کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۳۶۲۲۱
تاریخ خبر:

قاب تاریخ | حاج عیسی، شمس و ‌آیرم و تیمورتاش

روزنامه هفت صبح،‌ مرتضی کلیلی ‌| ‌با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر‌ و یادی ‌‌از ‌گذشته می‌کنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده ‌شده‌ای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست. عکس‌هایی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران، شهرهای ایران، عکس‌های فوتبالی، نوستالژیک و… برای دیدن تصاویر و شرح آن ادامه مطلب را بخوانید.

قاب مشاهیر
روایت حاج عیسی جعفری از منش و سیره امام خمینی؛ حاج عیسی جعفری در سال ۱۳۰۶ در روستای ابرجس قم متولد شد. امرار معاش و حوادث تلخ و شیرین او را به سکونت در تهران سوق داد و از دستفروشی و دوره‌گردی به کاسبی رسید؛ اما نقطه‌ عطف زندگی‌‌اش به واسطه‌‌ حضور خواهرش اقلیما در بیت امام خمینی رقم خورد. خواهرش سال‌ها در نجف خدمتکار همسر امام بود و همین قرابت سبب انتخاب حاج عیسی برای خدمت در دفتر امام شد.

حاج عیسی در بخشی از خاطراتش که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، می‌گوید: «امام در خصوص خرید نان از من می‌پرسیدند که آیا مردم از همین نانی که به ما می‌دهند می‌خورند یا تفاوت دارد؟ من گفتم نانوا ما را می‌شناسد و به ما نان ویژه می‌دهد! فرمودند: نخیر! تو هم همان صف مردم بایست. لابد بدون صف هم نان می‌دهند! از این پس در همان صف مردم بایست و همان نانی که به همه می‌دهند، به ما هم بدهند.» حاج عیسی در بخشی دیگر از خاطرات خود می‌گوید: «یک روز اتفاق خیلی عجیبی برایم افتاد که حاج احمد آقا را نیز متعجب ساخته بود.

او به اتاق من آمد و گفت نمی‌دانم تو دیگر کی هستی؟ حاج احمد آقا گفت من نزد امام رفتم دیدم دست‌نماز گرفته و در آشپزخانه ایستاده رو به‌قبله می‌گویند: «خدایا من را با حاج عیسی محشور کن.» من ناراحت شدم؛ رفتم جلو گفتم: «آقا این چه حرفی است شما می‌زنید. مردم همه به امام و ائمه ملتجی می‌شوند شما به حاج عیسی!». گفتند: «خب شما که نمی‌شناسید». بالاخره این هم یک کار امام بود که به من این ‌همه محبت داشتند.» حاج عیسی چند روز پیش بر اثر کهولت سن درگذشت.

قاب تاریخ ۱
آیرم چگونه تیمورتاش را از پا در آورد؟ تیمورتاش همچون خود رضاشاه مستبد و خودسر بود و البته رضاشاه تا زمانی که به خوبی بر امور مملکتی مسلط شود، به او فضای مانور داد. کم نبودند افردای که توسط تیمورتاش به کنار نهاده شدند. این بار قرار بود او توسط کس دیگری شکار شود. او کسی نبود به غیر فرد تمامیت‌خواه دیگری به نام محمدحسین آیرم. او به دنبال آن بود که هرطور شده تیمورتاش را حذف کند. راهش را نیز می‌دانست.

واقعیت داشت یا نه، تیمورتاش را به جاسوسی و مسائل امنیتی متهم کرد. امری که شاه به شدت از آن هراس داشت. روایت متین‌دفتری که بعدها در حکومت رضاشاه نخست وزیر شد، در این زمینه خواندنی است: «تیمورتاش هم مانند تمام رجال دوست و دشمن زیادی داشت. دوستان او مگسان دور شیرینی بودند که می‌خواستند از قدرت و نفوذ و محبوبیت او در نزد شاه استفاده کنند و به مواهب مالی و معنوی دست یابند.

دشمنان تیمورتاش قوی بودند و سال‌ها در انتظار چنین فرصتی روزشماری می‌کردند. تندروی‌های تیمورتاش در غالب کارها، افراط در خوشگذرانی و غیبت چند ماهه او از ایران و شکست در مذاکرات نفت با انگلستان، سرانجام کار خود را کرد و وزیر دربار مقتدر در مقابل چشمان شاه به صورت دیوی سفید در آمد. در میان دشمنان تیمورتاش بیش از همه محمد‌حسین آیرم تیشه به ریشه او زد. او را متهم کرده بود که در راه مراجعت به ایران در مسکو با بعضی مقامات ‌مذاکراتی کرده ‌ و شاید هم عمال نفت جنوب که از تیمورتاش برای نفت مناطق

شمال ایران مورد علاقه شوروی‌ها نگرانی داشتند، آیرم را که مستعد چنین دسیسه‌ای می‌دانستند مستقیم یا چنانکه رویه عمال خفیه خارجی‌ها است، با هزار واسطه به این کار اغوا کرده باشند. بعد از گرفتاری تیمورتاش کمیسیونی مامور شد اسناد او را که در منزلش توقیف شده بود جزء به جزء رسیدگی کنند و در اسناد او مدارکی که دلالت بر اینگونه اتهامات داشته باشد، به‌دست نیامد.»
منبع: احمد متین دفتری، خاطرات یک نخست وزیر

قاب تاریخ ۲
داستان شمس پهلوی اولین فرزند رضاشاه؛ در روزهای منتهی به چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب و در ادامه معرفی خاندان رژیم پهلوی در پنجشنبه هر هفته، بعد از همسران محمدرضا نوبت به خواهر بزرگ او شمس می‌رسد. شمس یا خدیجه ‌از همسر دوم رضاخان یعنی تاج‌الملوک در ششم آبان ‌ سال ۱۲۹۶ در تهران به دنیا آمد. از دوران کودکی و نوجوانی او اطلاعات چندانی در دست نیست‌.

رضاشاه ‌در سال ۱۳۱۵ تصمیم به ازدواج دختران خود شمس و اشرف پهلوی گرفت و اعلام نمود جوانان وابسته به خانواده‌های اشراف و مقامات مملکتی ‌‌خود را برای این کار کاندیدا کنند. در میان داوطلبان متعدد، علی‌محمد قوام ‌ و فریدون جم ‌به ترتیب برای شمس و اشرف درنظر گرفته شدند. این ازدواج اجباری فقط بنا به خواسته و تمایل رضاشاه و بدون اطلاع و نظر دخترانش انجام گرفت و فقط شمس به دلیل ارشدیتش خواهان ازدواج با فریدون جم شد که مورد موافقت شاه قرار گرفت و همسران دو خواهر با یکدیگر تعویض شدند.

با خروج رضاشاه از ایران، عاملی که باعث ازدواج اجباری شمس با فریدون جم بود از میان برداشته شد. از این تاریخ به بعد شمس ضمن ناسازگاری با فریدون جم، زمینه‌های جدایی با وی را ایجاد نمود و بدون متارکه رسمی با شوهر قانونی خود، در سال ۱۳۲۲ زندگی مستقلی را با مین‌باشیان (‌‌معلم موسیقی خود) آغاز می‌کند با وجود مخالفت دربار ‌در سال ۱۳۲۳ از فریدون جم طلاق می‌گیرد و یک سال بعد با مین‌باشیان رسماً ازدواج می‌کند.

عزت‌الله مین‌باشیان که نام خود را به مهرداد پهلبد تغییر داد، ابتدا یک ویولن‌‌زن بود که ‌بعد از ازدواج با شمس پهلوی به علت نارضایتی شاه از وی از دربار طرد شد و در نهایت با وساطت ملکه مادر در سال ۱۳۳۰ به معاونت وزارت فرهنگ و ریاست اداره کل هنرهای زیبا و سپس در سال ۱۳۴۳ در کابینه حسنعلی منصور به وزارت فرهنگ و هنر منصوب شد‌‌.

شمس در دهه ۵۰ تغییر دین داد و به مسیحیت گروید و در سال ۱۳۵۲ یک کلیسای اختصاصی در کاخ خود در مهرشهر کرج احداث نمود‌. ‌ او با داشتن املاک وسیع در غرب تهران و مهرشهر کرج صاحب ثروت عظیمی در کشور بود ‌. شمس در کاخی در مهرشهر کرج به نام کاخ مروارید زندگی می‌کرد. این ساختمان به دست وسلی پیترز طراحی و از سوی بنیاد فرانک لوید رایت به هزینه یک میلیون دلار آمریکا ساخته شد.

شمس پهلوی در دربار به نام «مِهر» مشهور بود. نام «مِهرداد» برای شوهرش و نام «مِهرشهر» در کرج از لقب او گرفته شده است. ثمره ازدواج شمس و مهرداد پهلبد سه فرزند به نام‌های شهباز، شهیار و شهرآزاد ‌ بودند. شمس ‌‌در ۱۰ اسفند ۱۳۷۴ در سن ۷۸‌سالگی درگذشت و در شهر سنتا باربارای کالیفرنیا به خاک سپرده شد.

قاب نوستالژی
کافی‌نتی در تهران - سال ۱۳۸۵ (گتی ایمیجز)

قاب تاریخ ۳
اعتراض در مقابل سفارت عربستان در تهران- سال ۱۳۸۷(گتی ایمیجز)

کدخبر: ۴۳۶۲۲۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر