خوانندههای جدید فقط میخواهند معروف شوند
سعید رضایی آهنگساز و تنظیمکننده است و آنهایی که مخاطب پیگیر موسیقی ایران هستند حتما نامش را در تیتراژها و یا پای آثار خوانندگانی مثل حامی، سینا سرلک، رضا صادقی، فریدون آسرایی، راغب و خیلیهای دیگر دیدهاند. از ابتدای دهه ۹۰ در مارکت کارش را شروع کرد و حالا به یکی از نامآشناهای این بازار تبدیل شده. او اولین کار حرفهایاش را با میلاد فرهودی منتشر کرد و امروز به یکی از پرکارهای حوزه موسیقی تبدیل شده. این هفته با او درباره وضعیت مارکت و نسل جدید خوانندهها و دغدغههای خودش در موسیقی گفتوگو کردیم.
عمده خوانندگانی که به تو مراجعه میکنند تا برایشان موزیک بسازی (بهغیر از خوانندگان معروف) چه رنج سنی دارند؟
در بازههای زمانی کاری من این رنج سنی تفاوت داشته. اول اینطور بود که هرکس با هر رنج سنی و هر سبکی سراغم میآمد اما بعد از اینکه چند تا از کارهایم به اصطلاح موفقتر شد، این رنج سنی تفاوت پیدا کرد. بعد از آن کارها، بیشتر کسانی سراغم میآمدند که صداهای شرقی داشتند و رنج سنیشان هم تقریبا از مثلا ۲۰ تا ۳۰ سال شد. حتما این تفاوت بهخاطر تجربه در روند کاری خودم هم بود. یعنی از یکجا به بعد برای خودم هم مشخصتر شد که چه استایلی در موسیقی داشته باشم.
بیشتر خوانندههایی که شاید هنوز اسم رسمی ندارند و سراغت میآیند دنبال چه هستند؟
یک اتفاقی که در این سالهای اخیر افتاده و به وضوح آن را دیدهام و تجربه کردهام این است که همه آنها صرفا بهدنبال این هستند که معروف شوند. شاید تا همین ۴ یا ۵ سال پیش هم اینطور بود که اکثر آنها دنبال هنر بودند و دغدغه هنر داشتند اما این روزها با توجه به اتفاقاتی که در مارکت افتاده واقعا حس میکنم برای خیلیهایشان اصلا فرقی نمیکند که چی بخوانند. خیلیهایشان آنقدر ایده ندارند که فقط دنبال این هستند که مدیر هنری داشته باشند که او برایشان تعیین تکلیف کند. البته مدیر هنری داشتن چیز بدی نیست و میتواند کارکرد مثبت هم داشته باشد، چون همه مسئولیتها قرار نیست روی دوش خواننده باشد. اما به هرحال کسی که میخواهد خواننده شود حداقل کمی هم باید هنر را بشناسد که متاسفانه اینطور نیست.
فکر میکنی دلیلش چیست که اینطور شده؟
دلیلش خیلی چیزها میتواند باشد ولی به نظرم اصلیترین دلیل میتواند این باشد که آموزش درست و ریشهای وجود ندارد. بسیاری از افرادی که سودای خواندن دارند جایگاه درست خودشان را نمیدانند. من نمیگویم همه باید حرفهای باشند اما اینکه هرکس بداند جای دقیقش کجاست و داشتههایش چه اندازه است، خیلی مهم است. این روزها بهواسطه شبکههای اجتماعی عطش به هر قیمتی معروف شدن بیشتر شده. البته در این میان بعضیها هم هستند که نمیخواهند معروف شوند. مثلا طرف میخواهد برای همسرش یا هر کسی بخواند و حالا در این میان کارش هم منتشر میکند اما خیلی بهدنبال استمرار فعالیتش نباشد.
یعنی در واقع بعضیها برای مصرف شخصی میخوانند؟
(میخندد) بله همان مصرف شخصی.
به نظرت کار هیت ساختن فرمول خاصی دارد؟
مسلما ندارد چون اگر داشت که همه هر روز هیت میساختند. امروز در بازار اگر قطعهای هیت میشود پارامترهای مختلفی برای موفقیتش داشته که همه آن فقط در موسیقی خلاصه نمیشود. البته استثنا هم وجود دارد. مثلا خواننده معروفی داریم که هزینه پخش قطعاتش در ابتدای کار از ۱۰ میلیون بیشتر نبوده و معروف شده و در مقابلش خوانندههایی هم هستند که شاید برای هر قطعه از ۲۰۰ میلیون تا یک میلیارد هم برای تبلیغات کارشان هزینه شود و تازه باز هم جا داشته باشد که برایش تبلیغ کنی. ما این روزها در مارکت خوانندههایی داریم که استعداد دارند و معروف هم هستند و خوانندههایی هم داریم که استعداد ندارند ولی معروفند.
خودت بیشتر از کار با کدام خواننده و شاعری لذت بردی؟
در ابتدای کارم با خوانندهای کار میکردم بهنام «رها فام» که امروز هم از دوستان خیلی خوب من است. با او خیلی حس همدلی داشتم و کار برایمان لذتبخش بود. اما در این سالها اگر بخواهم بگویم باید به نام سینا سرلک، حمید حامی و راغب اشاره کنم. هر سهشان در کارشان درجه یک هستند و کار کردن با آنها برایم پر از لذت بوده. سینا سرلک یکی از قویترین وکالهایی بوده که با او کار کردم. یا مثلا حامی که هم صدای بسیار ژوستی دارد و هم سابقه کاریاش برای همه گویای همهچیز است. همینطور راغب که هم دوست خوبی است و هم صدای درجه یکی دارد. در میان شاعران هم باید نام حمیدرضا صمدی، حسین غیاثی، میثم یوسفی و یاسر امیری را ببرم که کار کردن با آنها همیشه برایم دوستداشتنی بوده و هست.
دغدغه خودت در این مارکت شلوغ چه چیزی است؟
راستش را بخواهی خیلی دوست دارم یکسری از بچههایی که جوانتر هستند و استعداد و پتانسیل دارند را حمایت کنم. اینکه تو با خوانندههای معروف کار کنی خیلی لذتبخش است اما اینکه خوانندهای را از صفر وارد بازار کنی و موفق شود یک کیف دیگری دارد که برایم قابل وصف نیست. یکسری ایدههایی دارم که پیگیرشان هستم و امیدوارم بتوانم در آینده عملیشان کنم.