کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۸۰۶۱۳
تاریخ خبر:

فقط ۳۶ سال داشت/ یادداشتی از کمال بردبار درباره آزاده نامداری

فقط ۳۶ سال داشت/ یادداشتی از کمال بردبار درباره آزاده نامداری

امروز خاکش کردند. فقط ۳۶ سال داشت . در اوج جوانی چهره محبوب تلویزیونی شده بود . جوان ها دوستش داشتند و با شیوه پرجنب و جوش اجرایش احساس صمیمیت می کردند. با چادرهای قهوه ای و روسری زرد. اقبال مخاطبان تلویزیون را به این سودا واداشت که از این دختر خوش چهره محجبه یک ستاره بسازد. خب این رویای هر رسانه ای در جهان است که از چهره های دست پرورده خود ستاره بسازد . هم به لحاظ تبلیغاتی هم اقتصادی. ستاره های تولیدی مثل مدرسه لاماسیا برای بارسلونا هستند. لازم نیست در موعدها و مراسم و سالگردها دست به دامان چهره های سینمایی و ورزشی بشوید برای جذب تماشاگر. آزاده نامداری چنین ستاره ای برای تلویزیون بود. وقتی با فرزاد حسنی ازدواج کرد تلویزیون تلاش کرد از این ستاره خود بیشترین استفاده را ببرد و آزاده خوشحال و سرمست ، به این فرایند تن داد. نباید این کار را می کرد. به صفحه تلویزیون آمد وهمراه همسر خود نمایش زوج موفق ایرانی اسلامی دادند. تنها چند وقت بعد نامداری در هیاهوی جدایی خود از همسر صورت کبود شده خودرا منتشر کرد . نشانه ای افشاگرانه از یک خشونت خانگی. دختر جوان خودش را وسط افکار عمومی انداخت. ماجرای خانگی خودرا به یک سوژه روز بدل کرد. کسی نبود بهش بگوید این گونه خودرا به میانه ماجرا پرت نکن. نمی دانست ، مشاروان خوبی نداشت ، دوستان خوبی نداشت . نمی دانست در ایران لطمات و صدمات چنین ماجراجویی هایی برای زنان ده ها برابر مردان ست . اما کینه یک زندگی ناموفق زناشویی دریچه های مصلحت را در ذهن او ودوستانش بسته بود. دوستانی که حتی حالا پس از مرگ او با انتشار پیام های خصوصی او نشان می دهند که تا چه اندازه بی خرد و کم عقل هستند. او چنین مشاورانی داشت. در این میانه سعی کرد برند خودش را ترمیم کند. در برنامه های فضای مجازی ظاهر شد و در صفحه اول روزنامه های اصولگرا و حتی یک فیلم هم بازی کرد. فیلم مالاریا ساخته پرویز شهبازی. اما او نور اول صحنه را می خواست. و بعد ازدواج دوم. با یک اقازاده محترم. . با پسر رحیم عبادی که در دوره خاتمی رئیس سازمان ملی جوانان بود و معاون رئیس جمهور. باز هم ازدواجش را رسانه ای کرد . شاید در ادامه همان کینه ورزی گذشته. به عنوان مشت محکم. با سخاوت لحظات خوشی اش را به صفحات مجزی بازگرداند …تا آن مکافات پیش آمد. آن هموطن بی مقدار و ناچیزکه در پارکی در سوئیس با ولع لحظاتی از زندگی خصوصی آزاده نامداری را رسانه ای کرد. مثل همان هموطنی که در استانبول با اشتیاقی حیوانی ستاره پسیانی را تصویر برداری کرده بود. این تصاویر با شدت و حدت در فضای رسانه ای و مجازی پخش شدند. آن تصویر مبالغه شده از سوی تلویزیون (که اجتماع شماری از بدترین مهندسان اجتماعی در تمام طول تاریخ هستند) حالا آنتی تز خودرا پیدا کرده بود و در آن سوی آب توسط جنون زده هایی مثل سالی تاک پمپاژ هم می شد و به یک توفان رسانه ای بدل شد. نشانه ای از ریا. کدام ریا؟ و جالب آنکه همسر و همراه محترم کلا از این توفان حملات دور ماند.

و در این سو بازیگران درجه دو شکست خورده در شهوت لایک و تلفن های تشویق امیز رفقای کم عقل تر از خود به میانه ماجرا آمدند و طعنه های نیشدار خودرا روانه کردند. و او به هدف بی حفاظ شبکه های اجتماعی بدل شد. توضیحات کودکانه و بی دلیلش کار را بدتر کرد . ماجرا مال سه سال و نیم پیش بود.

در هفت صبح هم مقصریم. یادم است روز اولی که این خبر آمد چه وسوسهای بود برای تیتر یک شدن. و در نهایت تصمیم بر استفاده از سه عکس در صفحه اول شد . عکس هایی هم قد از پسر دکتر عارف ، قاضی زاده هاشمی و آزاده نامداری با تیتر تیغ تیز و دقیق افکار عمومی. زیر تیتر هم زدیم واکنش مردم به ژن خوب پسر دکتر عارف ، ثروت وزیر بهداشت و پوشش آزاده نامداری.

حد مقاومتمان درمقابل افکار عمومی همین قدر بود. بعدها بهتر شدیم. بعدها یاد گرفتیم که ختی همین قدر هم لازم نیست در مقابل افکار عمومی وا بدهیم. افکار عمومی هم در بسیاری از مواقع اشتباه می کند…

حالا باز هم به صفحه اول بازگشته است. در مرگ مظلومانه اش. در اپارتمان شیک خود در شهرک غرب . تنها و در غیاب همسر و دخترش.

چه بگوییم ؟ چه نتیجه ای می خواهید در انتهای این مطلب بگیریم؟چیزی هم باقی مانده است؟

این یک روایت بود. همین .

سایر اخبارکاربران ویژه -را از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۳۸۰۶۱۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر