کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۰۸۳۵۲
تاریخ خبر:

لحظات مرگ و وحشت در هواپیمای چریک‌ها

روزنامه هفت صبح، ابراهیم افشار | یک: کرکری اگر برای شما خاطره است، برای ما مخلوطی از جنگ‌اعصاب و میرزاقاسمی است. یک خوراک روحی-جسمی مدل سوهان در ماهیتابه آلومینیومی تاریخ. پس با کمال رشادت اعتراف کنم که من هیچوقت اهل کل‌کل نبوده‌ام. آدم وقتی می‌تواند بزند طرف را شهله‌شهله کند و روی جنازه‌اش رژه برود و سان ببیند چرا باید اصلا کرکری بخواند مرد مومن؟ من این خلق و خوی قدیم‌ها را دوست داشتم که طرف می‌پذیرفت که تیمش باخته، و می‌رفت خودش را گم و گور می‌کرد. اما الان طرف‌های رقیب، همدیگر را قشنگ می‌شویند و پهن می‌کنند روی طناب رخت و تازه انگار که نه خانی آمده نه خانی رفته پوکاچینو هم باهم می‌خورند.

اما قدیم‌ها عرصه رجزخوانی با امروز متفاوت‌ بود. اصل تفاوت‌ها هم در عنصری به نام انصاف خلاصه می‌شد. مثلا من قشنگ، تیفوسی مکدری به نام جنگل‌خان را یادم می‌آورم که حاضر بود خرخره زن و بچه‌اش را بجود و خون‌شان را بمکد اما به شمایل تیمش خال نیفتد. اگر هم تیمش می‌باخت، عین یک شغال در حال موت، عرصه کل‌کل را خالی می‌کرد و فقط می‌رفت در خانه‌اش بست می‌نشست. آنجا هم قشنگ هیکل زن و بچه‌اش را خرد و خمیر و خاکشیر می‌کرد و به قاعده یک هفته از خانه بیرون نمی‌آمد. بعدش هم که بیرون می‌آمد به طرفداران تیم مقابل می‌گفت«قبول. ما باختیم. نوش‌جون‌تون. جبران می‌کنیم تو ختنه‌سورون تیم‌تون.»

اما الان قشنگ راه‌های توجیه‌تراشی را بلدند تیفوسی‌ها. مگر شکست را می‌پذیرند عمرا؟ قشنگ روح هوادار تیم برنده را می‌جوند و روی عناصری چون داور، بدشانسی، زمین‌کج، فدراسیون و چیزهای جورواجور دیگری چنان مانور می‌دهند که رقیب از خرش پایین می‌آید و پیروزی دربی کوفتش می‌شود. خب این نشان می‌دهد که ما در عرصه کرکری، یک کمی متمدن‌تر و مدنی‌تر و توسعه یافته‌تر شده‌ایم. البته تا حدودی نیز بی‌انصاف‌تر و کله‌شق‌تر و شکست‌ناپذیرتر. چنین است که گاهی با خود فکر می‌کنم اگر من اهل کل‌کل و سرخابی‌باز نشده‌ام لابد تاثیرگرفته از خودزنی‌های جنگل‌خان بوده که در نوجوانی دیده‌امش و در دلسوزی‌ام برای فرح‌خانم و توله‌هایش ریشه داشته که تمام آن یک هفته بعد از شکست را با شمر طرف بوده‌اند و مادرم دائم آنها را در آن یک هفته جهنمی از بحران دور نگه می‌داشت زیر چادرش.

شاید سر این بوده که من همیشه برای دربی‌ها مساوی دلم خواسته است. البته یک مساوی پرگل که باعث شود طرفداران دو تیم در این ضیافت گل‌ها و در حدفاصل گلزنی‌ها، قشنگ‌ هی تا پای سکته بروند و برگردند اما مثل جنگل‌خان نشوند که با یک شکست حیثیتی، در خانه تبدیل بشوند به برج زهرمار و دست‌شان چون به جناب خر نرسد، بزنند پالون را کج کنند. پس بی‌کرکری بگویم که حالا در این ساعات نحسی که آرشیو اسناد و بریده‌جراید دربی‌های قدیمی را جلوی چشمم باز کرده‌ام همین سه تکه‌ سوخاری از دربی‌نویسی‌ شامل یک شرط‌بندی، یک انگشت اشاره به دربی شش‌تایی‌‌ها و یک بزن‌بزن تاریخی مدل ۵۸ کفایت دارد.

* دو: اولش لطفا این تیتر روزنامه از دربی ۲۸ خرداد ۵۰ را بخوانید و با امروز مقایسه‌اش کنید. روزنامه اطلاعات تیتر زده«‌میلیون‌ها ریال شرط‌بندی بر سر بازی تاج و پرسپولیس»(الان البته آن میلیون‌ها ریال معادل میلیاردی بها پیدا کرده‌اند) و در گزارش پیش‌بازی خود نوشته:«هرچه به تاریخ دیدار پرسپولیس- تاج نزدیکتر می‌شویم هیجان و تب فوتبال بیشتر شهر را در بر می‌گیرد. در طول دو روز گذشته صدها شهرستانی علاقه‌مند به فوتبال راهی تهران شده‌اند و با این خصوصیات، پیش‌بینی می‌شود بازار سیاه بلیت‌فروشی سخت اوج بگیرد. از سوی دیگر بازار شرط‌‌‌بندی هر لحظه گرم‌تر می‌شود.

با یک بررسی کوچک که ضمن گفت‌وگو با چند عابر، راننده تاکسی، کارمند و تجار بازار به عمل آوردیم بدون‌تردید بیش از چندصد هزارتومان در این روز شرط‌بندی خواهد شد. چون فقط دو رقم شرط‌بندی بین یکی از تجار بازار و یک فروشنده آهن حدود ۱۵ هزار ریال است. شرط‌بندی‌ها بیشتر روی نتیجه مساوی‌ست چون بازی از لحاظ امتیاز در شرایطی‌ست که یکی از دو تیم با مساوی نیز به جام دست می‌یابد از این رو بازی باز و بی‌آرامی برگزار نخواهد شد.»

اطلاعات با اشاره به اینکه بازیکنان دو تیم در‌باره پیش‌بینی نتایج، بیشتر دوپهلو صحبت می‌کنند با قلیچ خانی کاپیتان تاج گفت‌وگو کرده و او با اشاره به اینکه یک تماشاچی عاقل روی بازی حساس و سرنوشت‌ساز جمعه نمی‌تواند یک پیش‌بینی صددرصد بکند و پیش‌بینی فقط روی حدسیات خواهد بود که آن‌هم با واقعیات فاصله دارد در نهایت رای به برتری تیم خود تاج می‌دهد چون معتقد است که به خاطر داشتن عناصر جوانتر، ترکیبی امیدوارکننده‌تر دارد. قلیچ درباره پرسپولیس نیز چنین نظر داده که«این تیم در گذشته ۸۰ درصد متکی به تماشاگر بود اما امروزه این درصد کمتر شده و بیشتر اتکا به کار جمعی و فردی بازیکنان دارد. به نظر من زمانی نتیجه تیم قابل پیش‌بینی خواهد بود که بیست سی دقیقه از بازی بگذرد و شرایط بدنی و روحی دو تیم مد نظر قرار گیرد.»

مخبر اطلاعات سپس برای نظرخواهی به میان مردم رفته و از قول دخترخانم جوانی می‌نویسد:«دوشیزه رُزا آوانسیان محصل، با شور و هیجان خاصی و در حالی که از هیجان می‌لرزد می‌گوید این مسابقه را تاج خواهد برد چون بچه‌های تاج همه جوان و جنگنده هستند. علی بلوری طرفدار پرسپولیس نیز با اشاره به اینکه تیم ما به احتمال قوی برنده خواهد شد گفت امیدوارم مسابقه در نهایت آرامش برگزار شود و به جنجال و هیاهو و اختلافات نینجامد. یک دانشجو نیز به خبرنگار اطلاعات گفت ما بازی جنجالی نمی‌خواهیم بازی خوب می‌خواهیم. (این دیدار با نتیجه ۱-۱ پایان یافت.)

البته در تاریخ شرط‌بندی‌های دربی، خیلی‌ها خانه‌خراب شده و خیلی‌ها با آلاف و اولوفی رسیده‌اند. نمونه‌اش همین آقای دارنده جگر شیر که بعدها از دست اندرکاران و مشوقین باشگاه آبی‌ها شد و پسرش در دروازه این تیم ایستاد. نشریه تاج ورزشی می‌نویسد: «در جریان مسابقه تاج و پرسپولیس که بازار شرط‌بندی به طور بی‌سابقه‌ای داغ شده بود تنها نام یک نفر از طرفداران تاج بیش از هر کس در جراید به چشم می‌خورد که این نام اگرچه برای تماشاگران زیرجایگاه تا اندازه‌ای آشنا بود ولی بیشتر خوانندگان با نام و چهره این مرد که واقعا جگر شیر دارد آشنایی ندارند و طی روزهای گذشته چه حضورا، چه به وسیله تلفن که از تهران و شهرستان‌ها مکالمه شد از ما خواستند که این قهرمان بزرگ شرط‌بندی را معرفی کنیم.

این مرد حسن ترابپور است که از سال‌ها پیش علاقه‌ای عمیق نسبت به سازمان ورزشی تاج داشته و در هر مسابقه، از تماشاگران ثابت زیر جایگاه است. ترابپور در مسابقه پرسپولیس-تاج یک‌تنه با همه طرفداران پرسپولیس -به فراخور قدرت مالی هر کدام از آنها- به روی پیروزی تاج شرط‌بندی کرد. تا آنجا که در اواسط نیمه دوم نیز که نتیجه مسابقه روشن نبود سی هزار تومان پول نقد از جیب درآورد و همچنان مبارز می‌طلبید. اما دیگر هیچکس حاضر به شرط‌بندی با او نشد. سرانجام پیروزی تاج بر پرسپولیس موجب شد که ۷۵ هزار تومان پول نقد نصیب این دوستدار تاج گردد. به راستی که مردم چه دل و جراتی دارند!»

* سه: تاریخ و تاریخ‌نگاری در مملکت ما به حدی دچار شائبه و نافهمی شده که هنوز می‌بینم بعضی آبی‌ها در تکذیب آن بازی شش‌تایی‌ها با کلنگ به جان تاریخ ‌افتاده و آجرهای گِلی را روی سر شهود تاریخی، ویران کرده‌اند. کسی مثل پرویز مظلومی که از اساس داستان تاج و استقلال را از هم جدا می‌کند فهم تاریخی ندارد یا آنهایی که به تکذیب بازی شش‌تایی‌ها نشسته‌اند بگذار زیج بنشینند. درگیری ذهنی من از بابتی دیگر است. وقتی روزنامه‌های شهریور ۵۲ را مطالعه می‌کنم نه از شش گل قرمزها که از«تیتر یک» روزنامه‌های یاسی‌ست:«لحظات مرگ و وحشت در هواپیمای چریک‌ها.» آن روزها در حمله چریک‌های فلسطینی به سفارت عربستان در پاریس، پنج دیپلمات سعودی گیر چریک‌ها افتاده بودند.

روزنامه اطلاعات ۱۷ شهریور ۵۲ در حالی که بازی شش‌گله سرخابی‌ها را در کادر کوچک جلد خود جا داده، تیتر درشتش را به داستان این گروگانگیری اختصاص می‌دهد و می‌نویسد«دیپلمات‌های سعودی با دست بسته لحظات مرگباری را می‌گذرانند.» اولتیماتوم چریک‌ها: «کماندوها تهدید کرده‌اند اگر ابوداوود آزاد نشود خود و گروگان‌ها را منفجر می‌کنیم.» در آن روز پرخبر، تیترهای دوم و سوم جلد اطلاعات را نه دربی شش تایی، که برگزاری کشتی‌های قهرمانی جهان در تهران با عنوان«ایران و شوروی مدعیان اصلی قهرمانی هستند» و نیز «جیره‌بندی آب تهران » تشکیل می‌داد.

* چهار: من از هیچ دربی به اندازه شهرآورد آبان ۵۸ متنفر نشدم. نه به خاطر اینکه جنجال و بزن‌بزن در این ضیافت‌های خونین کم دیده بودم. فقط از این بابت که آن روز، گروهی ابلهِ شوریده‌حال، مراسم بزرگداشت یکی از بزرگترین خادمان دلپذیر فوتبال ایران -علی‌آقا دانایی‌فرد- را با جنجال و قدرت‌نمایی و کتک‌کاری نابود کردند. اولین دربی انقلاب در حضور ۲۰ هزار تماشاچی در امجدیه برگزار شد و در نیمه دوم آن، اعتراض گروهی از تیفوسی‌ها منجر به تعطیلی بازی و مجروح شدن جماعت شد.

در گزارش روزنامه‌ها درباره ریشه‌های درگیری، چنین آمده است:«گروهی انگشت‌شمار و ضدورزش در روز بزرگداشت خدمتگزار واقعی ورزش ایران با دخالت بیجای خود به حریم قضاوت همه امیدها را بر باد داده و مکان مقدس ورزش را به جنجال و زد و خورد کشاندند. در آن روز منحوس بعد از آنکه غلام فتح‌آبادی در دقیقه ۴۲ با ضربه سری دقیق گل تاج را به ثمر رساند، در نیمه دوم پرسپولیس هجومی هر چه زد در مقابل دفاع حساب‌شده حریف به در بسته خورد.»

روزنامه‌ها نوشتند: «طرفداران بی‌تاب پرسپولیس که داور را مقصر می‌دانستند دشنام دادن به او را آغاز کردند و در پی آن، گروهی تماشاگر متعصب به هروس باغومیان داور مسابقه حمله‌ور شدند. داور که اوضاع را وخیم دید به سوی رختکن گریخت اما تماشاگران در آستانه رختکنی، او را در میان گرفته و مجروحش ساختند. و سرانجام به کمک ماموران انتظامی و گروه دیگری از تماشاگران نجات یافت. بعد از آن، تماشاگران علیه تیم های موردعلاقه یکدیگر شعار دادند و سپس به جان هم افتادند که در این هنگامه تعدادی از آنها مجروح و روانه بیمارستان شدند.»

خونین‌ترین دربی تاریخ ایران درست مصادف بود با بیانیه کانون وکلای دادگستری کشور که از حقوقدان‌های مصری می‌خواستند مانع ورود شاه به مصر شوند. همچنین در کنار گزارش بازی شهرآورد، خبر اعدام زنی به نام زهرا پرگرد چاپ شده بود که به جرم دایر کردن فاحشه‌خانه و اغفال و به فساد کشاندن دختران و زنان معصوم، محکوم به اعدام و یکصد ضربه شلاق شد. شما را به خیر و ما را به سلامت و جنون.

کدخبر: ۳۰۸۳۵۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر