قاب تاریخ| آیت‌الله هاشمی، چمدان‌های هروئین اشرف و...
روزنامه هفت صبح، مرتضی کلیلی | با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر و یادی از گذشته می‌کنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده شده‌ای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست. عکس‌هایی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران، شهرهای ایران، عکس‌های فوتبالی، نوستالژیک و… برای دیدن تصاویر و شرح آن ادامه مطلب را بخوانید.
قاب مشاهیر
خاطرات آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، ۲۶ فروردین ۱۳۷۷؛ ساعت ۹ونیم صبح، به مناسبت عید غدیر، برای افتتاح مراسم هفته ولایت، از منزل به حسینیه ارشاد رفتیم. عفت هم با من آمد. سرودی و خیرمقدم توسط دکتر غلامعلی افروز و سخنرانی کوتاه من درباره غدیر و اتحاد مسلمین انجام شد.
به دفترم رفتم. آقای محمود محمدی عراقی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی آمد. خواست که در دو برنامه توجیه مُبلغین در قم و تهران شرکت کنم؛ یکی را پذیرفتم. درباره مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و مسائل مطبوعات و حوزه‌ها و دانشگاه‌ها اظهار نگرانی کرد.
آقای سیدابوالفضل موسوی‌تبریزی، رئیس دیوان عدالت اداری آمد. از برکات سفر من به عربستان سعودی، خیلی گفت و پیشنهاد قبلی خودش را یادآوری کرد که از من می‌خواست موافقت کنم برای اصلاح قانون اساسی و ماندن در سمت ریاست‌جمهوری و گفت، مشکلات جاری در غیاب مدیریت من را پیش‌بینی کرده و از مسائل مربوط به شهرداری تهران اظهار نگرانی کرد.
از آقای خاتمی، رئیس‌جمهور، تلفنی درباره نتیجه اقدامات برای آزادی شهردار پرسیدم. گفت، با رهبری در مورد متن نامه به توافق رسیده‌اند و دستور آزادی آقای کرباسچی داده شده و اصلاحات مختصری در متن مورد توافق دیروز ما انجام شده است. اخوی محمد آمد. در مورد سرنوشت آقای کرباسچی انتقاد داشت. خبر را گفتم؛ فکر می‌کند اگر آزاد بشود، مورد استقبال وسیعی قرار می‌گیرد. گفتم، دفتر رهبری توصیه کرده برای ملاحظه حال قوه قضاییه، سروصدا نکنند.
از مشکلات دولت گفت که آقای خاتمی را کلافه کرده؛ به طوری که روز یکشنبه، پس از ملاقات با رهبری و عدم نتیجه، به جلسه هیأت دولت گزارش داده و گریه افتاده و مدتی گریه کرده و نیز در جلسه شورای اقتصاد هم تعادل را از دست داده و بر سر وزرا فریاد کشیده است؛ این را از طریق آقای اسحاق جهانگیری، وزیر معادن و فلزات هم شنیده بودم. ظهر محسن برای تنظیم برنامه‌ها آمد. عصر تا شب، گزارش‌ها را خواندم. خبر آزادی آقای کرباسچی روی تلکس‌ها آمد که یکسره به وزارت کشور رفته است. (انتخاب)
قاب نوستالژی ۱
روزی که نخستین اتوبوس دوطبقه به تهران آمد؛ در سال ۱۳۴۴ دولت ایران به منظور بهره‌گیری در حمل‌ونقل شهری پایتخت، سفارش ۲۰۰ دستگاه اتوبوس دوطبقه به انگلستان داد. به گزارش انتخاب، قرار بود این اتوبوس‌ها به تدریج به صورت قطعات مجزا به ایران وارد و به دست کارگران شرکت واحد مونتاژ شوند.
این سفارش فروردین سال بعد یعنی ۱۳۴۵ به سرانجام رسید و یکی از اتوبوس‌ها که به صورت کامل مونتاژ شده بود، به صورت نمادین در لندن به مدایران شرکت واحد، پرویز جهان‌بینی، مدیرعامل و علی ابتهاج رئیس هیأت‌مدیره، تحویل داده شد. این اتوبوس که با ابتکار مدیران شرکت واحد به منظور جلب گردشگر به ایران، بدنه‌‌اش با تصاویر آثار تاریخی ایران پوشیده شده و درون آن کاتالوگ‌هایی برای معرفی ایران به زبان‌های مختلف قرار داده شده بود، در شهر لندن به گردش درآمد و پذیرای پایتخت‌نشینان انگلیس برای معرفی ایران شد.
بنا‌بر‌این بود که این اتوبوس از لندن به پاریس حمل شود و یک روز نیز در این شهر به گردش درآید، بعد هم پس از گذر از شهرهای مختلف اروپا البته با استقبال مقامات محلی، از راه زمینی وارد ایران شود. مونتاژ این اتوبوس‌ها آنطور که مقامات وقت شرکت واحد می‌گفتند سه سال طول می‌کشید ولی آنها قول دادند که ظرف چند ماه ترتیب این کار را بدهند. برگرفته از روزنامه اطلاعات، ۲۵ فروردین ۱۳۴۵
قاب تاریخ ۱
تجارت مواد مخدر توسط خاندان سلطنتی؛ در کنار استعمال مواد مخدر توسط خانواده سلطنتی، بسیاری از اعضای خاندان سلطنتی در تولید و توزیع و قاچاق مواد مخدر در داخل و خارج از کشور فعالیت داشتند. یکی از افراد برجسته در توزیع مواد مخدر، اشرف پهلوی بود. حسین فردوست درخصوص حضور اشرف در عرصه قاچاق مواد مخدر نوشته است: «اشرف قاچاقچی بین‌المللی بود و به‌طور مسجل عضو مافیای آمریکاست.
او به هرجا که می‌رفت، در یکی از چمدان‌هایش هروئین حمل می‌کرد و کسی هم جرات نمی‌کرد آن را بازرسی کند. به محمدرضا اطلاع دادم که اشرف چنین کاری می‌کند؛ محمدرضا دستور داد که به او بگویید این کار را نکند. همین»
حسین فردوست، ظهور و سقوط خاندان پهلوی، (موسسه مطالعات تاریخ معاصر)
قاب تاریخ۲
این عکس را خودم از خودم انداختم؛ ناصرالدین‌شاه قاجار در عین آنکه در زمره اولین چهره‌هایی است که در تاریخ عکاسی ایران تصویرش بر صفحه «داگرئوتیپ» ثبت شده است، خود از پیشگامان تاریخ عکاسی در ایران به‌شمار می‌رود. ناصرالدین شاه یکی از عکاسانی بود که به گرفتن عکس سلفی بسیار علاقه داشت و ذوق آن را داشت که سوژه و عکاس خودش باشد؛ این عکس که مشاهده می‌کنید، از همین موارد است. شاه قاجار در این عکس که مربوط به سال ۱۲۸۲ (ه.ق) است و نسخه‌ای از آن در آلبوم خانه کاخ گلستان نگهداری می‌شود، به خط خود نوشته: «این عکس خودم را خودم در اندرون انداخته‌ام. »
قاب نوستالژی ۱
تهران - مهر ۱۳۷۶٫ عکس از ماهر عطار
قاب تاریخ ۳
بریده جراید؛ تبلیغ مسابقات جهانی فوتبال جوانان، جام کوکاکولا - سال ۱۳۵۶ (چاپ عصر)
