قتل مرد کرجی بهدلیل بحث برسر ایستادن کنار جاده!
روزنامه هفت صبح | بعد از گذشت حدود دو ماه بالاخره مرد مظنون به قتل مرد میانسال کرجی اعتراف کرد او را با ضربه سنگ به قتل رسانده و سپس جسدش را به آتش کشیده است. این قتل به دلیل عصبانیت مرد میانسال(مقتول) از ایستادن متهم به قتل در لب جاده به هنگام تاریکی هوا بود. وقتی از مقتول خبری نشد، خانواده او نگران شده و به دنبالش گشتند اما اطلاع نداشتند پدرشان به قتل رسیده است.
کشف جسد مجهولالهویه
هفتم اردیبهشت امسال زنی با مراجعه به کلانتری کیانمهر کرج از ناپدید شدن پدرش خبر داد و گفت: «پدرم سه روز قبل با خودروی پرایدش از خانه خارج شد و دیگر به خانه بازنگشت. در این مدت بهدنبال او بودیم اما موفق به یافتنش نشدیم. به همین دلیل تصمیم به شکایت گرفتیم.» پس از این شکایت، پرونده برای رسیدگی به اداره مبارزه با جرایم جنایی البرز ارسال شد و تیمی از ماموران تحقیقات در این رابطه را آغاز کردند. بررسیهای پلیسی نشان داد، صبح هشتم اردیبهشت این خودرو در یکی از جایگاههای سوخت در البرز سوختگیری کرده است. با کشف این سرنخ ماموران راهی پمپ بنزین شده و فیلم لحظه سوختگیری را به دست آورده و به خانواده مرد ناپدیدشده نشان دادند که آنها هویت او را تایید کردند.
خودروی مقتول در پارکینگ عمومی
با طولانیشدن غیبت مرد میانسال و پیگیری دوباره از سوی خانوادهاش، بازپرس جنایی کرج دستور توقیف خودرو را صادر کرد. با استعلام پلاک پراید مشخص شد ۲۶ اردیبهشت خودرو در حالیکه پلاک وانت روی آن نصب شده بود، توقیف شده و در پارکینگ است. راننده مدعی شده بود خودرو را در کنار خیابان رهاشده پیدا کرده و قصد داشته آن را به کلانتری منتقل کند.
آن زمان به دلیل اینکه شکایتی برای خودرو مطرح نشده بود، متهم با سپردن قرار قانونی آزاد شده بود. کارآگاهان به پارکینگ رفته و با بررسی خودرو دریافتند پراید متعلق به مرد ناپدیدشده است و احتمال قتل او وجود دارد. به همین دلیل شناسایی و دستگیری راننده را در دستور کار قرار داده و او را در حوالی ساوجبلاغ دستگیر کردند. در بازرسی از خانه او نیز مدارک مقتول و پلاک پراید مقتول پیدا شد.
اعتراف به قتل بعد از دو ماه
مظنون به قتل به هیچ عنوان زیر بار نمیرفت که از صاحب خودروی پراید خبر دارد اما با گذشت دو ماه بالاخره لب به اعتراف گشود و پرده از این جنایت برداشت. او درباره شب حادثه گفت: «پنجم اردیبهشت کنار جاده ایستاده بودم که راننده مقابلم توقف و به حضورم در کنار جاده تاریک اعتراض کرد. عصبانی شده و با او درگیر شدم. او هم میلهای آهنی از ماشینش بیرون آورد و به سمتم حمله کرد که من هم برای دفاع از خودم سنگ بزرگی از روی زمین برداشتم و به سمتش پرت کردم.
اصابت سنگ به سرش باعث شد تا مقتول جابهجا فوت کند. من هم از ترسم که کسی متوجه نشود جسد را به حاشیه جاده کشانده و روی آن چوب ریختم و به آتش کشیدمش. بعد هم پلاک خودرواش را عوض کرده و با آن تردد میکردم.» بعد از اعترافات متهم، تحقیقات ادامه پیدا کرد و مشخص شد جسد سوخته مقتول در محلی که متهم اشاره کرده کشف شده بوده اما در این مدت مجهولالهویه بود. با رازگشایی از این جنایت، برای متهم به قتل قرار قانونی صادر شد.