
روزنامه هفت صبح، گروه ویژه| حتما یادتان هست که چند وقت پیش انتشار ویدئوهایی از فرودگاه امام، حاشیههای زیادی در شبکههای اجتماعی به وجود آورد. در این ویدئوها نشان داده میشد که گروهی در حال اجرای یک ترانه درباره ایران هستند و پس از آن نیز «غلامرضا صنعتگر» به خواندن کامل آن ترانه پرداخت. اجرایی که بسیاری از افراد را در همان زمان غافلگیر کرد و تصاویر و عکسهای جذابی ثبت شد.
در همان زمان در هفتصبح نوشتیم که این اقدام برای تهیه یک ویدئوکلیپ بوده و بخشی از یک تبلیغات بزرگتر محسوب میشود. حالا این ویدئوکلیپ بهطور کامل منتشر شده و مشخص شده که کار موسسه فرهنگی «سفیر آفتاب» بوده است. در این گزارش با مدیر این موسسه گفتوگو کردیم از او درباره این سبک از کار و دلیل استفاده این موسسه از آن پرسیدیم. قبل از خواندن گزارش اما بهتر است توضیح کوتاهی درباره این سبک از کار که «فلش ماب» نام دارد، توضیح کوتاهی دهیم.
*** فلش ماب چیست؟
اصطلاح فلش ماب که درباره این ویدئو صدق میکند، پدیدهای اجتماعی درباره قراری دستهجمعی و هدفمند و به اصطلاح خودجوش است. فلش ماب به گروه شهروندانی گفته میشود که از طریق رسانههای دنیای مجازی(اینترنت، ایمیل و غیره) یا تلفن همراه یا نامه، همدیگر را خبردار کرده و در زمان معینی در مکانهای عمومی برای انجام کارهای شگفتیآور، ازجمله اجرای کنسرت یا آواز گروهی فیالبداهه، آببازی و پرفورمنس تجمع میکنند.
نکته جالب در فلش ماب این است که مکان اجرا خارج از تصوری است که درباره محل اجرای موسیقی در ذهن حک میشود. ضمن اینکه اغلب اعضای آن گروه، بهجز گروه هستهای، ممکن است اهل هنر نباشند. در بسیاری موارد، طی اجرای برنامه دهها یا صدها شهروند رهگذر به گروه ملحق میشوند. «فلش ماب» در ابتدا حرکتی بود کاملا غیرسیاسی و برای خوشگذرانی ولی امروزه برخی «گردهماییها» جنبه سیاسی، اقتصادی یا تبلیغاتی به خود گرفتهاند.
*** شروع با فرودگاه مهرآباد
«طاهر دهپهلوان» مدیر موسسه «سفیر آفتاب» در گفتوگو با هفت صبح درباره استفاده از سبک «فلش ماب» به هفت صبح میگوید: «دو سال پیش در فرودگاه مهرآباد این کار را برای اولین بار انجام دادیم. پس از آن در چند فرودگاه دیگر نیز این کار را انجام دادیم که کار آقای صنعتگر در بهمن سال گذشته بسیار دیده شد… ما در حوزه موسیقی و اجرا قصد داریم هم کارهای فاخر اجرا کنیم و هم سبک جدیدی را برای مخاطبانمان داشته باشیم.
در زمان شروع کار متوجه شدیم که همه کارها به یک شکل درحال اجراست و گروههای سرود و موسیقی به شکل تکراری در یکجا میایستند و به اجرا میپردازند. ما دنبال این بودیم، کاری اجرا کنیم که مردم را نیز درگیر کند. در جستوجوهای خود با روش و فن فلش ماب آشنا شدیم و نمونههای خارجی آن را دیدیم. نمونههای خارجی این کار اما در جامعه ما برای همه افراد پذیرا نخواهد بود. چون نمونههای خارجی همراه با رقص گروهی و… است که با فرهنگ جامعه ایرانی همخوانی ندارد.
ما کار را با فرهنگ خودمان طراحی کردیم. ویژگی سبک فلش ماب این است که یک نماهنگ مستند است. یعنی هر اتفاقی که آنجا میافتد، اتفاق زنده است. به غیر از آن تیمی که آن را اجرا میکند، سایر اتفاقها پیشبینی نشده است. عکسالعملهای مردم مهمترین اتفاق کار است. مثلا بخشی از مردم با آن همراهی میکنند که بهترین قسمت اجرای ما محسوب میشود. بنابراین اصلیترین رکن این کار، غافلگیری است که برای آن هیچ تبلیغی نمیشود و آمادگی برای آن از قبل وجود ندارد.»
*** گوریلا مارکتینگ یا فلش ماب؟
در بین اهالی فن این سوال و اختلاف وجود دارد که این سبک از کار در اصول تبلیغات، «گوریلا مارکتینگ» نام دارد نه «فلش ماب». زیرا فلش ماب به حرکتی دستهجمعی گفته میشود که توسط خود مردم ایجاد شود، نه یک سازمان و شرکت. از آن جایی که این دست از برنامهها توسط یک موسسه فیلمبرداری میشود و بعدها به صورت کلیپ و … منتشر شود، به آن گوریلا مارکتینگ گفته میشود.
در تعاریف آمده بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ (Guerilla Marketing) روشی نامنظم و نامتعارف در انجام فعالیتهای تبلیغی بر مبنای یک بودجه بسیار کم است. چنین تبلیغاتی گاه به گونهای طرح میشود که مخاطب حتی از وجود آنها بیاطلاع است و شاید بتوان گفت این نوع بازاریابی از انواع بازاریابی پنهان یا بازاریابی مبتنی بر هیاهو است.
در واقع گوریلا مارکتینگ نوعی بازاریابی نامنظم برای کسب حداکثر نتایج با بهکارگیری حداقل منابع است و متضمن ابتکار و نوآوری، شکستن قوانین و جستوجوی راهکارهای بدیل برای روشهای بازاریابی سنتی است. مدیر موسسه «سفیرآفتاب» در پاسخ به این سوال میگوید: «تا حدودی این نظر را قبول دارم.
در تعاریف فلش ماب آمده که نوعی قرار دستهجمعی است اما در تعاریف ایرانی آمده که قرارهای آببازی و خزبازی در پارکها که قبلا شاهد آن بودیم نیز فلش ماب است. اما آن دست از قرارها صرفا یک قرار بود که هیچ نوع حرکت موسیقی در آن دیده نمیشد. در حوزه بینالملل اما تعریف فلش ماب این نیست و شبیه کارهایی است که ما در حال انجام آن هستیم یعنی یک اتفاق با موضوع اجتماعی است که با موسیقی و تصویر همراه است.
از سوی دیگر این کار ممکن است در برخی از پاساژها انجام شود که جنبه تبلیغاتی داشته باشد و منجر به فروش شود. در آن زمان میگوییم که کار، گوریلا مارکتینگ است اما کار ما یک کار تجاری و فروش نیست. کارهای ما محتوای اجتماعی، ملی، مذهبی و… دارد و قرار نیست هیچ درآمدزایی با آن صورت گیرد.»
*** حال مردم را عوض میکنیم
«طاهر دهپهلوان» در مورد کارها و فعالیتهای فلش ماب ایرانی که انجام گرفته، میگوید: «ما میخواهیم حال و روز مردم را عوض کنیم که آنهم با دو روش صورت میگیرد؛ یکی اجرایی که همانجا داریم و بعد از آن، تصویری که در شبکههای اجتماعی و… بههمراه تدوین پخش میشود.» در اینجا یک انتقادی که توسط برخیها مطرح شده، این است که مثلا در آن کار فرودگاه امام که توسط آقای صنعتگر انجام شده، حال مردمی که در فرودگاه هستند را عوض نمیکند و اتفاقا بیشتر باعث ناراحتی آنها میشود.
زیرا آن فردی که میخواهد ترک وطن کند، به اندازه کافی خودش غم و غصه دارد و با اجرای آن کار نه از رفتن منصرف میشود و نه حالش خوب میشود. مدیر موسسه «سفیر آفتاب» در پاسخ به این انتقاد میگوید: «اصلا هدف ما از اجرای آن فلش ماب این نبود که از رفتن مردم جلوگیری کرده و آنها را منصرف کنیم. همین قطعه موسیقی که آقای صنعتگر در فرودگاه امام اجرا کرد ما چندسال پیش تولید کرده بودیم.
پس از آن، قطعههای موسیقی را بررسی میکنیم که بهترین لوکیشن برای آنها کجا است. در قطعه آقای صنعتگر به این نتیجه رسیدیم که بهترین محل برای اجرای آن، فرودگاه است. دلیل ما این بود که خود آقای صنعتگر در سال چندبار برای درمان به خارج از کشور میرود. از سوی دیگر این کار نیز یک کار شاد و ریتمیک بود.
نه میخواستیم کسی را ناراحت کرده و نه از رفتن منصرفشان کنیم. ما فقط حرف دل همه را میزنیم که هیچجا مثل ایران نمیشود. در همان اجرا خیلیها به سمت آقای صنعتگر رفتند و از او تشکر کردند. بله شاید کسی هم اشکی ریخته باشد اما همه آنها بعدش با ما صحبت میکنند و اصلا در ذهنشان آن چیزی که برخیها انتقاد میکنند، نیست.»
*** برنامههای دیگری در راه است
او در باره برنامههای دیگر این موسسه نیز میگوید که فقط ملی و فرودگاه نیست. مثلا برای ولادت امام حسین، سبک دیگری از فلش ماب انجام شد که در بین شیعیان دیگر کشورها نیز بسیار دیده شد. این کار برای ولادت امام زمان نیز دوباره انجام شد آنهم نه فقط در تهران بلکه در چندینشهر بهطور همزمان که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. قطعا این سبک کارها در آینده نیز در حوزههای مختلف انجام خواهیم داد.
*** کمحجاب و باحجاب برای ما فرقیندارد
«طاهر دهپهلوان» درباره کارهای تولیدشده میگوید: «فلش ماب اصولا یک مستند است و بنابراین همهچیز قرار است واقعی باشد. در همان کلیپ فرودگاه که به طور رسمی نیز پخش شده، همه اقشار جامعه وجود دارند و برای ما فرقی ندارد که کسی مثلا کمحجاب است و دیگری حجاب کامل. ما در سبک فلش ماب خود ممکن است تصاویری داشته باشیم که حتی در حوزه خط قرمزهای صداوسیما باشد اما برای ما ملاک، عرف جامعه است و میخواهیم همه مردم ایران در آن حضور داشته باشند.»
نظرات کاربران
البته فلش ماب اول از پارک آب و آتش شروع شد