشد که از پروژه خودمان کوتاه بیاییم باید قید قدرت را بزنیم.
حالا هم در آستانه ۱۴۰۰ این شکاف یک بار دیگر خود را نشان داده است. مصاحبه قوچانی با تسنیم که اصلاحطلبان اتحاد ملتی از آن به عنوان دفاع از اقتدارگرایی یاد کردند، مصاحبه حجاریان با سایت مدارآ و کنایه زدن که عقد امنیتیها و کارگزاران را در آسمان بستند و پاسخ مرعشی که همه مشارکتیها خودشان امنیتی هستند؛ مراحل قبلی این جدال بوده است و حالا بعد از توئیت مهاجرانی هم جدال ادامه پیدا خواهد کرد.