کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۱۹۲۱۹
تاریخ خبر:

گفت‌و‌گو با جهانگیر الماسی به بهانه بازگشتش با «خروج»

روزنامه هفت صبح،‌ مرجان فاطمی / احمد رنجبر | از فردا «خروج» ابراهیم حاتمی‌‌کیا به شکل آنلاین اکران می‌شود. به همین بهانه گفت‌و‌گو کرده‌ایم با جهانگیر الماسی یکی از بازیگران فیلم. در پرونده هفت‌صبح همچنین می‌توانید سرنوشت ۱۲ معترض سینمای حاتمی‌کیا را بخوانید‌؛ ‌از امیر «وصل نیکان» تا رحمت «خروج».

خبر را می‌دانید: تعطیلی سالن‌های سینما ادامه دارد و یکی از راهکارها، نمایش فیلم‌ها به شکل آنلاین است. از فردا «خروج» به عنوان پیش قراول این اتفاق در کشورمان،‌ بارگذاری می‌شود. این تصمیمی است که واکنش‌های مختلفی را به همراه داشته. نگاه منفی می‌گوید باید از سینمای بخش خصوصی حمایت شود و نگاه مثبت معتقد است این شیوه اکران، ‌ماهیت واقعی فیلم‌ها و میزان مخاطبان‌شان را عیان می‌کند.
نگاه میانه اما این است: صاحبان فیلم‌ها از این طرح نه‌تنها متضرر نمی‌شوند که نفع هم خواهند برد. این وسط سینماداران و مشاغل جانبی سینما مثل رستوران‌ها و … است که ضرر می‌بینند.

*** گفت‌وگوی او با هفت صبح درباره شخصیت میکائیل، دنیای حاکم بر خروج و چند مسئله دیگر را بخوانید.
جهانگیر الماسی مدت‌ها از سینما دور بود. او سال ۹۲ فیلم سینمایی «رنج و سرمستی» را ساخت که اکران نشد. سال ۹۵ در «کاناپه» کیانوش عیاری حضور یافت که تکلیف اکران این فیلم نیز نامشخص است. الماسی بالاخره سال پیش در «خروج» ابراهیم حاتمی‌کیا بازی کرد؛ در نقش میکائیل که با منش شخصیت اول فیلم یعنی رحمت مشکل دارد. او می‌گوید چرا برای نمایش اعتراض باید دسته‌جمعی به سمت تهران راه بیفتد.
الماسی پیش از همه از حاتمی‌کیا تشکر می‌کند و به‌طور ضمنی از کسانی دلخور است که در دوران دوری از سینما به یادش نبوده‌اند: «من به ابراهیم حاتمی‌کیا و گروه تولید «خروج» مدیونم و این را هرگز فراموش نخواهم کرد. چون من در شرایطی به این کار دعوت شدم که خیلی برایم ارزشمند بود. از اوج و آقای حاتمی‌کیا صمیمانه، صادقانه و از کنه وجودم سپاسگزارم که مردانه دست من را فشردند.»

*** نمی‌دانستم سرنوشت شخصیت‌ها چه می‌شود
* چیزی که در «خروج» جالب توجه است این است که شمایل شما حالتی بین شوخی و جدی دارد. حواستان هست که شخصیت میکائیل را سیاه نبینید. اگر نقدی به رویه رحمت می‌بیند و مصلحت‌اندیشی می‌کند لابد دلایل خود را دارد. چقدر مواظبت کردید تا شخصیت مورد نظر کارگردان را ما به‌درستی روی پرده ببینیم؟
شما اگر واقع‌بین باشید می‌بینید که نه سینمای ما ظرفیت این را دارد که این تعامل‌ها با تحلیل روانشناختی و تصویری و اندازه نما و… به‌دست بیاید نه این ظرفیت‌ها برای افرادی که در سینمای ایران فعال هستند، تعریف شده است. چون ۹۹درصد فیلم‌ها یا بر ارتباطات متکی است یا به فیزیک و رنگ و لعاب و چهره و مو و پستی و بلندی آدم‌ها اتکا دارد!‌ وقتی هم به قضاوت می‌نشینیم، بیشتر سلیقه‌ها و ارتباطات‌ و گرایش‌های فردی حاکم است تا اصول و شناخت.

این را حسب تجربه‌ام می‌گویم. درباره شخصیت میکائیل فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا چیزهایی که شما فرمودید، برایم جالب است. چون من خودم تعداد پلان‌های شخصیت را وقتی شمردم دیدم کلا در ۲۰پلان حضور دارد. از این ۲۰پلان ۱۲تا لانگ‌شات‌هایی است که همه هستند. می‌ماند هشت پلان. که از این تعداد، شش‌تا پلان‌های لانگ‌شات یا مدیوم لانگ‌شات است.
می‌ماند دوپلان که توشات است. هشیاری و زیرکی شما در چیست که این حرف‌ها را کشف کردید؟

* شاید بخشی از آن است که ما خبرنگارها شما را خوب می‌شناسیم و حسب شناخت قبلی با دقت بیشتر بازی‌تان را می‌بینیم.

این محبت شما است. ولی واقعیت این است، همانطور که عرض کردم ما بیشتر مرهون شخصیت‌های فردی هستیم. من حضورم در این فیلم را صاف و ساده به خود ابراهیم حاتمی‌کیا واگذار کردم. فیلمنامه‌ای که داشتم کامل نبود و تا آخرین روز نمی‌دانستم سرنوشت شخصیت‌ها چه می‌شود و به همین خاطر بهتر دیدم تصمیم با خود کارگردان باشد. در این فیلم همه شخصیت‌ها چیده شده‌اند تا شخصیت رحمت(فرامز قریبیان) جلوه کند. رحمت هم در ارتباط با این شخصیت‌ها است که می‌تواند برازندگی، جلوه و جذابیت داده شود.

دقیقا مثل کاری است که شما در روزنامه می‌کنید. من خودم ژورنالیست بودم و مثال مطبوعاتی می‌زنم. زمانی که خودم مشغول این کار بودم از نظر بصری الگوی طراحی مجله تایم بودم. به هرحال شما ممکن است ۱۰تا مطلب و عکس فوق‌العاده زیبا را قربانی کنید فقط برای این‌که یک تیتر جلوه کند. در فیلم هم همین است. ممکن است ۱۰کاراکتر را به‌هم بریزی تا یک شخصیت جلوه کند.

* گاهی اما روش کارگردان‌ها در این زمینه متفاوت است.
بله، مثلا کارگردانی چون ناصر تقوایی به همه شخصیت‌ها به شکل تک‌تک می‌پردازد و به همه‌شان به اندازه جایگاه واقعی زندگی بها می‌دهد. یک کارگردان دیگر اما روشش این است که ۱۰شخصیت می‌چیند و همه را قربانی می‌کند تا یکی جلوه کند. مثل کاری که در اکثر فیلم‌های پیش از انقلاب می‌شد. آن زمان این‌طور بود ۵۰نفر دور و بر فردین می‌آمدند تا شخصیتی که بازی می‌کند دیده شود. این یک روش تضمینی بود برای موفقیت فیلم‌ها. در «خروج» این ظرفیت وجود نداشت که به تک‌تک آدم‌ها رسیدگی شود بلکه بنا بود به شخصیت رحمت و زن فیلم(پانته‌آ پناهی‌ها) پرداخته شود. بنابراین یک‌سری بازیگر مطرح و پخته خوب استفاده شد تا رحمت جلوه کند.

*** حق‌طلبی یا آنارشیسم؟
* رحمت می‌گوید حقی باید ستانده شود و پیش شخص اول مملکت برویم. می‌توان این سفر را تمثیلی دید؟ این تفکر کدام بخش از جامعه ما است؛‌ حق‌طلبی واقعی است یا آنارشیسم؟
من این تقسیم‌بندی را در سینمای ایران در این حد ابتر نمی‌فهمم. آنارشیسم را معمولا با بار منفی می‌بینند درحالی‌که آنارشیسم هرج و مرج نمی‌خواهد بلکه از ابزاری استفاده می‌کند برای رسیدن به هدفش. یک‌سری واژه‌ها یکباره مد می‌شود و تاثیری نیم‌بند می‌گذارد و بعد از آن چیز دیگری می‌آید. یکباره باب می‌شود و همه می‌گویند «لاکچری». کسی هم نیست بگوید این‌که همان «لوکس» است. لوکس به زبان فرانسه بود و لاکچری انگلیسی.

* اگر بخواهیم مجامله نکنیم بر سر واژه، «خروج» را چطور می‌بینید؟
«خروج» را باید یک فیلم ببینیم. یکی از مسئولان سر صحنه می‌گفت این یک وسترن ایرانی است. گفتم وسترن ایرانی یعنی چی؟ وسترن یعنی زندگی غربی. زندگی غربی ایرانی یعنی چی؟! اگر برای وسترن یک شاخصه سینمایی قائل هستی، آن وقت در خود سینما چیزهایی لازم دارد. اسب می‌خواهد، گاو می‌خواهد، ششلول می‌خواهد و …. من فیلمی ‌را با آدمی ‌کار کردم که بسیار بسیار باهوش است. هوش ابراهیم حاتمی‌کیا یعنی این که خوب می‌تواند از فضای پیرامون خود برای رسیدن به اهدافش استفاده کند. خیلی خوب جامعه سیاسی‌اش را می‌شناسند و خوب می‌داند حساسیت این آدم‌ها سر چیست…

دانلود PDF

کدخبر: ۳۱۹۲۱۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر