کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۸۵۴۰۶
تاریخ خبر:

قتل با چکش، برای رسیدن به زن مورد علاقه

روزنامه هفت صبح، گروه حوادث| تصمیم به جدایی گرفته بود، برای رها شدن از زندگی‌ای که دیگر دوستش نداشت و برای جدایی هم دلایلی را در ذهنش ردیف می‌کرد. شوهری بیکار که اعتیاد امان زندگی‌شان را بریده بود. همیشه بین‌شان دعوا و جر و بحث می‌گذشت. در کنار اعتیاد و بیکاری، بداخلاقی گاه و بیگاه شوهرش هم چاشنی زندگی‌شان شده بود. اما با تمام این تفاسیر، شوهرش او را طلاق نمی‌داد و زن با دو فرزندش مجبور به ادامه زندگی بود.

بالاخره زن تصمیم گرفت با یک نقشه عجیب خودش را از زندگی با شوهرش خلاص کند. او با معرفی یک وکیل قلابی به همسرش برای تهدید او و راضی کردنش به طلاق، او را سر قرار با وکیل کشاند. ملاقاتی خونین که نتیجه‌ای جز قتل در برنداشت و به جای جریان یافتن پرونده طلاق، پرونده قتل در روند قضایی قرار گرفت. هفته گذشته این پرونده به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد و به زودی در نوبت محاکمه قرار خواهد گرفت.

*** کشف جسد
در حاشیه جاده نزدیک به شهریار، جسدی غرق در خون افتاده بود. شهریور سال گذشته بود و آفتاب بی‌رمق روی جسم بی‌جان سیروس می‌تابید. جسد آنقدرها دور از جاده رها نشده بود برای همین هم هنوز مدت زیادی از وقوع قتل نگذشته بود که جسد توسط رهگذران جاده کشف شد و وقوع قتل به اطلاع ماموران نیروی انتظامی رسید و رسیدگی به پرونده در دستور کار پلیس قرار گرفت.

در اولین گام، ماموران بعد از انتقال جسد به سردخانه پزشکی قانونی، با توجه به مدارک شناسایی که همراه او کشف شده بود اقدام به تعیین هویت کردند و بعد از شناسایی هویت مقتول، خبر قتل او به اطلاع خانواده‌اش رسید. همسر مقتول با حضور در پزشکی قانونی هویت همسر به قتل رسیده‌اش را تائید کرد و در اولین اظهارات خود به ماموران پلیس گفت: «همسرم اعتیاد داشت و بیکار بود.

برای همین روزها وقتی از خانه بیرون می‌رفت، من نمی‌دانستم کجا می‌رود و چه کار می‌کند و با چه افرادی معاشرت دارد. من فقط این را می‌دانم که او به خاطر اعتیادش دوستان موجهی نداشت و احتمالا با افراد ناباب رفت و آمد می‌کرد که مرگ این چنینی عاقبتش شده است.»اگرچه زن جوان سعی کرد با این اظهارات ذهن پلیس را منحرف کند و عامل قتل را یکی از دوستان ناباب همسرش جلوه دهد؛ اما با این وجود مشت او خیلی زود برای پلیس باز و راز ماجرا برملا شد.

*** رد پای فرد ناشناس
ماموران پلیس در قدم اول برای کشف راز ماجرای قتل، تلفن خانه مقتول را مورد ردیابی قرار دادند و تعداد زیادی تماس با فردی ناشناس از تلفن خانه سیروس رد و بدل شده بود. در ادامه تحقیقات آن فرد شناسایی شده و برای ادای توضیح راجع به علت تماس‌های مکررش با منزل سیروس به اداره آگاهی انتقال پیدا کرد.

متهم که در برخورد اول با ماموران پلیس، منکر هرگونه ارتباطی با خانه مقتول شد اما زمانی که لیست تماس‌های او را با خانه سیروس مقابلش قرار دادند، راهی برای بیان حقیقت پیش روی خود ندید.متهم جوان که رضا نام دارد، در اولین اعتراف خود در برابر ماموران پلیس گفت: «چند ماه پیش بود که در خیابان با رعنا، همسر سیروس برخورد کردم. ماشین او خراب شده بود و چون یک خانم تنها بود، تصمیم گرفتم به او کمک کنم. در حین کمک به او برای تعمیر ماشینش، مقدار کمی هم هزینه کردم که رعنا همسر سیروس به من گفت پول نقد همراهش نیست تا بتواند هزینه تعمیری که متقبل شده بودم را بازگرداند.

برای همین هم بود که شماره تلفن همراه وشماره کارت عابربانکم را گرفت تا بعدا پول را برایم واریز کند.» همان روز، رعنا هزینه تعمیر ماشینش را به حساب رضا واریز کرد. رضا ماجرا را این‌گونه شرح می‌دهد: «خیلی سریع پول را به من برگرداند و پیام داد و تشکر کرد.راستش از رفتارش خیلی خوشم آمده بود. رعنا خیلی خوش برخورد و زیبا بود و دلم می‌خواست با او بیشتر آشنا شوم.برای همین چند روز بعد به او پیام دادم و از او خواستگاری کردم.اما وقتی به من گفت همسر و دو فرزند دارد خیلی شوکه شده بودم.» همین اتفاق باب آشنایی و درددل را میان زن جوان و رضا باز کرد:«دوباره چند روز بعد با من تماس گرفت.به او گفتم با این وضعیت تاهل تو به هیچ وجه دیگر به من زنگ نزن.اما او با اصرار از من خواست به حرف‌هایش گوش دهم و کمکش کنم.»

*** وکیل قلابی
رعنا داستان زندگی‌اش با سیروس را در درددل‌هایش با رضا این‌گونه تعریف کرده بود که همسرش یک مرد معتادِ بیکار است و حاضر به جدایی از او نیست. رضا در ادامه اعترافات خود در این باره به ماموران پلیس گفت: « رعنا دلش می‌خواست از آن مرد جدا شود اما او قبول نمی‌کرد رعنا را طلاق دهد. زن جوان می‌گفت دلم می‌خواهد وکیل بگیرم و از راه قانونی اقدام به طلاق کنم اما پول ندارم.برای همین از من خواست خودم را وکیل او جا بزنم‌. می‌گفت برای همسرم پول حرف اول را می‌زند و باید بتوانی با وعده پول، امضای طلاق را از او بگیری.»

*** طلاق نمی‌دهم
بالاخره رضا با سیروس تماس گرفت و خودش را وکیل رعنا معرفی کرد. با او صحبت کرد و سیروس از همان ابتدا گفت حرفی با او ندارد و همسرش را طلاق نخواهد داد.اما باز رضا به صحبت کردن با او اصرار کرد و پیشنهاد داد که در مقابل مبلغی پول، راضی به جدایی از رعنا شود: « سیروس می‌گفت رعنا با لباس سفید به خانه من آمده و باید با کفن سفید هم از خانه من برود. به او گفتم همسرت دیگر زندگی با تو را نمی‌خواهد و حتی حاضر است مبلغی پول تهیه کند و به تو بدهد تا دست از سرش برداری.البته پولی در کار نبود و شاید چون خود سیروس هم این را می‌دانست که رعنا پولی ندارد، به راحتی فریب حرف‌های رضا یا همان وکیل قلابی رعنا را نمی‌خورد.»

رضا در ادامه ماجرا را چنین شرح می‌دهد‌:«‌ به او گفتم رعنا جایی کار پیدا کرده و می‌خواهد وام بگیرد تا پولی به تو بدهد. بعد از کلی توضیحات بالاخره سیروس راضی شد یک چک پنج میلیون تومانی از من بگیرد و برگه طلاق را امضا کند. اما به او گفتم چون انسان قابل اعتمادی نیستی اول چک را به تو نشان می‌دهم اما بعد از امضا کردن برگه طلاق آن را به تو می‌دهم. اگر چه اصلا چک و پولی در میان نبود و قرار بر این بود که هرگز پولی به او داده نشود.»

*** روز حادثه
بالاخره رضا و سیروس با هم قرار گذاشتند. متهم درباره روز حادثه گفت:«آن روز در نزدیکی شهریار یعنی در نزدیکی محل زندگی رعنا با شوهرش قرار گذاشتم. وقتی که او سر قرار آمد،به من گفت با مبلغ پنج میلیون تومان نمی‌تواند به طلاق رضایت دهد و از من خواست لااقل بیست میلیون تومان برای او تهیه کنم. همین حرفش باعث شد که از کوره دربروم.گفتم چرا نامردی می‌کنی و حرفت را تغییر می‌دهی؟! اما او زیر بار نمی‌رفت و می‌گفت اول بیست میلیون تومان می‌گیرم و بعد طلاق می‌دهم.

من هم خیلی عصبانی شدم و نمی‌دانم چه شد که با یک چکش که در ماشینم بود چندین ضربه به سر او زدم و متواری شدم. جسد او را هم در همان جا رها کردم.» بعد از اینکه رضا صراحتا به قتل اعتراف کرد، ماموران رعنا را مورد بازجویی قرار دادند. زن جوان در مورد قتل شوهرش گفت:«آن روز قرار بود رضا با همسرم صحبت کند و او را به طلاق راضی کند.من در خانه منتظر نشسته بودم و فکر می‌کردم تا چند ساعت دیگر با نقشه‌ای که کشیده‌ام از زندگی با سیروس خلاص می‌شوم. اما یک‌دفعه رضا با من تماس گرفت و گفت بین او و همسرم اختلافی پیش آمده و او را به قتل رسانده است. باورم نمی‌شد کار به اینجا کشیده شده باشد.»

*** چکش آلت قتاله
هر چند متهمان در اعترافات خود عنوان کردند که از قبل نقشه به قتل رساندن رضا را نداشتند اما ادله‌ای وجود داشت که نشان می‌داد این قتل با نقشه قبلی صورت گرفته است و صرفا یک حادثه نبوده که از روی عصبانیت رخ داده باشد.از جمله ادله موجود وجود چکش همراه متهم در هنگام قرار با مقتول بود. به این ترتیب بعد از بررسی‌های قانونی و صدور کیفر خواست مبنی بر مباشرت در قتل رضا و معاونت در قتل رعنا، پرونده از سوی دادسرای جنایی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

کدخبر: ۲۸۵۴۰۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر